پایان نامه کارشناسی
فهرست
1- پیشگفتار
2- مقدمه
3- تاریخچه
4- ساسانیان
5- دوران اسلامی
7- سلجوقیان
8- مغول و تیموریان
9- صفویان
10- عصر جدید (افشار – قاجار – پهلوی)
11- دوران معاصر
مقدمه
می توان ایران و روح ایران را در سه چیز كلی بشناسیم
1) در هنر قالی بافی
2) در صنعت كاشی
3) در شعر رباعی
اما این را هم می دانیم كه همیشه و در همة ادوار مختلف ایرانیان ذوق و سلیقه قابل ستایشی را داشته اند كه تنها این سه گزینه بلكه بسیاری از هنرهای دیگر معرف این سخن است.
البته آن چیزی كه همه ما ایرانیان به آن بالیده و آن را شناسنامة این سرزمین نازنین می دانیم چیزی جز قالی و فرش های ما نمی تواند باشد.
قالی، میراث گرانقدری است كه از دیرباز به جا مانده و در شناسنامه ملت ما، مهر تأیید خورده است. از این رو حفظ و بالندگی به این میراث نه یك «تفنن» بلكه یك «وظیفه» است.
ما مردم ایران زمین باید در جهت رشد و ارتقاء این میراث گرانقدر همیشه كوشا باشیم.
یكی از بزرگترین آثار فعالیت بشری، هنر و هنرمند بودن است. هنر و هنرمندان ایران زمین یكی از بزرگترین و شایسته ترین سرمایه ها و افتخارات این كشور بوده اند. زیرا نه فقط ثروت بلكه حیثیت برای آن به وجود آورده و دوستان بسیاری و خواهان زیادی در همه ادوار برای ایرانیان به وجود آورده اند و امروزه همة كشورهای جهان كه از تمدن خوبی برخوردارند از مجموعه آثار این مردم هنرمند و كارهای هنری ایران در مجموعه آثار هنری خود استفاده می برند.
قالی بر كف سنگها و مرمرهای تالار كاخها.
قالی بر كف كاهگل كلبه ها و كومه ها
همه جا به شكل باغی نمایان است كه گل ها و درختان و ... خود را می آراید و همة دلها و چشم ها را به دنیایی دگر كشانده و به سمت تفرج گاه سوق می دهد.
منظرة این تفرج گاه ها كه برروی قالی نشسته و نمایان است تا حدی برای مردم این مرز و بوم آشناست. زیرا فرهنگ و تمدن ما ایرانیان با اینگونه طرحها و نقش ها عجین شده است.
هر گلی و هر طرحی از این تفرج گاه، انعكاسی از گل های آن باغی است كه در آبادی های سرسبز روئیده اتند.
انعكاس این طرحها تا ژرفای جان آدمی خطور می كند.
از قلب و جان و روح آدمی می گذرد و در بطن و سرشت او می نشیند و جای دل انگیزی باز می كند.
قالی ایران Ù هرگاه از آن سخنی به میان می اید آن طبع لطیف بافنده را بیان می كند، زیرا ساخته و دست پروردة زحمتكش ترین و رنجكش ترین مردم ایران زمین اند. كه از دل و جان و سرپنجه های بخشنده بافنده برگرفته و نشإت می گیرد.
در واقع همین دل و جان لطیف و دستهای بخشنده است كه چهرة افتخار ملت ما ایرانیاین را بر صفحة روزگار حك كرده است. زیرا مشخص ترین چیزی است كه معرف فرهنگ و تمدن كهن ایران زمین است. قالی هنری است زنده و گویا، كه بیانگر دل و صفای روحانی بافنده را نشان می دهد.
هنری است در حد آدمی كه همیشه یكپارچگی و همبستگی خود را حفظ كرده است.
هنری است كه از جزء به كل سوق داده می شود.
و گره ها از كنار هم نشستن به یك كلیت زیبا و اصیل می رسند.
هنری است كه در خلوت با آدمی صحبت می كند و با آنها زندگی می كند. بعضی از این مردم بر این باورند كه قالی از افسانه های گذشتگان تأثیر گرفته است.
قالی را می توان گفت كه باغی است البته باغی از رنگها و نگاره ها كه بر كف زمین گسترده است.
نه تنها قالی را باید دوست داشت بلكه باید بدان خو گرفت و چشم و دل و جان را باید به گرمای آن سپرد.
نام دیگر قالی را می توان به دست آفریده های پرنقش و نگار ایرانی نام نهاد.
همة این دست آفریده های پرنقش و نگار ایرانی با تلاش و كوشش زنان و مردانی است كه با شوریدگی نگاره ها و گرمی رنگ دل های پاك ممزوج شده است.
همة این دست بافته های خلق شده بیانگر مطلبی ارزشمند و والا می باشد و راه و رسم كهن و دیرینه را بیان می دارد. می تواند به نوعی احساسات بافنده را در شرایط مختلف بیان دارد. می تواند بسیاری از سمبل ها و نشانه ها را برای ما روشن سازد.
از طرفی دیگر می تواند بیانگر سنت و تمدن هر قومی باشد. وقتی به درون مایه این دست بافته ها می پردازیم مشاهده می كنیم كه بیانگر تاریخ هنر و فرهنگ ایرانی میباشد.
این قالی ها مانند آئینه ای جلوه گری می كنند و تمام زوایای زندگی هر قوم را بازگو می كنند.
پس می توان گفت كه هنر اصیل قالیبافی ایران با فرهنگ كهنسال این مرز و بوم پیوند ناگسستنی دارد.
هنر قالیبافی را یكی از مردمی ترین هنرهای روی زمین به شمار آورد. كه نه تنها یك هنر است بلكه سرمایه عظیم كشورمان نیز محسوب می شود.
در دروه های اولیه مانند عیلام و ماد و سلوكی و اشكانی در فرش و قالیبافی نمونه اسناد و مدارك و سوابقی در دست نیست.
مثلا ما راجع به قالیبافی در زمان سلوكیان (129-312 قبل از میلاد) و راجع به قالیبافی در زمان پارتها (170 قبل از میلاد تا 226 بعد از میلاد) سوابق و مداركی در دست نداریم. البته با آگاهی داشتن از اینكه فرش در طول زمان و بر اثر آب و هوا و دما و گذشت زمان و گرد و خاك فرسوده می شود و از بین می رود...
هنر