در 65 اسلاید قابل ویرایش با فرمت pptx
عناوین
تعریف
توضیح نظریه گشتالت
بنیانگذاران
تأثیرگذاران بر اندیشه های بنیانگذاران مكتب
اصول كلی نظریه گشتالت
قوانین گشتالت
گشتالت در برابر روانشناسی اراده گرایی وونت و رفتارگرایی واتسون
یادگیری در مكتب گشتالت
مقایسه یادگیری در رفتارگرایی با گشتالت
مقایسه ماهیت انسان از دیدگاه رفتارگرایی و گشتالت
مقایسه كلی رفتارگرایی و گشتالت
گشتالت درمانی
انتقادها و سرنوشت نظریه
تعریف
گشتالت (به آلمانی: Gestalt) نام یک مکتب درروانشناسی و نام گروهی کوچک از روانشناسان آلمانی پیرو این مکتب در قرن بیستم است که نظریات مکس ورتایمر را مبنای کار خود درزمینه بررسی یادگیری قرار دادند. . لغت گشتالت بهمعناى شکل (Form) و شمائل یا صورت (Shape)، و گستردهتر آن به معنى شیوه (Manner) یا حتى جوهر (Essence) آمده است. واژههاى مرادف آن در زبان انگلیسى بهشکل گستردهاى استفاده شده است
گشتالت بنا به تعریف، عبارت است از یک پدیده نظامدار یا یک کل که عناصر آن با آنکه متمایزند به یکدیگر سخت وابسته و مرتبط هستند.
اجزای یک گشتالت خواصی دارند که از قرارگیری آنها در کل ناشی میشود و کل نیز خواصی دارد که در هیچ یک از عناصرش یافت نمیشود. بنابراین یک گشتالت واحدی متمایز از اجزا و محیط اطرافش است. گشتالت در پدیدههای فیزیکی، زیستی و در رفتار انسان به صورتهای مختلف ظاهر میشود.
نظریه گشتالت
روانشناسان گشتالت معتقد بودند که گرچه تجربههای روانشناختی از عناصر حسی ناشی میشوند، اما با خود این عناصر تفاوت دارند. روانشناسان گشتالت معتقد بودند که یک ارگانیزم چیزی به تجربه میافزاید که در دادههای حسی وجود نداردو آنها آن چیز را سازمان (organization) نامیدند و همانطورکه بیان شد گشتالت در آلمانی به معنی سازمان است. طبق نظریه گشتالت ما دنیا را در کلهای معنیدار تجربه میکنیم و محرکهای جداگانه را نمیبینیم و کلا هرآنچه میبینیم محرکهای ترکیب یافته در سازمانها(گشتالتها)یی است که برای ما معنی دارند.
نهضت فکری مهمی که در اوایل قرن بیستم براساس تفکر گشتالت در روانشناسی پدید آمد به نام مکتب گشتالت معروف شد. اصل عمده اعتقادی در این مکتب آن است که پدیدههای روانی "کلهایی" هستند که قابل تجزیه به عناصر سادهتر رفتاری نمیباشند، بلکه دارای ساخت پایداری هستند.
براساس باور به کلهای روانی، کوشش اصلی در روانشناسی گشتالتی عمدتا در جهت وضع قوانین گشتالتی بوده است که میان عملکردهای روانی و ساختهای روانی نظام و وحدت بوجود میآورند.
مکتب گشتالتی به وجود سلسله مراتبی از ساختهای روانی معتقد بوده و بین هر سطح از این سلسله مراتب و هر یک از این ساختارها، با واقعیت جهان خارج، ارتباطی قائل است.
روان شناسی