مقدمه ای بر بازاریابی و تجارت الکترونیک
هزاره سوم یا عصر دیجیتال تغییرات شگرفی را در حوزه های مختلف به ویژه در زمینه کسب و کار و تجارت به وجود آورده است . فناوری اطلاعات با تاثیر بر اقتصاد جهان ، تغییرات همه جانبه ای را موجب شده است.
جهانی شدن و مقررات زدایی ، تاکید بر سازمان های افقی ، فرایند محوری به جای وظیفه محوری ، استفاده از تفکر IT در تولید و خدمات ، افزایش فشار در کاهش زمان حضور در بازار ، افزایش قدرت چانه زنی مشتریان ، گسترش کانال های جدید توزیع ، توسعه و بکارگیری مفهوم مدیریت روابط با مشتری در سازمان ها ، از مهم ترین این تاثیرات سشکلی و ماهوی در تجارت به شیوه سنتی پدید آورده است که به طور کلی رویکردهای جدیدی را طلب می کند .
لذا در اینجا و در صفحات بعد، با اشاره ای به ادبیات و مفهوم تجارت و بازاریابی الکترونیکی ، به کارکردها و تاثیرات آن در کسب وکارهای امروزی می پردازیم .
تاریخچه
درسال 1989 اولین مبادلات تجاری از طریق شبکههای کامپیوتری صورت گرفت. پنج سال بعد تعداد کامپیوترهایی که به اینترنت پیوستند به طور فزایندهای افزایش یافت و این فرصت را برای شرکتها و مشتریان فراهم آورد تا در محیط دیجیتالی تجارت به دنبال کسب ارزش بیشتر باشند. اینترنت اولین محیط دیجیتالی تجارت نبود بلکه درسال 1981 دولت فرانسه پروژه تله تل را اجرا کرد که هدف اصلی آن بهبود خدمات مخابراتی بود که بعدها با توسعه فناوری کاربران اجازه یافتند کالا و خدمات مورد نیاز خودرا به صورت آن لاین خریداری کنند. پس از اینکه وب توسط تیم برنرزلی معرفی گردید و مرورگرهایی توسط مایکروسافت و نت اسکیپ تولید شدند امکان جستجوی سریع تر وآسان تر در اینترنت برای کاربران فراهم شد و شرکتهای زیادی به ثبت قلمرو و طراحی و راه اندازی وبگاه اقدام نمودند[۲]
اهداف
فقط حضور در اینترنت
استفاده از خدمات شرکتهای ارائه دهنده خدمات تجاری آنلاین
فروش از طریق سایر سایتها
راه اندازی سایتهای مخصوص به خود
پاسخ به سئوالات رایج مشتریان
حفظ جایگاه در بازار و یا موقعیت رهبری در یک بازار خاص
تاکید بر فعالیت در سطح فراملی
صرفه جویی در زمان و آموزش به مشتریان
برنامه ریزی بازاریابی الکترونیک
نقطه شروع برای کسب موفقیت دربازاریابی الکترونیک مانند راهبرد بازاریابی یا کسب و کار خلق یک فرایند راهبردی است که به خوبی تعریف شده باشد تا اهداف بازاریابی را از طریق ارتباطات بازاریابی پیوندداده و روش هایی را برای کسب اهداف مورد نظر طراحی کند.
چستون [۵]. و چیفی [۶] و همکاران پیشنهاد میکنند که تدوین راهبرد بازاریابی الکترونیک باید شامل عناصر و عوامل مشابهی با راهبرد بازاریابی سنتی باشد.برای این منظور میتوان از مدل SOSTAC که توسط پل اسمیت ارائه شده است استفاده کرد.این مدل شامل مراحل زیر است:
تجزیه و تحلیل موقعیت:در حال حاضر کجا هستیم؟
تجزیه و تحلیل موقعیت
تجزیه وتحلیل تقاضا
تحقیقات کیفی مشتریان
تجزیه و تحلیل رقبا
جمع آوری اطلاعات مربوط به رقبا(CI)
تجزیه و تحلیل واسطه ها
ممیزی داخلی بازاریابی
اثر بخشی کسب و کار
اثربخشی بازاریابی
تعیین اهداف: می خواهیم کجا باشیم؟
تدوین راهبرد: چگونه می خواهیم به وضعیت مطلوب برسیم؟
تاکتیکها:با چه وسیلهای به وضعیت مطلوب می رسیم؟
اجرا: چه برنامهای داریم؟
کنترل: آیا به اهدافمان دست یافته ایم؟
بازاریابی الکترونیک چیست؟
چگونه یک مشتری جدید پیدا کنیم؟ (جذب مشتری) و چگونه این مشتری جدید را حفظ کنیم؟(حفظ مشتری). اینها سوالاتی هستند که در بازاریابی الکترونیک مطرح هستند.
بازاریابی الکترونیک همان اهداف بازاریابی سنتی را دنبال میکند، با این تفاوت که بازاریابی الکترونیک با به کارگیری ابزارها و روشهای نوین فناوری جدید به دنبال نوآوری است.
میتوان بازاریابی الکترونیک را به این شکل تعریف کرد:
اداره ارتباط متقابل مشتری در یک محیط پیشرفتهی رسانهای به منظور کسب سود برای شخص یا سازمان مربوط.
بازاریابی الکترونیکی یک عملکردی خاص که تنها با فروش محصولات و خدمات در ارتباط باشد نیست. بلکه فرآیندی مدیریتی است برای اداره کردن ارتباط ایجاد شده میان سازمان و مشتری. عملکرد بازاریابی الکترونیک را میتوان در سه بخش زیر معرفی و دستهبندی کرد:
1- یکپارچگی: بازاریابی الکترونیک تمامی مراحل فروش توسط شرکت و همچنین فروش از طریق نمایندگیهای شرکت را به صورت یک فرآیند یکپارچه دربرمیگیرد.
2- میانجیگری(واسطه گری): بازارایابی الکترونیک میزان نیاز و خواستهی مشتریان شرکت را با میزان تولید و ظرفیت ارایهی خدمات توسط شرکت کنترل میکند.
3- واسطهگری: بازاریابی الکترونیک میان بخشهای مختلف شرکت از جمله بخشهای مالی و سرمایهگذاران خارجی نقش واسطه را بازی میکند.
مدیریت