جزئیات:
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
رویکردهای نظری در سلامت روانی................. 9
2-1-1- رویکرد روانکاوی..................... 10
2 -1-2 رویکرد زیست شناختی................... 10
2-1-3-رویکرد روانی – اجتماعی............... 11
2-1-3-رویکرد انسان گرایی.................... 12
2-1-4- رویکرد شناختی....................... 12
2-1-5- رویکرد رفتاری....................... 13
2-1-6-روان شناسی مثبت نگری رویکرد ......... 14
2-1-7- نظریه دو عاملی سلامت روانی........... 15
2-1-8- نظریه بوم شناسی .................... 18
2-1-9-الگوی شخصی – فرهنگی و ساختاری ....... 19
2-2 رویکردهای نظری در رضایت جنسی............ 20
2-2-1- رویكرد بالینی و تشخیصی در بدكاری جنسی 20
2-2-2 رویكرد زیستی در بدكاری جنسی.......... 21
2-2-3- نظریه راهبردهای جنسی ............... 23
عنوان صفحه
2-2-4- رویكرد روان شناسی باروری در بدكاری جنسی 24
2-2-5- نظریه استرس ....................... 26
2-2-6- مدل زیستی –روانی واجتماعی بدکاری جنسی در ناباروری 27
2-2-7- مدل تبادل بین فردی از رضایتمندی جنسی 28
2-3- پیشینه ی مطالعات خارجی سلامت روانی و رضایت جنسی در زنان نابارور .................................... 29
2-4- پیشینه ی مطالعات داخلی سلامت روانی و رضایت جنسی در زنان نابارور..................................... 32
2-5- فرضیه های تحقیق........................ 33
مبانی نظری و پیشینه ی پژوهش
این فصل ابتدا به بررسی نظریه های مربوط به سلامت روانی و رضایت جنسی می پردازد. سپس شواهد علمی مربوط به این نظریات و روابط بین مولفه های سلامت روانی و رضایت جنسی در زنان نابارور را بررسی می نماید. پایان بخش این فصل، جمع بندی مبانی نظری و پژوهشی مربوط به روابط مؤلفه های سلامت روانی و رضایت جنسی در زنان نابارور می باشد.
2-1- رویکردهای نظری در سلامت روانی
انجمن ملی بهداشت روانی آمریکا ویژگی های افراد دارای سلامت روانی را در دو طبقه اساسی: (1) احساس رضایت و آسودگی در مورد خود، و (2) احساس رضایت درباره دیگران و توانایی انجام امور زندگی دسته بندی کرده است. از این دیدگاه، سازگاری فرایندی پیوسته است که نیاز به ساختن دارد. چون سازگاری یک رفتار همگن فردی است که سایر اعضای جامعه نیز می توانند نمودهای آن را در شخص بازشناسی کنند (پاتاک، 1990). بنابراین، سلامت روانی صرف فقدان اختلال یا بیماری روانی نیست بلکه شامل وجود عوامل مثبت مانند امیدواری، عزت نفس و شادکامی است (ریف و سینگر، 1998). بنابراین، سلامت روانی یک فرایند رشدی به شمار می آید که چگونگی پیدایش و تحول آن تحت تاثیر شرایط اجتماعی و فردی افراد در طی رشد می باشد.
2-1-1- رویکرد روانکاوی
از دیدگاه روانکاوی، مشکلات انسان در گذشته ریشه دارند. تثبیت ها و نیروگذاری های روانی ناپخته در گذشته منجر به جستجوی الگوهای ارضا کننده لیبیدویی نامتناسب میشوند. این الگوهای نامناسب نیز موجب محرومیت، اضطراب و یکدندگی فرد در آینده میشوند و مانع کوشش او برای کسب رضایتمندی متناسب میشوند. ضربه اولیه مانع هدایت و کنترل غرایز به شکل پخته و معقول میشوند. من برتر سخت گیر هر گونه بیان غرایز را مهار میکند و فرد را تحت فشار قرار میدهد تا بخش اعظم انرژی روانی خود را صرف نگهداری این مهارها کند. چنین افرادی انرژی اندکی را صرف پرداختن به واقعیت میکنند. بنابراین، به نظر فروید سلامت روانی- شناختی یک ایده آل است نه یک هنجار آماری (خدارحیمی، 1374). به عقیده فروید ویژگیهای خاصی برای سلامت روان شناختی ضرورت دارد. نخستین ویژگی خودآگاهی است. به نظر فروید، خودآگاهی برای سلامت روان شناختی کفایت کننده نیست. به عقیده وی، انسان متعارف کسی است که مراحل رشد روان جنسی را با موفقیت گذرانیده باشد و در هیچ یک از مراحل بیش از حد تثبیت نشده باشد. فروید در حیطه روان شناسی نامتعارف افراد را به دو گروه روان نژند و روان پریش تقسیم کرد و هسته مرکزی بیماری روانی را اضطراب
میداند. به عقیده فروید نوع مکانیزمهای دفاعی مورد استفاده افراد سالم، روان نژند و روان پریش متفاوت است (خدارحیمی،1374 ، دوراند و بارلو، 2010 ).
2 -1-2 رویکرد زیست شناختی
طبق رویکرد زیست شناختی در سلامت روانی، همه رفتارهای غیر انطباقی ناشی از اختلال عملکرد یا ساختار بدن است. تبیین چنین اختلالی یا نقص موروثی است یا نقص ناشی از آسیب یا عفونت قبل یا بعد از تولد، یا کژکاری کم و بیش فیزیولوژیکی حاصل از بعضی شرایط که در زمان خاصی ظاهر میشوند (ساراسون و ساراسون ، 1988). گرچه در حال حاضر، اثبات این موضوع که آسیب به سلولهای مغزی سبب ایجاد چنین بیماری میشود، در حد یک فرضیه و شاید یک گمان علمی است. ولی این که چه عواملی باعث میشود تا این گمان علمی همچنان پا برجا باشد ناشی از پژوهشهایی است که درباره رابطه جسم و رفتار در نوع انسان انجام شده است (ساراسون و ساراسون، 1988).
روان شناسی