چنانچه اغلب پدران و مادران کودکان مدرسه تشخيص مىدهند، مربيان تأثير بسيار زيادى نه تنها بر موفقيت تحصيلى کودک که بر روش کودک در قبال مدرسه و بهطور کلى بر يادگيرى دارند.
به همين نحو، مربيان توانائى تضعيف حس کنجکاوى طبيعى کودکان را داشته و مىتوانند انگيزهٔ آنان را از ميان ببرند، حس احترام به خود را در کودکان سرکوب کنند و مانع از خلاقيت آنان گردند. در بعضى جهات، مربيان خيلى خوب (يا خيلى بد) مىتوانند نفوذى بسيار قوىتر از پدر و مادران بر روى کودکان داشته باشند.
چرا مربيان چنين قدرتى دارند؟ زيرا آنان فرصتهائى بيش از پدران و مادران براى برانگيختن و يا تضعيف خلاقيت در اختيار دارند. اغلب کودکان در عرض هفته، زمان بيشترى را با مربيان خود مىگذرانند تا با پدران و مادران خود. مربيان بنابر ضرورت شغلى خود مستقيماً مىتوانند کودکان را مورد ارزيابى قرار دهند و از آنجائى که کودکان مشتاقانه به پيشرفت خود علاقهمند هستند، مربيان مىتوانند به نوعى صداى الهى تبديل شوند.
آيا مربيان حقيقتاً مىتوانند خلاقيت را آموزش دهند؟ مربيان مطمئناً قادر به آموزش قلمرو مهارتها يعنى مهارتهاى علمى و فنى در قلمروهاى خاص مانند سخنوري، رياضيات و يا هنر مىباشند. در حقيقت اغلب مردم اين کار را جزئى از شغل مربيان مىدانند. مربيان تا حدى مىتوانند مهارتهاى خلاقيت مانند روشهاى تفکر دربارهٔ مسائل و قوانين علمى براى تدبير راههاى جديد نگرش به مسائل را هم آموزش دهند. چنين مهارتهائى را مىتوان مستقيماً آموزش داد اما بهترين روش انتقال، طرق نمونه بودن خود مربى است