مبانی نظری نیمرخ روانی و شخصیت ، تقسیم بندی اختلالات شخصیت (فصل دوم تحقیق)
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
نوع فایل:wordوقابل ویرایش
نیمرخ روانی و شخصیت
روانشناسان برای كلیت افراد و تفاوت های فردی اهمیت خاصی قائل هستند و کلیت روان فرد را یکی از معیارهای شناسایی تفاوت های بین افراد می دانند. به منظور شناخت کلیت روان افراد و تفاوت های فردی از مفهوم نیمرخ روانی و همچنین شخصیت استفاده می کنند. اگرچه روانشناسان شخصیت وجود شباهتهای بین افراد را قبول دارند، توجه آنها بیشتر به تفاوتهای افراد معطوف است. چرا عده ای موفق و عدهای ناموفق هستند؟ چرا برداشت های افراد از امور متفاوت است؟ تنوع استعدادها ناشی از چیست؟ چرا عدهای به بیماری های روانی دچارند ولی دیگران در همان شرایط سالمند؟ هر انسان و رویدادی در نوع خود منحصر به فرد است. با وجود این، بین بسیاری از انسان ها و رویدادهای زندگی آنها آن قدر شباهت وجود دارد كه میتوان نكات مشتركی را در نظرگرفت و درست همین الگوهای رفتاری است كه روانشناسان شخصیت در پی درك آن هستند (پروین، 1381). نظریههای شخصیت از زمان یونان باستان آغاز شده است و از آن زمان تاكنون نظریههای گوناگونی با گرایش ها و زمینههای تفاوت شخصیت انسان عرضه شده است. بنابراین، بدیهی است كه با توجه به زمان و شخصیت خود روانشناس، از شخصیت تعاریف متفاوتی ارائه شود كه هر یك از این تعاریف بر رفتارهای متفاوتی تكیه دارد و روش های مختلفی را اقتضاء میكند. این تعاریف ممكن است عینی تر و یا انتزاعی تر باشد. تعاریف میتوانند رویدادهایی را تشریح كنند كه در درون افراد میگذرد و یا چگونگی تعامل آنها با یكدیگر را مدنظر قرار میدهند.
علوم انسانی