سایت کاریابی جویا کار

وجود نابرابری های مختلف (اجتماعی – اقتصادی – سیاسی ) و آثار آن بر جامعه

دسته بندي: مقالات / پاور پوینت
21 خرداد


 

نظام سیاسی و نابرابری

دیدگاه دوم به تاثیر مستقیم نظام سیاسی ملتها بر نابرابری (درآمد) تأكید دارد (لنسكی 1966). وی اینگونه بحث می‌كند كه نابرابری اقتصادی در جوامع تكنولوژیك از طریق تاثیر نظام سیاسی متاثر می‌گردد و با توازن قدرت در درون جامعه سیستم اقتصادی تاثیر مستقیمی بر نابرابری درآمد ندارد. در جوامع متكی بر زمین نابرابری زیاد بوده و در جوامع صنعتی شده نابرابری معنی‌داری ملاحظه نشده است اما نه تكنولوژی و نه ثروت ملل صنعتی بر كاهش نابرابری تاثیری ندارند. در جوامع صنعتی بخش بزرگی از آراء جوانان می‌تواند به طریق سیاسی علایق و باورهایشان را سازمان دهد و این در واقع از پیامدهای جوامع صنعتی است كه از طریق افزایش طبقات متوسط و كارگر صورت می‌گیرد. با گسترش بیشتر پایه‌های سیاسی، دولتها مجبور به توزیع عادلانه و صحیح خدمات و كالاها می‌باشند. رابط بین نابرابری درآمد و دموكراسی در طبقات جدید (متوسط و كارگر) و آزادی آنها نهفته است.

مطابق با نظر لنسكی (1966) دگرگونی در تمركز قدرت سیاسی ریشه در گسترش دانش و نیاز نخبگان به اقتدار در تغییر برای افزایش تولیدات نهفته است. مطابق با این دیدگاه، گسترش و افزایش دموكراسی بسته به تلاش و كوشش سیاسی برای گسترش ثروت ملل می‌باشد. لنسكی نهایتاً این فرضیه را مطرح می‌نماید كه در مواقعی كه ملت از آزادی‌های سیاسی كمتری برخوردار باشند، این قدرت در دست نخبگانی متمركز خواهد شد كه این قدرت را برای برتری و فواید اقتصادی بكار می‌گیرند. وی در ادامه می‌نویسد تنها زمانی نابرابری اقتصادی كاهش می‌یابد كه مشاركت سیاسی در بین تودة مردم و شهروندان افزایش یابد.

بسیاری از مطالعات در این زمینه معتقد به وجود رابطة متقابل خطی بین دموكراسی سیاسی و نابرابری درآمد می‌باشند (استاك 1979، وید 1981) و در مقابل برخی مطالعات نیز به وجود رابطة متقابل منفی بین دموكراسی و نابرابری می‌باشند (مولر 1988، رابینسون(1977)، هویت 1977). در مقابل برخی از محققین هیچ رابطه‌ای بین دموكراسی و نابرابری نیافته‌اند (بولن 1981، بولن و جاكمن1985).

وید (1982) با وارد نمودن متغیر سوم (تعداد جمعیت رای دهنده) به معادله، رابطة معنی‌دار منفی را بین متغیرهای دموكراسی و نابرابری گزارش نموده است. (Simpson,1990: 682-683).

عوامل موثر بر قتل (همنوع‌كشی)

انگیزه‌های ارتكاب قتل خیلی پیچیده و متعدد است. می‌توان انگیزه‌های قتل را بشرح زیر طبقه‌بندی كرد:

1- محرومیت بیش از حد اقتصادی

بنابر نظر دوركیم، در شرایط فشار اجتماعی فرد برای رهایی از محرومیت شدیدی كه به او فشار می‌آورد به ارتكاب قتل تحریك می‌شود. عامل اقتصادی در بسیاری از قتل‌ها از محركه‌های قوی برای ارتكاب قتل شناخته شده است.

2- قتل به علت مصرف مشروبات الكلی

3- قتل به علت دفاع از ناموس و حیثیت



علوم اجتماعی
قيمت فايل:4700 تومان
تعداد اسلايدها:30
خريد فايل از سايت مرجع
دسته بندی ها
تبلیغات متنی