روند شکل گیری موس
درسیستم های اولیه نیازی به استفاده از موس احساس نمی گردید، چون کامپیوترهای آن زمان دارای
اینترفیسی مشابه ماشین های تله تایپ و یا کارت پانج برای ورود اطلاعات بودند. ترمینال های متنی اولیه،
چیزی بیشتر از یک تله تایپ شبیه سازی شده نبودند ( استفاده از صفحه نمایشگر در عوض کاغذ ). چندین
سال طول کشید تا کلیدهای پیکانی در اغلب ترمینال ها مورد استفاده قرار گرفتند( اواخر 1960 و اوایل
1970 ) . ادینورهای تمام صفحه اولین چیزی بودند که از قابلیت های واقعی کلیدهای پیکانی استفاده کردند.
مداد های نوری برای سالیان زیادی بر روی ماشین های متفاوت ، بعنوان یک دستگاه اشاره ای استفاده می
گردیدند. Joysticks و دستگاه هائی دیگر در این خصوص در سال 1970 رایج شده بودند. زمانیکه
موس بهمراه کامپیوترهای مکینتاش ارائه گردید یک موفقیت بزرگ بدست آمده بود.عملکرد موس کاملا"
طبیعی بود. قیمت موس ارزان و فضای زیادی را اشغال نمی کرد. همزمان با حمایت سیستم های عامل از
موس ، استفاده از موس رشد بیشتری پیدا کرد. زمانیکه ویندوز 3/1 از یک رابط گرافیکی بعنوان ستاندارد
استفاده کرد، موس بعنوان یک وسیله و اینترفیس بین انسان - کامپیوتر، جایگاه خاص خود را کسب نمود.
کالبد شکافی موس
مهمترین هدف هر نوع موس ، تبدیل حرکت دست به سیگنال هائی است که کامپیوتر قادر به استفاده از آنان باشد. موس برای ترجمه و نیل به هدف گفته شده از پنج عنصر اساسی استفاده می نماید.
1 - یک گوی ( گردی ) درون موس که سطح مورد نظر را لمس و زمانیکه موس حرکت می کند، می چرخد
2 - دو غلتک (Rollers). غلتک های فوق گوی ( گردی ) را لمس می کنند. یکی از غلتک ها، قادر به تشخیص حرکت
در جهت X باشد. غلتک دوم 90 درجه نسبت به غلتک اول جهت یابی شده تا بدین ترتیب حرکت در جهت Y را
تشخیص دهد. زمانیکه گوی می چرخد یک و یا دو غلتک فوق نیز حرکت خواهند کرد.شکل زیر دو غلتک سفید رنگ
موس را نشان می دهد.
کامپیوتر