1-1-دیدگاههای نظری
اقتصاددانان طی نیم قرن اخیر به كمك آمار و اطلاعات بلند مدت تحلیل های نظری مهمی در مورد تغییرات درازمدت ساختار اقتصادی ارائه داده اند .
كوزنتس مشاهده كرده است كه سهم بخش كشاورزی در تولید ناخالص داخلی با افزایش درآمد سرانه كاهش و سهم بخش صنعت افزایش می یابد . وی نشان داده كه تحول مشابهی نیز از لحاظ اشتغال رخ می دهد و سهم اشتغال بخش كشاورزی از 80 درصد كل اشتغال در پائین ترین سطح درآمد سرانه به 12 درصد در بالاترین سطح تنزل می كندو حال آنكه سهم اشتغال صنعتی از 10 درصد در پائین ترین سطح درامدی به 48 درصد در بالاترین سطح درآمد افزایش می یابد .
سركین و چنری نیز در مطالعات جدیدتری به نتایج تقریباً مشابهی دست یافته اند. طبق مطالعات آنان در پائینترین سطح درآمد سرانه ، سهم كشاورزی 49 درصد ، صنایع 20 درصد و سهم خدمات 31 درصد تولید ناخالص داخلی راتشكیل می دهد و در بالاترین سطح درآمد سرانه نسبت های فوق به 8 ، 45 و 47 درصد تغییر پیدا
می كند . در فرآیند توسعه اقتصادی سهم اشتغال در بخش كشاورزی ، صنعت و خدمات به ترتیب از 81 درصد ، 7 درصد و 12 درصد اشتغال كل در پائین ترین سطح درآمد سرانه به 13 درصد ، 40 درصد و 47 درصد در بالاترین سطح درآمد تغییر می كند .
بطور كلی بین ساختار اقتصادی و سطح درآمد رابطه ای قوی وجود دارد و در اقتصادی كه بارشد همراه است ، تغییر ساختار انتقال از یك اقتصاد وابسته به زمین و با درآمد پایین به یك اقتصاد شهری صنعتی با درآمد بالاتر اتفاق می افتد . در این مسیر انتقالی و در بلند مدت صنعتی شدن باسهم بیشتر صادرات در درآمد ملی همراه می باشد .
دیدگاه مسلط در تبیین فرآیند تولید صنعتی عمدتاً دیدگاه آنگلو آمریكایی است كه طبق آن نهادهای معینی در یك كارخانه از طریق فرآوری یا بسته كاری به محصول صنعتی تبدیل شده به شكل كالاهای مادی عرضه می شوند . در این دیدگاه روابط فنی بین عوامل تولید مورد توجه است و حال آنكه تولید صنعتی در بر دارنده روابط انسانی افراد و گروهها در یك چارچوب نهادی معین است و فرآیند تولید در واقع بسیار پیچیده تر از دیدگاه محدود فوق است .
مطالعات و بررس های كمی در آماری وجود همبستگی معنی دار و محكمی را بین مقادیر تولید ناخالص داخلی و صنایع كارخانه ای به اثبات رسانیده است و از این رو است كه صنایع كارخانه ای رابه عنوان «موتور رشد اقتصادی» معرفی كرده اند زیرا در نظریه «موتور رشد» عوامل زیر مورد تاكید قرار می گیرد :
- صنعت از طریق «آثار پیوند » برای سایر بخشها تقاضابه وجود می آورد .
فهرست منابع و مآخذ
1-گزارشات انجمن مدیران صنایع .
2-عبدالرحمن بن خلدون ، مقدمه ابن خلدون ، ترجمه محمدپروین كنابادی تهران 1347.
3-مرتضی راوندی ، تاریخ اجتماعی ایران جلد 7 تهران 1367 .
4-مركز آمار ایران ، سرشماری عمومی صنعت و معدن ، مرحله اول ، 1373 ، نتایج كل كشور ، آذرماه 1374 .
5-مردوخی ، بایزید ، یادگیری در عمل و اهمیت سر ریز آن در صنعت ، فصل نامه فراز ، شماره 3 ، پائیز 75 ، ص165.
6-وزارت صنایع ، گزارشات سالانه سالهای مختلف .
7-مركز آمار ایران ، سالنامه 1373 .
8-نشریه دامدار ، شماره 72 و 73 . مهرماه 75 .
9- Syrquin M.& chenery H. , There dcades of industriaization , the world Bank Review , vol . 3 < NO.2 May 1989
10- petri , peter A .; The lessons of east Asia : common foundations of east Asian succes , th4e world Bank , 1993.
صنایع