روانشناسی و علوم تربیتی
دانلود مبانی نظری پایان نامه رشته روانشناسی چارچوب نظری و پیشینه پژوهش نظریه های روانشناسی اخلاق
* با قیمت دانشجویی، ارزان و مناسب
:)-** فایل منحصر به فرد، بصورت جامع و کامل و با منابع بروز و جدید خریداری کنید.
*** این فایل بصورت
انحصاری برای تولید شده و در هیچ جای دیگه ای بجز این فروشگاه پیدا
نمی شود.
پشتیبانی همیشگی توسط : maryam.alkasir70@gmail.com
مقدمه
نظریه هایی که در تبیین اخلاق بر ویژگی های طبیعی، زیستی و ژنتیکی و ... تأکید دارند عمدتاً بر وجوه احساسات اخلاقی از قبیل همدردی، همدلی، دگردوستی و نوع دوستی دست می گذارند. این دسته که عمدتاً شامل زیست شناسان و زیست شناسان اجتماعی[با محوریت داروین، ویلسون] می-شوند، اخلاق و احساسات اخلاقی را ودیعه ای طبیعی می دانند که کم و بیش در همۀ انسانها و حتی در حیوانات و گیاهان نیز وجود دارد. آنها به هنگام ارائه راهکارهای تجویزی و شیوه های تربیت اخلاقی بر جامعه به ویژه خانواده به عنوان زمینه و بستری برای شکوفایی یا سرکوب این استعداد طبیعی دست می گذارند. نظریه هایی[با محوریت پیاژه] که برای تبیین اخلاق بر عوامل ذهنی، شناخت و توان مفهومی کودکان دست می گذارند از وجوه متعدد اخلاق، بیشتر بر توان قضاوت اخلاقی و استدلال اخلاقی برای استخراج اصول جهانشمول اخلاقی و تطبیق این اصول به موقعیت ها و مصادیق رفتاری تأکید می-کنند. این دسته نیز بر زندگی و روابط اجتماعی به عنوان بستر و زمینۀ رشد مفهومی کودکان تأکید دارند. خود پیاژه برای اولین بار بر روابط برابر با همسالان برای درک مفهوم انصاف تأکید می کند و در ادامه نظریه قلمرویی این حساسیت به متن و بافت اجتماعی را گسترش می دهد. نظریه هایی که برای تبیین اخلاق بر زندگی اجتماعی به عنوان عامل جامعه پذیری اخلاقی[با محوریت فروید] نه زمینه و بستر اخلاقی شدن کودکان تأکید می کند از وجوه مختلف اخلاق بر وجدان اخلاقی که خود، دارای ابعاد شناختی و عاطفی است متمرکز می شود. کسب وجدان به معنی موفقیت در انتقال کنترل بیرونی به کنترل درونی است. هدف ضمنی نظریه های بازتولید اجتماعی، درک نحوۀ تداوم و انتقال ارزشها از والدین به کودکان و به طور کلی بررسی فرایند بازتولید جامعه و فرهنگ در نسل های جدید بود. نظریه های جامعه پذیری به این مسأله می-پردازند که کودکان(به عنوان موجودات طبیعی) چگونه در فرایند رشد به انسانهای اخلاقی تبدیل می شوند؟ بنابراین تمامی نظریه های روانشناسی رشد اخلاقی بر نقش جامعه و زندگی اجتماعی یا به عنوان زمینه برای اخلاقی شدن کودکان یا به عنوان عامل جامعه پذیری اخلاقی عنایت دارند. بعضی اخلاق را پدیده ای طبیعی و درونی می-دانند که زندگی اجتماعی در شکوفایی یا سرکوب آن ایفای نقش می کند. بعضی دیگر اخلاق را پدیده ای بیرونی و از اقتضائات زندگی اجتماعی انسانها می دانند که به تبع آن به امری درونی تبدیل می شود.
نظریه های روان شناسی رشد اخلاقی، از تأثیر جامعه و زندگی اجتماعی در رشد اخلاقی کودکان، عمدتاً بر نقش خانواده متمرکز شده اند. ازاین رو بیشترین حجم مطالعات نظری و تجربی موجود، دربارۀ خانواده و فرایندهای آن است و در مجموع بر ویژگی ها و فرایندهای درون خانواده، همچون روابط والدین ـ کودک، مدیریت تعارض در روابط والدین ـ کودک، ویژگی های فردی کودکان، شیوه های انضباطی والدین، گفتمان محاوره ای والدین ـ کودک، تلاش-های پیش گیرانۀ والدین، گفتوگو درباره عواطف، روابط خواهران و برادران، تحصیلات و پیشینه اجتماعی والدین، تفاوت های فرهنگی و ... دست گذاشته اند.
درونی سازی اخلاق و
نقش خانواده در جامعه پذیری اخلاقی از آغاز تا کنون با چالش هایی روبرو بوده است که در موارد بسیاری به اصلاح و بهبود آن منجر شده است. از مهم ترین چالش های این رویکرد موارد زیر قابل یادآوری است. 1) انتقال ارزشها را بیش از اندازه یک سویه می پندارد در حالی که مناسب تر است آن را فرایندی دوسویه و دیالکتیکی ببیند. 2) جامعه را بسیار یکپارچه تر از آنچه در واقع هست در نظر می گیرند و طبیعت انسانی را بسیار همنواتر از آنکه در واقعیت خارجی وجود دارد به تصویر می کشند و تضاد ، تنوع و تکثرهای موجود را نادیده می-گیرند. 3) مسئلۀ دیگر، پیوند فرایندهای اجتماعی کردن درون خانواده با نظامهای اجتماعی و فرهنگی گسترده تر است. همین چالش ها و سرنوشت آنها دست مایۀ ورود ما به نظریه های جامعه شناختی است. منبع:فروشگاه ساز فایلینا
اخلاق یکی از قلمروهای زایای اندیشه بشری است ولی در نظام دانشگاهی ایران به عنوان یک رشته مستقل درسطوح تحصیلات تکمیلی شکل نگرفته است.از میان فلسفههای مضاف،فلسفه اخلاق بی رونقترین حوزهها است. روانشناسی و جامعهشناسی اخلاق نیز در وضعیت نامناسبتری قرار دارند. بنابراین در ایران پژوهشهای اخلاق از نظر کمّی و کیفی بیرونقاند. در ادامه پارهای از پژوهشهای دانشگاهی را که درباره اخلاق صورت گرفتهاند بررسی میکنیم.
نقد تطبیقی شیوههای تربیت اخلاقی در نزد قدما و روانشناسان معاصر.بررسی چهار مکتب روانکاوی(فروید)، رفتارگرایی(اسکینر)، رشد شناختی(پیاژه)، انسانگرایی(راجرز) و اخلاق قدما از جمله ابن مسکویه، خواجه نصرالدین طوسی و ملا مهدی نراقی، به مقایسۀ مبانی روششناختی، مبانی روانشناختی و شیوههای تربیت اخلاقی قدما و نظریات روانشناسی مدرن پرداخته است. ایشان نقاط قوت و ضعف دیدگاهها جدید و قدیم را یادآوری و نکات قابل استفادۀ آنها را بر میشمارد؛ در مبانی روانشناختی نکات زیر را مهم میبیند:
در هر تحلیلی از اخلاق باید اراده و اختیار فرد، نحوۀ تأثیر نیروهای روانی و انگیزهها، ریشههای ناخودآگاه اعمال، شرایط و محرک های طبیعی، گنجایش شناختی فرد، برداشت و تلقی فرد از خویشتن را لحاظ کنیم. و در شیوههای تربیتی نیز نکات زیر را برجسته میداند: حفظ حد اعتدال در کنترل قوۀ غضب و شهوت، معاشرت با افراد خوب و پیشگیری از حشر با افراد بد، وادار کردن نفس به کارهای مطلوب، تقدم شناخت معایب اخلاقی برتلاش برای رفع آنها، ضرورت فعالیت خودجوش متربی در تربیت اخلاقی، ضرورت تمایز میان آداب و رسوم و اخلاق، توجه به شکلگیری مفهوم «خود» نزد متربی.
نمونه پیشینه پژوهش نظریه های روانشناسی اخلاق
رابطۀ دین و اخلاق از نظر علامه طباطبایی/مسعود امید، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس،1373. این رساله با راهنمایی دکتر غلامحسین دینانی رابطه دین و اخلاق را از نگاه علامه طباطبایی از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داده است. از جنبۀ معرفتشناختی بیان میکند که مفاهیم باید و نباید و خوب و بد و گزارههای حاوی این مفاهیم، در حوزۀ دین و اخلاق ناظر به حقایق واحدی هستند. بدین معنی که در مورد باید و نباید نظر به رابطۀ علّی میان عمل و اثر آن و یا عدم وجود این ارتباط میباشد و در مورد خوب و بد نظر به کمال و نقص نوع یا فرد است. پس از این جهت بین دین و اخلاق وحدت حاکم است.
در مورد ارتباط منطقی بین این دو بیان میکند که بین دین«ادراکات حقیقی» و اخلاق«ادراکات اعتباری» ارتباط منطقی«تولیدی» وجود ندارد. از جنبۀ هستی شناختی، از طرفی دین تنزلیافتۀ حقیقتی برین در مراتب طولی هستی است و از طرف دیگر نظام اعتباری اخلاقی در بطن خود، قائم به نظام تکوینی و آنگاه تنزلیافتۀ مراتب عالی هستی است. بنابراین دین و اخلاق از حیث هستیشناختی در مراتب هستی موجود به وجود واحدند و دارای وحدت میباشند. از نظر روانشناختی در دو جهت قابل بررسیاست در رتبۀ نخست درجهت ارتباط ایمان و خلقیات و تعلقات نفسانی که در این حالت ایمان علت ناقصۀ اخلاق محسوب میشود و در مرتبۀ دوم از جهت رابطۀ حس پرستش و حس اخلاقی، علامه معتقدند حس اخلاقی، منشعب از حس پرستش است و از لوازم و آثار آن محسوب میگردد. ارتباط جامعهشناختی دین و اخلاق به این شکل است که ثبات و انسجام در جامعه در سایۀ دین و اخلاق میسور است. دین و اخلاق هر دو آثار مشترکی در جامعه دارند و از این جهت نیز بین آنها وحدت حاکم است.
فهرست مطالب مبانی نظری نظریه های روانشناسی اخلاق 1 2-3-1- نظریه های روانشناسی 4 2-3-1-1- عوامل زیستی(طبیعت و ارگانیسم) 4 2-3-1-1-1- ارتباط با طبیعت و رشد اخلاقی 4 2-3-1-1-2- خاستگاههای زیستی رفتارهای اخلاقی 8 2-3-1-1-3- ارتباط متقابل زیستی 13 2-3- 1- 2- عوامل ذهنی 15 2-3- 1- 2- 1- رویکرد شناختی 15 2-3- 1- 2- 2- نظریۀ قلمرویی 22 2-3- 1- 3- عوامل اجتماعی 28 2-3- 1- 3-1- نظریه درونی سازی و رشد عاطفی وجدان 28 2-3- 1- 3-2- نظریه درونی سازی و رشد شناختی وجدان 41 2-3- 1- 4- جمعبندی نظریه های روانشناسی رشد اخلاقی 45 پیشینه پژوهش نظریه های روانشناسی اخلاق پیشینه تحقیق در ایران: 48 پژوهشهای خارجی: 57 2-3-5- چارچوب نظری 60 2-3-5- 1- مدل نظری 86 6-1- فهرست منابع 89
////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
توضیحات:
فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بدون هیچ تگ و تبلیغات، قابلیت پرینت دارد
پشتیبانی همیشگی توسط : maryam.alkasir70@gmail.com
////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////