به عنوان معلم باید عمیقاً باور داشته باشیم که هر دانش آموز قابلیت رشد و یادگیری را دارد به شرط آنکه ابزارهای سنتی ارزشیابی را که بدون توجه به تفاوتهای فردی ، فقط به دنبال نقطه ضعف هاست رها کنیم و ابزاری بسازیم که توانایی ها را شناسایی کند و به دانش آموز اعتماد به نفس بخشد و زمینه را به گونه ای مهیا کنیم که نمره گرایی از بین برود و معلم و دانش آموز و اولیاء همه به دنبال کیفیت کار باشند نه کمیت . کثرت مقالات و کتبی که اخیراَ به پیشرفت ارزشیابی تحصیلی اختصاص یافته و در آنها کوشش شده است تا ضرورت و شایستگی ارزشیابی رد شود یا اثر بخشی آن بهبود یابد خود مؤید این واقیت است که ارزشیابی های کیفی تا چه اندازه مورد توجه و سؤال می باشند . اصطلاح ارزشیابی در معنای بسیار وسیع خود عبارت از عملی است که به وسیله آن درباره واقعه ای ، یا یک فرد یا شئ با توجه به معیاری قضاوت می شود .
از طرف دیگر موضوع قضاوت و معیار ارزشیابی هر چه باشد در نفس عمل تغییری ایجاد نمی شود ، بنابراین عمل ارزشیابی حوزه بسیار گسترده ای دارد که غیر از بارزده های تحصیلی چندین نمونه دیگر می توان برای آن ذکر نمود . در واقع امتحان نوعی قضاوت است که طبق اصول معینی انجام می شود و وسیله ای برای توصیف تغییر رفتار دانش آموز در جهت اهداف آموزش و پرورش و کمک به بهبود یادگیری است .