توضیحات: فصل دوم مقاله کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو مقاله
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
دلبستگی
دلبستگی از یك مفهوم یونانی به نام (storage) كه نوعی عشق بین والدین و كودك می باشد گرفته شده است. مفهوم دلبستگی در روان شناسی جدید ریشه در كارهای جان بالبی روان پزشك و روان تحلیل گر انگلیسی دارد. او دلبستگی را پیوند عاطفی عمیق افراد خاص در زندگی معرفی می نماید به طوری كه تعامل با آنها در زندگی ایجاد شعف و نشاط كرده و در هنگام استرس و تنیدگی، حضور آنها ایجاد آرامش می نماید. دلبستگی در دوره ای شكل می گیرد كه در آن حساسیت زیادی به ویژگی مراقب وجود دارد، تجربیات اولیه با آنها نوع دلبستگی را تعیین کرده و تداوم آن را در طول زمان تثبیت می نماید . اولین پیوند عاطفی بین كودك با مادر و یا مراقب او برقرار می شود. تجارب دلبستگی ما مراقبان اولیه در الگوهای كاری ذهنی بازنمایی می شوند و در طی رشد از نوزادی تا نوجوانی تثبیت می شود (زیمرمن و بیكر،2002). شافر و امرسون دلبستگی را به عنوان "تمایل فرد كم سن برای جستجوی مجاورت با بعضی افراد هم نوع "تعریف می نمایند، و به نظر سیرز دلبستگی در نتیجه تعامل ارضا كننده با افراد مهم محیط كودك اكتساب می گردد. دلبستگی پیوند هیجانی پایدار بین دو فرد است به طوری كه یكی از طرفین كوشش می كند نزدیكی یا مجاورت با موضوع دلبستگی را حفظ كرده و به گونه ای عمل كند تا مطمئن شود كه ارتباط ادامه می یابد ( فوگل و 1997؛ به نقل از حاجی ولی زاده 1389). هر چند در تمام گونه ها نظام دلبستگی برای ابقاء گونه ها همچون غذا دادن و تولید مثل صورت می گیرد، البته این پاسخ های نا آموخته، تولید در برابر مادر ارزش انطباقی دارند زیرا مانع از آن می شوند كه جاندار از منبع مراقب دور بیفتد و گم شود (اتكینسون و هیلگلارد،1389). به نظر هارلونیز وابستگی و دلبستگی یك واكنش فطری به محرك های خاص است كه به وسیله مادر فراهم می شود ولی صرفاً ناشی از تغذیه نمی باشد، ایمنی بخشی ، گرمی و محبت كه حاصل آرامش ناشی از لمس كردن است نتیجه آن می باشد (هارلو، 1985 به نقل از اكبری ، 1390). اولین دلبستگی های قوی در حدود 8 ماهگی شكل می گیرند، و با اضطراب جدائی همزمان هستند ( بیرج،1997 به نقل از اكبری ، 1390). به محض اینكه كودك توانایی حركت بدست می آورد ممكن است انواعی از رفتارها، در او مشاهده شوند كه نشانگر شكل گیری دلبستگی هستند از جمله، حركت به سوی والدین و یا مراقب و اعتراض به هنگام ترس و درماندگی رابطه بین كودك و مراقب یك پیوند دوام دار است. حضور و ماهیت رفتار دلبستگی به وسیله رفتار نوع، مشخص می شود كه رفتارهائی را در بر می گیرد كه منجر به مجاورت با نگاره دلبستگی می شود ( كولین،1996). رفتارهای دلبستگی واضح كودكان، شامل گریه، لبخند زدن، فرا خوانده، لمس كردن، دنبال كردن، چسبیدن و اعتراض شدید هنگام تنهایی با غریبه ها است( كولین،1996).
به طور كلی بالبی در سالهای (1989-1969) مفهوم دلبستگی را بر اساس چند خصیصه مهم چنین توصیف می كنند:
1- رفتار دلبستگی شامل هر نوع رفتاری است كه پیامد آن حفظ برقراری مجاروت با مراقب باشد .
2- رفتار دلبستگی كه در آغاز به صورت واكنش هائی به منظور حفظ مجاورت كودك و والدین است به تدریج در خلال تحول بهنجار، برای تضمین روابط عاطفی بین بزرگسالان نیز بروز می كند. بهمین دلیل رفتار دلبستگی و پیامدهای عاطفی آن در سراسر زندگی همواره بروز می کند.
3- رفتار دلبستگی خصیصه گونه های زیادی از حیوانات است و چون این رفتار باعث حفظ مجاورت با مراقبین می باشد میزان خطرات را كاهش داده و در بقای نوع مشاركت دارد.
4- تجربه های فرد با نگاره دلبستگی در خلال سالهای كودكی و نوجوانی مسیر رفتار و الگوی دلبستگی وی را در سراسر زندگی تعیین می كند.
5- بخش عمده ای از شدیدترین هیجان ها در خلال شكل گیری، حفظ ، قطع یا تجدید روابط دلبستگی آشكار می شوند، و از آنجا كه هیجانها به طور معمول چگونگی حالت های عاطفی یك فرد را منعكس می كند، روان شناسی و آسیب شناسی هیجان ها بیشتر به منزله آسیب شناسی حالتهای عاطفی و به ویژه دلبستگی در نظر گرفته می شوند(اكبری ، 1390).
روان شناسی