در واقع يك تابلوي نمايشگر ديجيتالي، متن مورد نظر خود را از طريق تجهيزات ورودي همچون كيبورد و يا پورت سريال دريافت مي كند. و اين اطلاعات را در اختيار پردازنده قرار مي دهد. سپس پردازنده پس از آناليز اطلاعات آن را در حافظه تابلو ذخيره نموده. علاوه بر آن حافظه موجود در تابلو
مي تواند كدهاي برنامه را در خود نگهداري نمايد. از طرفي پردازنده با توجه به اطلاعات ذخيره شده، سيگنالهاي لازم را جهت نمايش توليد كرده و در اختيار درايورها قرار مي دهد. با توجه به اينكه نحوه چيدمان LED ها در نمايشگر به صورت ماتريسي مي باشد، لذا دو دسته درايور براي راه اندازي ماتريس نياز است كه شامل درايورهاي سطر و درايورهاي ستون مي باشند. اين درايورها با توجه به فرامين دريافتي از سوي پردازنده، با روشن و خاموش نگاه داشتن LED هاي موجود در ماتريس، باعث به نمايش درآمدن مطالب (اعم از متن و يا تصوير) بر روي ماتريس خواهند شد.
به اين تصوير نگاه كنيد، تصوير صورتك خندان!
در نگاه اول تصوير به صورت يك تصوير كامل و يكپارچه به نظر مي رسد. اما اگر كمي با دقت بيشتر به آن دقت كنيد و تا حد امكان آنرا بزرگ نماييد متوجه خواهيد شد كه در واقع آن تصوير از نقاط (Pixel) متعددي تشكيل شده. پس تصوير را مي توان مجموعه نقاطي دانست كه داراي رنگهاي
متفاوتي اند. هر يك از اين نقاط را يك جزء تصوير (Element Picture) و اين خاصيت موزائيكي تصوير مي نامند.
هر چه تعداد اجزاء تصوير در واحد سطح بيشتر باشد، وضوح بيشتر مي باشد. به عبارت ديگر تصوير به واقعيت نزديكتر بوده، جزئيات آن بهتر ديده مي شود. در تابلوهاي ديجيتالي نيز خاصيت موزائيكي وجود دارد. تصوير تابلو توسط ماتريسي از LED ها ايجاد مي گردد. در اينجا ابعاد يك جزء تصوير به اندازه قطر يك LED است. كه از يك فاصله معين چشم بيننده قادر به تمايز نقاط تصوير ايجاد شده نبوده و يك تصوير را يكپارچه احساس مي كند.