تولید ناب
تولید ناب نشأت گرفته از تحقیق جیم ووماك ، دان جونز و دان روس ، سه مدیر ارشد (IMVP) * است . این پژوهشگران به این نتیجه رسیدند كه موفقیت در تحقیقاتشان اساساً می تواند مرهون 6 عنصر باشد كه عبارتند از : جامعیت ، تخصص ، جهان نگری ، استقلال ، دسترسی به صنعت و پس خوراند پیوسته (continuous feedback) . آنها مدیران كارخانه ها را متوجه ساختند كه ارزشندترین كمك آنها پول نیست بلكه زمانی است كه مدیران شركتهای آنها برای پاسخ دادن به سؤالاتشان اختصاص می دهند.
بعد از 5 سال تفحص محققان دربارة تفاوتهای میان تولید انبوه و تولید ناب در یك صنعت به این نتیجه دست یافتند كه اصول تولید ناب ، می تواند به طور مساوی در سرتاسر جهان و در هر صنعتی به كار گرفته شود و نیز رفتن به سمت تولید ناب تأثیر عمیقی بر جامعه انسانی به جای خواهد گذاشت ، یعنی به راستی جهان را تغییر خواهد داد . همانطور كه از اسم تولید ناب بر می آید بزرگترین مزیت آن بر تولید انبوه ، ناب بودن آن است . بدین معنی كه با توجه به مشكلات كه از آن جمله اتلافات در تمامی زمینه ها در تولید انبوه است ، را ندارد . این همان اكسیری است كه ژاپنی ها برای وارد شدن به بازار جهانی و رقابت با بزرگترین تولید كنندگان غربی به كار گرفته اند.
ایدههای بنیادی تولید ناب ، ایده های جهانی هستند و هر كس در هر كجا می تواند آنها را به كار گیرد و چه بسیار شركتهای غیر ژاپنی كه تاكنون آنها را فرا گرفته اند . و این موضوع وقتی اهمیت خود را پیدا می كند كه بدانیم ویژگیهای خاص جامعة ژاپنی نظیر میزان پس انداز بالا ، با سوادی تقریباً عمومی ، جمعیت همگن ، تمایل به ارجح دانستن نیازهای گروهی به خواسته های فردی ( امری كه همواره مدعی آن هستند ) و تمایل و حتی آرزوی ساعت كار طولانی بر خلاف برخی كه آنها را رمز موفقیت ژاپنی ها می دانند نكته پیروزی نیست بلكه اینها در درجة دوم اهمیت كا رهستند .
امروزه ، پی در پی می شنویم كه جهان با بحران اضافة ظرفیت بسیار رو در رو است ، مدیران برخی صنایع این اضافه ظرفیت را به اندازه 8 میلیون واحد ، اضافه بر فروش كنونی در جهان ، كه حدوداً 50 میلیون واحد است، تخمین زده اند . در واقع این بحران به خطا بحران اضافه ظرفیت نامیده شده است . واقعیت اینست كه جهان با كمبود بسیار ظرفیت رقابتی تولید ناب و اشباع ظرفیت غیر رقابتی تولید انبوه مواجه است . این بحران ناشی از آنست كه تولید ناب موجودیت تولید انبوه را در مخاطره افكنده است . اكنون بسیاری از شركتهای غربی تولید ناب را درك كرده اند و دست كم یك از آنان در راه معرفی آن خوب پیش رفته است . با این همه تحمیل روشهای تولید ناب به سیستمهای موجود تولید انبوه ، به وخامت و بی نظیم اوضاع می افزاید . وقتی بحران حیات ، تولید كننده را تهدید نمی كند ، تنها پیشرفت محدودی ممكن است.*
در كشور ما جالبترین نمونه ، شركت ایران خودرو است . كه به نوعی در خواب فرو رفته و قدرت رقابت را در زمانی كه ناچار به رقابت شود ، ندارد و یا همین شركت پارس الكتریك ، كه شما در حال حاضر می بینید كه در بازار یك تلویزیون 21 اینچ سامسونگ حدوداً 180 هزار تومان قیمت دارد در حالیكه یك تلویزیون معمولی 21 اینچ پارس حدود 150 هزار تومان قیمت دارد و وخامت موضوع زمانی مشخص می شود كه شما كارایی دو محصول را چه از لحاظ خدمتی كه به شما می رساند و چه از لحاظ كیفیت با هم مقایسه كرده و جنبه هایی از قبیل مالیات كشور كره برای تلویزیون یا هزینه حمل و نقل و از همه مهمتر تعرفه گمرك ایران و همچنین به اصطلاح چند دست گشتن زیر دست دلالها را به اضافه سود فروشنده در نظر بگیرید . پس به نظر می رسد اختلاف قیمت 30 هزار تومانی نه تنها نتیجه قدرت رقابت ما نیست بلكه ضعف ما را در این زمینه نشان می دهد .
تولید ناب چیست ؟ شاید بهترین راه برای توصیف این سیستم نوین تولید ، مقایسة آن با تولید دستی و تولید انبوه باشد یك تولیدگر دستی ( Craft producer ) از كارگران بسیار ماهر و ابزارهای ساده اما انعطاف پذیر استفاده می كند تا دقیقاً آنچه را كه مشتری می خواهد بسازد . یعنی یك واحد در یك زمان. پس این شیوة تولید بسی گرانتر از توان خرید اكثریت ما است . تولیدگر انبوه ( mass producr ) در طراحی محصولات از متخصصین ماهر استفاده می كند ، اما این محصولات توسط كارگران غیر ماهر یا نیمه ماهری ساخته می شوند كه ماشین آلات گران و تك منظوره را هدایت می كنند . این محصولات همشكل ماشینی ، در حجم بسیار بالا تولید می شوند . و چون ماشین آلات مورد نیاز بسیار گرانند و نیز در مقابل اختلال ، بسیار كم ظرفیت ، تولیدگر انبوه ناگریز است محافظینی ( buffers) به سیستم اضافه كند، تا یكنواختی روند تولید را بیمه كند، محافظینی نظیر موجودی اضافی( extra supples ) ، كارگران اضافی و فضای اضافی . از آنجا كه تولید محصول جدید محتاج تغییر كل سیستم است ، بسی گرانتر از محصول قبلی خواهد شد. از این رو تولیدگر انبوه تا جایی كه ممكن باشد ، از نوآوری در طرح خودداری می كند. نتیجه اینكه محصول ، به قیمت از دست رفتن تنوع و به دلیل روشهای كاری كه برای كاركنان ملالآور و فاقد روح است ، ارزانتر در اختیار خریدار قرار می گیرد.
اقتصاد