حجتالله بنیادی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی درباره دورههای آموزش ضمن خدمت معلمان و تاثیر آن بر ارتقای توانمندی آنها اظهار کرد: ? توانمندی و انگیزه معلمان دو اصل اساسی در پیشرفت آموزش و پرورش است، هماکنون توانمندسازی معلمان که آموزشهای ضمن خدمت بخشی از آن است مورد بیتوجهی قرار داده شده و برگزاری دورههای آموزشی به دلیل تنگناهای مالی و تخصیص بودجه اندک کمرنگ شده است.
وی با اشاره به اینکه هماکنون بهسازی و توانمندسازی معلمان چندسالی است که متولی مشخصی ندارد، ادامه داد: اساسنامه دانشگاه فرهنگیان این دانشگاه را متولی آموزشهای ضمن خدمت و بهسازی معلمان میداند ولی این دانشگاه به دلیل تنگنای فضا، بودجه و هیئت علمی و نگرش های مدیریتی وارد این فاز نشده و در بحث بهسازی معلمان کاری انجام قابل توجهی نداده است .
این پژوهشگر مسائل آموزشوپرورش گفت: در گذشته مرکز برنامهریزی و آموزش نیروی انسانی فعالیت میکرد که در ساختار جدید حذف شده است و در عمل بحث آموزش معلمان بدون متولی است.
بنیادی درباره انگیزه معلمان برای شرکت در دورههای ضمن خدمت بیان کرد:برای شرکت در این دورهها معلم انگیزه چندانی ندارد چون این دوره تاثیر مالی مستقیم برای او ندارد از سوی دیگر حالت قهر و دلخوری معلم از سیستم باعث می گردد که تمایلی برای حضور در این دورهها نداشته باشد.
وی ادامه داد: اساتید دورهها نیز عموماً از توانمندی و شایستگی لازم برخوردار نیستند و تبادل دانش و تجربه بین معلمان و اساتید رخ نمیدهد دردروه های مجازی هم وضعیت اسفبارتر است و در بسیاری از دورههایی که به صورت مجازی برگزار می گردد، محتوا در قالب فایل "پی دی اف" به افراد ارائه و بعد هم آزمونی گرفته می گردد که بانک سوالات آن به راحتی قابل استخراج است از سوی دیگر این آزمونها منبع درآمدی برای برخی افرادی شده است که با دریافت هزینه برای معلمان ثبتنام و به جای آنها امتحان میدهند.
دانشگاه فرهنگیان باید توانمند شود تا آموزش معلمان را عهدهدارد شود
این پژوهشگر مسائل آموزشوپرورش عنوان کرد: شیوه صحیح این است که برای توانمندسازی معلمان بگویند که آنها مکلف هستند 40 ساعت دوره بگذرانند و هزینه آن پرداخت می گردد و چند آموزشگاه معتبر و مورد تایید معرفی شوند و در نهایت گواهینامه معتبر مبنی بر بر داشتن مهارتهای ضروری به فرد اعطا شود هر چند با نبود مراکز آموزش حرفهای برای مهارتهای معلمی این شیوه جواب نمیدهد، لذا ? در شرایط کنونی دانشگاه فرهنگیان باید توانمند شود که این دورهها را به شکل نظاممند برگزار کند.
بنیادی با اشاره به اینکه وضعیت آموزش معلمان چندان جالب نیست و این مدارس غیردولتی را هم شامل می گردد، گفت: موسسان مدارس غیردولتی مکلف شده بودند که بخشی از هزینههای آموزش و توانمندسازی معلمان خود ? را پرداخت کنند از سوی دیگر در قانون تاسیس مدارس غیردولتی آمده است که دولت هم میتواند کمک کند اما دولت این توان را ندارد بنابراین وضعیت آموزش معلمان مدارس غیردولتی مشخص نیست.
این پژوهشگر مسائل آموزشوپرورش عنوان کرد: مدارس غیردولتی، آموزش معلمان خود را کاملا مجزا کردهاند و سازمان مدراس غیردولتی مجموعهای را برای آموزش معلمان این مدارس راه اندازی کرد چون میگفتند، مراکز ضمن خدمت به معلمان این مدارس گواهی نمیدهند چرا که ممکن است این گواهی بعدها برای آنها ارزش استخدامی پیدا کند.
وی با اشاره به اینکه برخی معلمان مدارس غیردولتی حتی هنگام ورود به این مدارس دوره مشخص و اجباری را طی نمیکنند، ادامه داد: موسس میگوید من معلمی را آوردهام و معلوم نیست سال بعد هم بخواهم از او استفاده کنم یا خیر و به دلیل اینکه ماندگاری نیرو در این بخش بی معناست، موسس به منافع خودنگاه میکند و میگوید اگر فرد توانمند نبود سال آینده از او استفاده نمیکنم و معلم توانمندی را میآورم یعنی میخواهد از ذخیره و اندوخته خود فرد استفاده کند.
دورهها با نیاز معلمان همخوانی ندارد
بنیادی مطرح کرد:بحث محتوای دورههای ضمن خدمت و تناسب آن با نیاز و خواسته معلمان بسیارمهم است و در این بخش نیازسنجی بسیار کمرنگ و حالت شکلی پیدا نموده است در حالیکه هر فرد باید شناسنامه آموزشی داشته باشد یعنی فردی که ریاضی تدریس میکند ممکن است رشته تحصیلیاش آمار، ریاضی محض یا کاربردی باشد بنابراین باید از او بپرسند چه درسی را تدریس میکند و برای آن به چه دورههایی نیاز دارد و فرد دورههایی را که نیاز دارد اعلام میکند و بر مبنای نیاز او دورهها طراحی می گردد اما متاسفانه این اتفاق نمیافتد و دورهها متناسب با نیاز افراد طراحی نمی گردد.
این پژوهشگر مسائل آموزشوپرورش گفت: بسیاری از عناوین دورههای ضمن خدمت تکراری و خسته کننده است و معلم نگاه میکند که دورههای این چنینی برای ارتقای سالانهاش ضروری است و با این نگاه در دورهها شرکت میکند و به نوعی اتلاف وقت افراد بوده و تاثیر مثبتی در توانمندی آنها ندارد.
پایان/