اولین قدم برای موفقیت در حل مسئله، پذیرش وجود یک مسئله و استقبال از آن است. می توانیم در همین ابتدا به خود بگوییم، باز هم یک موقعیت برای این که تاثیر گذار باشیم و تغییر ایجاد کنیم. در بسیاری از موارد، مسائل پیش رو، ابتدایی، روزمره و ساده یا جالب و هیجان انگیز هستند. ولی درصدی از مسائل هم وجود دارند که بسیار حساس و با اهمیت هستند و نیاز به دقت بالایی دارند و معمولاً در مواجهه با این دسته ممکن است دچار تنش ومشکل شویم. حل مسئله و تصمیم گیری دو فرآیند پی در پی هستند. گاه به خاطر ترس از روبه رو شدن با مسائل یا ترس از تصمیم گیری در موردشان، آن ها را انکار می کنیم. در این مواقع در واقع به مرور زمان و شرایط محیطی اجازه می دهیم به جای ما و برای ما تصمیم بگیرند. گاه حتی مرور زمان و شرایط محیطی نیز نمی توانند راه حل مناسبی را مطرح کنند و فقط باعث تجمع مسائل و ایجاد مشکلات بزرگ تر و پیچیده تر می شوند. بنابراین شناسایی یک مسئله و تعریف درست موقعیت می تواند گام ابتدایی برای ایجاد تغییرات مطلوب در جهت اهداف و ارزش های ما باشد.
تعیین دقیق صورت مسئله بسیار مهم است. برخی مواقع مسائل را طوری طرح می کنیم که لا ینحل به نظر می رسند. به دو فرم یک مسئله توجه کنیم:
ـ من هیچ وقت در هیچ کدام از کارهایم موفق نیستم.
ـ من تا کنون از روش مناسبی برای انجام کارهایم استفاده نمی کرده ام.
بالطبع عبارت دوم افق روشنی برای حل مسئله و تصمیم گیری و ایجاد تغییر، ترسیم می کند، ولی عبارت اول بسیار ناامید کننده است و انگیزه ای برای تلاش ایجاد نمی کند، در حالی هر دو یک شرایط را توصیف می کنند.
روش های مختلفی برای حل مسئله و تصمیم گیری وجود دارند:
ـ منطقی: وقتی با جمع آوری اطلاعات لازم، تمام انتخاب ها و احتمالات را بررسی می کنیم و با توجه به هدف مان بهترین را بر می گزینیم.
ـ احساسی: در قید و بند جمع آوری اطلاعات نیستیم، حتی گاه آن ها را نادیده می گیریم و بیش ترین اعتبار را به حس مان می دهیم.
ـ تکانشی: خیلی سریع، اولین راهی را که به نظرمان می رسد انتخاب می کنیم.
ـ اجتنابی و غیر فعال: در واقع تصمیمی نمی گیریم یا آن را به تعویق می اندازیم، یا آن قدر درگیر دودلی های مان هستیم که کم کم انتخاب ها بر اثر تأخیر حذف می شوند تا نهایتاً یک گزینه باقی بماند.
تقویت مهارت تصمیم گیری می تواند به ما کمک کند تا کنترل بیش تری روی زندگی مان داشته باشیم و رضایت و اطمینان خاطر بیش تری در مورد تصمیمات مان. تصمیم گیری روندی است که طی آن یک مسیر را در میان چند راه ممکن بر می گزینیم. برای یک تصمیم گیری مناسب باید در ابتدا خودمان را به خوبی بشناسیم، یعنی از نقاط قوت و ضعف و ارزش های مان مطلع باشیم. ارزش های ما در تعیین اولویت های مان نقش مهمی دارند و می تونند مسیر تصمیم گیری را برای مان روشن سازند. اطلاع داشتن از شرایط محیطی، فرصت ها و محدودیت ها و امکان بروز تغییرات از دیگر اطلاعات مهمی است که باید در ابتدای هر تصمیم گیری مهمی آن را در نظر بگیریم. و اما مراحل تصمیم گیری:
1ـ مرحله ی اول شناسایی مسئله یا فرصت است. در واقع می توان گفت تصمیم گیری با تشخیص نیاز به تغییر آغاز می شود.
2ـ مرحله دوم تحلیلی و بررسی موقعیت موجود است. این که در چه موقعیتی هستیم و می خواهیم به چه شرایطی دست یابیم.
3 ـ در مرحله ی سوم باید اهداف مان را مد نظر قرار دهیم و چنان چه ذکر شد این اهداف تحت تاثیر ارزش های ما قرار دارند و هر چه بیش تر با ارزش های مان آشنا باشیم، راحت تر می توانیم هدف مطلوب را تعیین کنیم.
4ـ مرحله ی بعد در نظر گرفتن راه ها و انتخاب های موجود است، هر چه تعداد انتخاب ها بیش تر باشد، امکان یافتن راه حل مناسب و تصمیم گیری موفق بیش تر است، هر چند دقت بیش تری را نیز می طلبد. خیلی اوقات در این مرحله به علت کمبود اطلاعات یا خلاقیت، احساس محدودیت شدید در انتخاب های مان داریم واز این بابت خودرا در بن بست می بینیم. در چنین مواردی پرسش و مشورت گرفتن از افرادی با دانش و تجربه ی مناسب و استفاده از تکنیک های تفکر خلاق می تواند ما را در یافتن امکانات و راه های بیش تر کمک کند. به ویژه اگر تصمیم گیری مهمی در پیش رو داریم، بهتر است در این مرحله تأمل بیش تری داشته باشیم.
5 ـ یکی از مهم ترین مراحل تصمیم گیری، بررسی و پیش بینی پیامدهای تصمیم است. آن جا که از خود می پرسیم اگر این راه را انتخاب کنم، چه خواهد شد؟ گاه دانسته ها و تجربیات ما برای پاسخ به این سوال کافی است و گاه به علت تازگی شرایط یا کمبود دانش و تجربه، اطلاع کافی از پیامد ها نداریم که در این مواقع لازم است اطلاعات بیش تری در این زمینه جمع آوری کنیم. در این مرحله باید منابع را نیز بررسی کنیم و بدانیم برای تحقق هر کدام از انتخاب ها، به چه منابعی نیاز داریم، چه قدر وقت و انرژی، چه مهارت هایی و چه میزان دانش و تخصص و پول مورد لزوم خواهد بود. ارزیابی پیامدها ابعاد گسترده ای خواهد داشت از قبیل مطابقت با اهداف و ارزش های شخصی، هزینه ی زمانی و ذهنی و فیزیکی، پاداش نهایی و تأثیر تصمیم گیری بر دیگران. نکته ی مهم آن که در تمام مراحل تصمیم گیری باید مراقب انطباق مسیر انتخابی با اهداف و ارزش های مان باشیم.
6ـ در مرحله ی بعدی باید با نگاهی واقع بینانه به راه های موجود، پیامدها و امکانات مان، مناسب ترین انتخاب را که با اهداف و ارزش های مان هماهنگ است، برگزینیم. ممکن است در این مرحله بین راه های موجود، راهی را که واجد تمام شرایط مطلوب بوده وبرای مان مطبوع باشد، نیابیم. در این صورت باید مجدداً به مرحله ی چهارم برگردیم. شاید تمام راه های ممکن را طرح نکرده ایم و شاید بتوان از ترکیب دو یا چند انتخاب، مسیر مطلوب تری یافت. اما گاه علی رغم تمام این تلاش ها، باید به آخرین روش متوسل شویم و بهترین راه را که ممکن است چندان هم دلپذیر نباشد، برگزینیم
مطالعات خانواده