روانشناسی و علوم تربیتی
دانلود پایان نامه كارشناسی رشته روانشناسی رابطه سازگاری زناشویی و سبك فرزندپروری والدین با سلامت عمومی فرزندان چکیده: خانواده به عنوان كوچكترین واحد اجتماعی و از اركان اصلی و عمده هر جامعه بشمار میآید. محیط خانه اولین و مهمترین عاملی است كه بر رشد شخصیت افراد تاثیر میگذارد. كودك خصوصیاتی را از والدین به ارث میبرد اما نقش والدین در رشد كودك تنها به جنبههای ارثی محدود نیست. ایدهآلها و آرزوهای والدین، میزان رضایت آنها از روابط زناشویی و سبكهای فرزندپروری اتخاذ شده ازجانب والدین، همگی میتوانند بر شكلدهی رفتار كودك و سلامت روان او نقش بسزایی داشته باشند (رضائیان، 1383). مطالعه روابط والدین و كودك یكی از بخشهای مهم روانشناسی را تشكیل میدهد. روابط بین كودكان و سایر اعضاء خانواده را میتوان به عنوان نظام یا شبكهای از بخشهایی دانست كه در ارتباط متقابل با یكدیگرند. كودك صرفاً تحت تأثیر یك جنبه از رفتار والدین یا شخصیت آنها قرار نمیگیرد، بلكه تحت تاثیر ترکیبی از عوامل مختلف است (اسفندیاری، 1374). بامریند (1971) مجموعه بررسیهایی انجام داد كه در آنها الگوهایی از شیوههای رفتاری والدین مشخص شده است. در این بررسیها چهار جنبه رفتار والدین با كودك شامل كنترل، سطح توقع برای رفتار عاقلانه، روشن بودن ارتباط بین والدین و كودك و مراقبت از سوی والدین مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت شیوه تعامل والدین در سه گروه تقیسمبندی شد. والدین اقتدارگرا كه با ویژگیهایی چون تشویق روابط كلامی، واگذاری حدودی از خودمختاری به همراه وجود مرزهای مشخص برای رفتار و عملكرد فرزند مشخص میشوند. والدین سلطه جو ، اطاعت بی چون و چرای فرزند را یك حسن میدانند و در كنترل فرزندان از خشونت و تنبیه بدنی استفاده میكنند. والدین سهلگیر هیچگونه مرز و چارچوبی برای فرزندان تعیین نمیكنند و خود را از مسئوولیتهای والدینی رها میكنند. کلمات کلیدی: سازگاری زناشویی سبك فرزندپروری سلامت عمومی فرزندان مقدمه پژوهشهای انجام شده در این زمینه نشان میدهد كه هر كدام از این شیوهها آثار و پیامدهای خاصی را به دنبال دارد. پژوهش طاهری (1374) نشان داد كه نوع سبک فرزندپروری پدران بر میزان اضطراب فرزندان تاثیر میگذارد. پژوهش چناری (1374) نیز نشان داده كه بین خودپنداره فرزندان و نگرش تربیتی والدین رابطه مثبت وجود دارد. علاوه بر آن در تحقیقات خارجی، ویلانگ و همكارانش (2004) مشخص كردهاند كه سبكهای فرزندپروری به صورت مستقیم بر ویژگیهای شخصیتی فرزندان و از این طریق بر بیماریها و كیفیت زندگی آنها تاثیر میگذارد. فارنام و چنگ (2000) نشان دادند كه بین سبكهای فرزندپروری والدین و عزت نفس و شادی فرزندان آنها رابطه وجود دارد. همچنین مکوبی (1984) سبکهای فرزندپروری والدین را در بروز نابهنجاریهای رفتاری فرزندان موثر میداند و بر نقش كیفیت رفتار والدینی بر عملكرد تحصیلی، روابط با همسالان و سازگاری در دوره نوجوانی تاكید كرده است. تحقیقات آلنسو و همكارانش (2004) نشان داد كه سبك تربیتی والدینی كه فرزندان مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری داشتهاند با گروه كنترل (والدین فرزندان سالم) متفاوت بوده و افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری والدین خود را بیشتر طرد كننده میدانستند و میزان رابطه گرم و صمیمی با پدر و مادر را خیلی كم گزارش كردهاند. علاوه بر سبكهای فرزندپروری، رضایت و سازگاری زناشویی نیز بر سلامت روان فرزندان تاثیر میگذارد. مطالعات انجام گرفته در زمینه تاثیر عدم رضایت زناشویی بر عملكرد فرزندان نشان داده كه این شرایط بیشترین اثر را در به خطر انداختن سلامت روان كودكان دارد (دیویس و ویندلی ، 1997). تحقیقات دیگر نشان دادهاند كه اختلاف میان والدین عامل موثری در شكلگیری خود سرزنشگری فرزندان میباشد، كه این احساس تقصیر میتواند نقشی تعدیلكننده در بروز مشكلات عاطفی و عدم سلامت روان فرزندان داشته باشد (فینچام و اسبورن ، 1996). به طور كلی رضایت زناشویی كه تعیین كنندهً كیفیت مثبت روابط زناشویی است، با سازگاریهای كودكان رابطه دارد (ماچال و همكاران، 1991). علیرغم آنكه پژوهشهای متفاوت نقش عدم رضایت زناشویی را در بروز اختلافات رفتاری و عدم سلامت روان فرزندان تاكید كردهاند، اما یافتههای پاراداك (1983؛ به نقل از رضاییان، 1383) از بیتاثیر بودن نقش اختلافات زناشویی در سلامت روانی فرزندان حكایت میكند. با توجه به نتایج متناقص در این زمینه انجام پژوهشی كه تعیین كند آیا بین سازگاری زناشویی والدین با سلامت روان فرزندان آنها رابطه وجود دارد و اگر رابطه وجود دارد، كدام مؤلفه سازگاری زناشویی، پیشبینی كننده بهتری برای سلامت روان فرزندان میباشد، ضروری بنظر میرسد. تعداد معدودی از تحقیقات به بررسی رابطه بین سازگاری زناشویی والدین و سبكهای فرزندپروری پرداختهاند. روابط رضایتبخش و حمایت كننده زناشویی سبب میشود كه والدین نقشهای خود را راحتتر بپذیرند و روابط رضایتآمیز زن و شوهر با فرزندپروری دلسوزانه رابطه دارد (ماسن؛ ترجمه یاسایی، 1372). فلدمن و همكاران (1990) و فیشمن و همكاران (2000) نشان دادند كه رضایت زناشویی به طور مستقیم با سازگاری روانشناختی كودكان رابطه دارد و در این میان سبكهای فرزندپروری و خصوصیات شخصیتی والدین نقش متغیر تعدیل كننده را ایفا میكنند. علیرغم اهمیت این حوزه از پژوهشهای روانشناختی، تحقیقات معدودی در این زمینه صورت گرفته و الگوی تبیینی در این زمینه وجود ندارد. پژوهش حاضر به صورت کلی در صدد پاسخگویی به این سوال است كه آیا بین سازگاری زناشویی و سبکهای فرزندپروری رابطه وجود دارد و دیگر اینكه برآیند دو متغیر سازگاری زناشویی و سبكهای فرزندپروری چگونه سلامت روان فرزندان را تبیین میكنند. فهرست مطالب مقدمه و بیان مساله 1 ضرورت و اهمیت پژوهش 4 هدف پژوهش 4 پرسشهای پژوهش 5 متغیرهای پژوهش 5 تعریف مفهومی متغیرها 5 سازگاری زناشویی 5 سبک فرزندپروری 6 سلامت عمومی 7 تعریف عملیاتی متغیرها 8 سازگاری زناشویی 8 سبک فرزندپروری 9 سلامت عمومی 9 مقدمه 12 اثر روابط خانوادگی بر جو خانواده 15 سازگاری و ناسازگاری زناشویی 16 نظریههای سازگاری و ناسازگاری زناشویی 18 نقش سازگاری و ناسازگاری زناشویی در زندگی 26 نقش سازگاری زناشویی 26 ناسازگاری زناشویی 29 نقش ناسازگاری زناشویی 31 تغییرات تاریخی در مفهوم سبك فرزندپروری 40 مدل تحلیل روانی 42 مدل یادگیری 42 ابعاد سبك 42 دیدگاههای نظری در مورد سبك فرزندپروری 43 نظریه بامریند 43 نظریه اریكسون 55 نظریه آدلر 56 الگوی شفر 59 الگوی وینترباتوم 60 والدین و اجتماعی کردن فرزندان 60 انطباق فرزندپروری با تحول خود 61 طبقه اجتماعی و سبک فرزندپروری 63 شکلهای موثر کنترل والدین 64 تنظیم مجموعهای از انتظارات بالا برای کودکان و آموزش و تربیت کودکان برای بدست آوردن این انتظارات 64 تأکید مستمر بر قوانین 65 برقراری ارتباط باز بین کودکان و والدین 65 اعمال مدیریت موقعیتی 65 شکلهای غیر موثر کنترل والدین 65 مفهوم سلامت 68 الگوهای سلامت 69 الگوی پزشکی 70 الگوی محیطی 70 الگوی کلی نگر 71 سابقه پژوهش 82 رابطه سازگاری زناشویی و سلامت فرزندان 82 سبکهای فرزندپروری و سلامت فرزندان 84 رابطه سازگاری زناشویی و سبک فرزندپروری والدین با سلامت فرزندان 88 جامعه، نمونه و روش انتخاب نمونه 92 ابزارپژوهش 92 مقیاس سازگاری زوجی (DAS) 92 مقیاس پرسشنامه بررسی سلامت عمومی 95 روش تحلیل آماری دادههای پژوهش 97 منابع