نورمن فاستر، متولد ماه ژوئن 1935 و شهر منچستر، شاه مهره ي تاريخ معماري انگلستان است. او كه از يك خانواده ي طبقه ي كارگر اهل منچستر بود،مدرسه را در سن شانزده سالگي ترك و در حالي كه در سالن تالار شهر منچستر به عنوان منشي مشغول به كار بود به معماري علاقه مند شد. پس از گذراندن دوران سربازي در راف با ثبت نام در مدرسه معماري دانشگاه منچستر به فراگيري دروسي نسبتاً سنتي پرداخت وسپس به صورت بورسيه در دانشگاه ييل پذيرفته شد. در آنجا با ريچارد راجرز ملاقات كرد و تحت تاثير پل رادرف، با كمينيستر فولر، چارلز و ري ايمز و ميس وندررو قرار گرفت. در روند شكل گيري شخصيت حرفه اي فاستر نمي توان به نقطه عطفي اشاره نكرد كه در حقيقت توانست فاستر را به جهانيان بشناساند و آن اعطاي مدال طلاي RIBA (يكي از ارزشمندترين جوايز معماري جهان) در سنين ميان سالي به وي بود. درست زماني كه هنوز فرصت هاي زيادي براي او باقي مانده بود. فاستر با دريافت اين جايزه غوره شده يا نشده ديگر مويز شده بود. وي در اين سال (1983) تنها 48 سال داشت و بسيار جوان تر از آن بود كه بتواند در اين سن به چنين رتبه اي نايل شود.
فاستر در پهنه ي عمر حرفه ايش با صراحت و قاطعيت تمام از جانب داري مباحث سبك گرايانه (كه بخش مهمي از مباحث معاصر ما را به خود اختصاص داده) خودداري كرده و از آن فاصله گرفته است، اما از همان بدو فعاليت حرفه اي خود سعي بر كشف افق هاي تازه اي داشته كه از آنچه امروز بارزترين شوق معمارانه قلمداد ميشود بسيار فاصله دارد و اين برگرفته از چشمه جوشان اساتيدش از فولز وايمز تا پره، چاريو، پاكستون و ايفل ميباشد. فاستر هيچگاه حتي نيم نگاهي نيز به نقد هاي كليشه مآبانه اي كه او را در زمره معماري صنعتي و نه هنري جاي مي داد نداشته و با ارائه شاهكارهاي بي نظيري، به همگان بويژه منتقدين و تاريخ نگاران معماري آموخت كه همان گونه كه ريشه واژگاني «فن آوري » به هنر مي زند مرزي براي چنين تفكيك هايي وجود ندارد.