خبرنگار اجتماعی ، رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با فرهنگیان به مناسبت هفته معلم سال 98 به موضوعات مهمی در حوزه آموزشوپرورش اشاره کردند.
یکی از محورهای اصلی صحبتهای ایشان یکبار دیگر درباره سند 2030 بود، اردیبهشت 96 نیز ایشان نسبت به اجرای سند 2030 هشدار داده و گفته بودند " جمهوری اسلامی ایران تسلیم سندهایی مانند 2030 یونسکو نخواهد شد. بهچهمناسبت یک مجموعه بهاصطلاح بینالمللی که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای دنیاست این حق را داشته باشد که برای ملتهای دنیا تکلیف مشخص کند؟ اصل کار غلط است اینکه سندی را امضا کنیم و بعد بیاییم بیسروصدا آن را اجرا کنیم، نخیر، مطلقاً مجاز نیست."
حالا دو سال بعد و در آستانه روز معلم، رهبر معظم انقلاب یکبار دیگر در جمع فرهنگیان درباره سند 2030 صحبت کرده و گفتند " تمدن، متکی به فرهنگ است. اگر فرهنگ قوی و غنی نباشد تمدن بهوجود نمیآید. اینجاست که اهمیت سند 2030 معلوم میشود؛ لُب کلام این سند این است که نظام آموزشی ما باید سبک زندگی و فلسفه حیات را بر اساس مبانی غربی به کودک بیاموزد. یعنی شما معلمان در کلاس درستان برای غرب، سرباز درست کنید.دلیل اینکه روی سند 2030 آنقدر کار میکنند، چون در این سند دستورات و توصیهها این است که آموزش و پرورش، مناسبات فکری شاگردان را جوری تنظیم کند که اساس زندگیشان طبق تفکر غربی باشد. یعنی شما سرباز درست کنید برای انگلیس و آمریکا و بقیهی این وحشیهای کراواتزده و ادکلنزده".
زنگ خطر 2030
اگر چه مسئولان آموزشوپرورش گفتهاند، پرونده سند 2030 در این وزارتخانه بسته شده است اما اشاره دوباره رهبر معظم انقلاب به سند 2030 میتواند به عنوان یک زنگ خطر محسوب شود.
سند 2030 را باید فراتر از برنامه عمل تدوین شده برای آن در نظر گرفت چرا که در برخی مواقع شاید برنامهای اجرا نشود اما این نحوه رفتار و نوع تفکر افراد است که مصداق 2030 است یعنی نفوذ اندیشه خودباخته و تفکر غربی.
معلمان سربازان دفاع از ارزشها و هویت کشور
در این میان آگاهی معلمان و پایبندی آنها به فرهنگ ایرانی و ارزشها و اصول کشور اهمیت دوچندانی پیدا میکند، همان نکتهای که در بیان رهبر معظم انقلاب به آن اینگونه اشاره شده است " 2030 یعنی شما معلمان در کلاس درستان برای غرب، سرباز درست کنید."
معلم در خط مقدم مقابله با اسنادی همچون 2030، غربگرایی و جدایی از هویت و فرهنگ ملی است و تأثیر او بر دانشآموزانش قابل انکار نیست همین موضوع اهمیت جذب و تربیت معلم را دوچندان آشکار کند و در این میان دانشگاه فرهنگیان، دورههای تربیت معلم و گزینش و انتخاب معلمان بسیار مهم است، اما آیا این روند هماکنون در مسیر صحیح خود پیش میرود؟
* میخواهند آموزش و پرورش را به دلایل مختلف سیاسی، بی قدر و قیمت کنند؛ این بیانصافی است
رهبر انقلاب در بخش دیگری از صحبتهای خود مطرح کردهاند "جامعهی فرهنگیان در این 40 سال کارهای بزرگی کردند، عدهای میخواهند آموزش و پرورش را به دلایل مختلف سیاسی، بی قدر و قیمت کنند؛ این بیانصافی است.بنده البته نواقص را میدانم، اما فاصله آموزش و پرورش با آن وضع اسفبار قبل انقلاب را هم میدانم."
ایشان اردیبهشت سال 96 نیز به این موضوع اشاره کرده و گفته بودند: "گزارشهایی که به من میرسد نشان میدهد یک جریان در کشور سعی میکند آموزش و پرورش را از چشمها بیندازد، ارزش آموزش و پرورش را و اعتماد به آموزش و پرورش را در دلها از بین ببرد. مقاصدی دارند، این از بیرون هم هدایت میشود."
خدشه به جایگاه آموزشوپرورش و مرجعیت معلم چه تبعاتی دارد؟
در این رابطه باید توجه داشت که اگر آموزشوپرورش از چشم مردم بیفتد و آنها اعتماد خود را به این نهاد فرهنگساز از دست بدهند، آن چیزی که آسیب حتمی وجبرانناپذیر خواهد دید، آینده جامعه و یک نسل است.
جایگاه آموزشوپرورش و مرجعیت معلم نباید دچار خدشه شود چرا که آموزش و پرورش والا، معلم دارای شأن، تعلیم و تربیت صحیح و عزم و اراده برای رشد و تعالی میتواند جامعه را رشد دهد و به مراتب بالاتر بکشاند.
* اگر وضع آموزش و پرورش مطلوب باشد، آیندهای که آرزو داریم محقق میشود
محور مهم دیگر در صحبتهای رهبر انقلاب، اهمیت جایگاه آموزشوپرورش است، ایشان دراینباره گفتهاند: آن وضع مطلوبی که میخواهیم این است، آموزش و پرورش تربیتکننده انسانهای دانا، توانا، خردورز، پارسا، پرهیزکار، پاکدامن، کارآمد، مبتکر، شجاع و اهلِ اقدام باشد کسانی که از دشمن نترسند و اهل خوابزدگی و غفلت نباشند.اگر این شد، کشور به آنچه من آرزو کردم و وعده دادم میرسد اینکه 50سال دیگر، هرکسی بخواهد مرزهای جدید علم را یاد بگیرد مجبور باشد فارسی یاد بگیرد. تربیت چنین جوانهایی پایهی اصلی ایران فرداست."
در بحث اهمیت جایگاه آموزشوپرورش هر سال مواردی از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تأکید قرار میگیرد اما هنوز این وزارتخانه با جایگاه واقعی خود فاصله بسیاری دارد.
نگاه مصرفی و کالایی به آموزشوپرورش
اگر چه همه معتقدیم که این وزارتخانه یک نهاد و دستگاه معمولی نیست و تضمین آینده کشور در گروی توجه به جایگاه آموزشوپرورش است اما هنوز نگاه مصرفی به این وزارتخانه حاکم است و سیاستهای اتخاذ شده از سوی دولتمردان، حرکت در مسیر کالایی سازی آموزش است که در اینباره میتوان به صحبتهای رئیسجمهور در صحن علنی مجلس درباره سرانه دانشآموز در مدارس دولتی و مقایسه آن با خرید خدمات از بخش خصوصی اشاره کرد.
آموزشوپرورش اگر چه یک نهاد حاکمیتی تلقی میشود اما در عمل هنوز تکلیف این مسئله مشخص نیست و تضعیف جایگاه این وزارتخانه مساوی است با کوتاهی در تربیت نسل آینده و نیروی انسانی متخصص.
این وزارتخانه هنوز گرفتار مشکلاتی است که برخی از آنها سابقهای بیش از 4 دهه دارند به عنوان مثال انباشت مطالبات و بدهیهای آموزشوپرورش به فرهنگیان آن هم از سال 82 نشان میدهد که فعلاً اولویت در کشور با آموزشوپرورش به عنوان یک نهاد فرهنگساز نیست و وزارتخانههای اقتصادی و تولیدی محور تمرکز هستند.
* بدون تعارف میگویم: معلم، پایهریز تمدن نوین است
رهبر انقلاب درباره اهمیت جایگاه معلم مطرح کردهاند "مهمترین موضوع تمدنی ما تعلیم و تربیت است. برای یک کشور و تمدن، از همه سرمایهها مهمتر، سرمایهی انسانی است. یعنی اگر پول داشته باشید ولی سرمایهی انسانی نداشته باشید به جایی نمیرسید؛ مثل این کشورهای پولدار که جیبهای گشادشان را در اختیار خائنین به بشریت قرار میدهند چون نیروی انسانی ندارند، بنده اهل تعارف نیستم و آنچه در این سالهای متمادی درباره معلم ابراز کردم برخاسته از این باور است که معلم، پایهریز تمدن نوین است؛ چون اگر نیروی انسانی شایسته نباشد تمدن نیست.شما جهادگرانی در میدان مبارزه با جهل و بیسوادی هستید."
اگر معلم انگیزه نداشته باشد...؟!
قدری تأمل بر این صحبتها نشان میدهد که اهمیت تربیت نیروی انسانی برای پیشرفت کشور و تضمین آینده یک اصل اساسی است که نباید از آن غافل شد.
معلم نیز عنصر اساسی برای تربیت نسل آینده و پایهریزی تمدن و فرهنگ کشور است اما او برای ایفای این نقش انگیزه و توانمندی کافی را دارد؟
مجموعه کشور تا چه اندازه به اهمیت شغل معلم و نقش مرجعیتی او در تربیت نسل آینده، متمرکز هستند؟ به هر حال باید بپذیریم که اگر به دنبال تضمین آینده کشور هستیم باید از مدارس آغاز کنیم و در این میان معلم پرچمدار اصلی است.
تمرکز بر روی محتوای کتابهای درسی تا زمانی که معلم انگیزه نداشته باشد کافی نیست، بنابراین باید صدای مطالبات آنها را شنید و برای بهبود وضعیت معیشتی و مرجعیتی آنها گام برداشت.
پایان/