روانشناسی،علوم تربیتی واجتماعی
دانلود مبانی نظری پایان نامه کارشناسی ارشد مددکاری اجتماعی ارزیابی تطبیقی عملکرد سازمانهای غیر انتفاعی در توانمندسازی کودکان خیابانی چکیده با توجه به گستردگی و تنوع مسائل و مشکلات جوامع، ناگزیر دولتها از سازمانهای مردم نهاد طلب یاری نمودند تا بلکه بتوانند با کمک یکدیگر تا حدی این مسائل و مشکلات را حل کنند. از جمله این موارد میتوان به عدم توانمندسازی کودکان خیابانی در جامعه اشاره کرد که با توجه به جایگاه کودکان در جامعه به عنوان آیندهسازان جامعه، در این تحقیق سعی میشود تا به بررسی و مقایسه عملکرد سازمانهای مردم نهاد در توانمندسازی کودکان خیابانی پرداخته شود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از دو سازمان مردم نهاد در حوزه کودکان خیابانی(خانه کودک ناصرخسرو و خانه کودک شوش) است که با روش پیمایشی و به مدد آزمونهای آماری همچون آزمون Levene و ضریب همبستگی پیرسون به مطالعه این رابطه پرداختهام. در این پژوهش از تئوری منابع و تئوریهای توانمندسازی شامل آلسوپ و هینسون، نایلا کبیر، فریدمن، روچا و رولاند استفاده گردید. طبق نتایج بدست آمده از تحلیل دادههای آماری 200 پرسشنامه از کودکان خیابانی 7 تا 18 سال، عملکرد دو سازمان مردم نهاد خانه کودک ناصرخسرو و خانه کودک شوش را در چهار بعد خدمات حمایتی، بهداشتی، آموزشی و اشتغالزایی(متغیرهای مستقل) بر توانمندسازی کودکان خیابانی(ابعاد توانمندی روانی و توانمندی اجتماعی) بررسی گردید و یافتههای پژوهشی نشان داد که بین میزان ارائه خدمات حمایتی، بهداشتی، آموزشی و اشتغالزایی و توانمندسازی کودکان خیابانی همبستگی وجود دارد همچنین در مقایسه این دو موسسه، فرضیه تفاوت بین دو سازمان در ارائه خدمات حمایتی و تأثیر آن بر توانمندشدن کودکان خیابانی رد شد ولی تفاوت بین دو سازمان در ارائه خدمات بهداشتی، آموزشی و اشتغالزایی و تأثیر آن بر توانمندسازی کودکان خیابانی تأیید شد. واژگان کلیدی: توانمندسازی کودکان خیابانی ارزیابی عملکرد نقش مددکار اجتماعی سازمانهای مردم نهاد(NGOs) مقدمه یکی از آسیبهای جدی که جامعه ما را تهدید میکند گسترش روزافزون کودکان خیابانی است. كودكان خیابانی به عنوان یكی از پدیدههای آسیبزای اجتماعی، خود معلول عوامل بیشماری از جمله عامل بیولوژیكی (مانند کمتوانیهای جسمی، ذهنی و حركتی)، عامل خانواده (به عنوان مثال، ازدواج ناموفق، روشهای نادرست تربیتی، فقر اقتصادی، اذیت و آزار كودكان، وجود خانواده از همگسیخته و نابسامان، بیسوادی و فقدان مهارت والدگری، فقدان حمایتهای عاطفی از كودكان، وجود تبعیض)، عامل اقتصادی و اجتماعی در سطح كلان (مانند تضاد و شكاف طبقاتی در جامعه، سوء مدیریتها و سیاستهای نادرست اقتصادی و اجتماعی، فقدان یا ضعف نهادهای حمایتی، مهاجرت، حاشیهنشینی)، حوادث سیاسی و طبیعی (مانند جنگها، انقلابات، بروز خشكسالی، سیل) است با این حال باید به این نکته توجه داشتکه پدیده کودکان خیابانی و دیگر آسیبهای اجتماعی تهدیدکننده زندگی آنان، پدیدههای تکسببی نیستند و ریشه در نابسامانیهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی دارند و دارای حالتی تلفیقی هستند. بعد از توجه به عوامل بروز این پدیده، توجه به حمایت از حقوق کودکان به ویژه کودکان خیابانی و بخصوص کودکانی که در معرض آسیبهای ناشی از بحرانها و نابسامانیهای اجتماعی قرار گرفتهاند وظیفهای است انسانی-اجتماعی که برعهده یکایک افراد، سازمانها و نهادهاست. در این راستا اهمیّت سازمانهای مردم نهادی که در زمینه این کودکان فعالیت میکنند دوچندان است. بیتردید بدون توجه به توانمندسازی کودکان و سرمایهگذاری و برنامهریزی در امر آموزش، بهداشت، اشتغال و ارتقای سطح زندگی آنان امیدی برای دستیابی به دنیایی بهتر وجود ندارد. 1- 2 بیان مسأله رشد سریع جمعیت و افزایش فزاینده شهرنشینی به دلیل تغییرات ذاتی که در خود دارد، به گسترش آسیبهای اجتماعی بخصوص در کشورهای در حال توسعه به دلیل عدم برنامهریزی کارآمد و صحیح منجر میشود. این آسیبها را میتوان شامل تمامی پدیدههایی از قبیل جرم، جنایت، فقر و ازدیاد جمعّیت دانست. یکی از عمدهترین اقشاری که در این زمینه آسیب جدی را می بینند کودکان هستند که در این بین از آسیبپذیرترین آنها که با رشد سریع جمعیت و افزایش فزاینده شهرنشینی(که با مهاجرت به شهرهای بزرگ و رشد حاشیههای شهری همراه بوده است) افزایش یافته است و مسائل و مشکلاتشان تبدیل به آسیب اجتماعی جدی شده است، کودکان خیابانی هستند. به طوری که بسیاری از کارشناسان و دولتهای جهان بر این باورند که پدیده کودکان خیابانی یکی از اصلیترین چالشهای پیش روی جهان است (اقلیما، 1388: 239). کودکان خیابانی طیف وسیعی از آسیبپذیرترین و محرومترین کودکان و نوجوانان هستند که به علل اجتماعی و محیطی فرآیند رشد، کفایت و کیفیت زندگی آنها با نواقص، تأخیرها و تهدیدات اساسی همراه است. روابط این کودکان با خانواده و نهادهای اجتماعی و تربیتی مختل شده و به روابط طرد کننده، اقتصادی، آزاردهنده و استثماری تبدیل شده است(سبحانی، 1379: 130). بررسی آمارها در این زمینه بیش از پیش عمق این آسیب اجتماعی را نشان میشود. گفته میشود که «تعداد کودکان خیابانی در سراسر جهان به 145 میلیون نفر میرسد. این رقم اگر با احتساب کودکان کار مدنظر قرار گیرد به بیش از 250 میلیون کودک میرسد که بیشتر آنها در قارههای آسیا و آفریقا زندگی میکنند. گزارش بعضی سازمانها و نهادهای فعال در زمینه کودکان خیابانی نیز نشان میدهد که در سال 2004 حدود 218 میلیون کودک کار شامل مشاغل خانگی و موارد مشابه آن ثبت شده است که 126 میلیون کودک بین 5 تا 17 سال در مشاغل خطرناک کار میکنند» (دغاقله و کلهر، 1389: 38). در ایران طبق آمار ارائهشده توسط مرکز آمار ایران که در سال 1385 ارائه شد، یکمیلیون و 700هزار کودک به صورت مستقیم در ایران درگیر کار هستند. همچنین 915هزار کودک نیز به عنوان کودک خانهدار به ثبت رسیده که از این تعداد 9/98درصد دختر هستند و آمار بهزیستی در سال 1389 نیز نشان میدهد که تنها ششهزار کودک خیابانی ساماندهی شده که سن آنها بین 6 تا 18 سال و اکثراً 12 سال محاسبه شده است. آمارهای انجمن حمایت از حقوق کودک نیز نشان میدهد در حدود یک میلیون و هشتصد هزار کودک کار در ایران زندگی میکنند(خبرنامه داخلی انجمن حمایت از حقوق کودکان به نقل از بخشی نیا، 1388: 4). به طور متوسط 40 درصد این کودکان دارای سوء تغذیه، 45 درصد در وضعیت نامناسب و 15 درصد در وضعیت اسفبار به سر میبرند و نیمی از نوجوانان این قشر دچار اعتیاد هستند در حالی که اغلب کودکان کار نان آور خانواده هستند، درصد قابل توجهی از این کودکان فاقد شناسنامهاند و برخی از این کودکان از صبح تا ظهر در مدرسه مشغول هستند و بعدازظهر مجبور به کار هستند و در معرض انواع آسیبها و خطرها قرار دارند(خبرنامه داخلی انجمن حمایت از حقوق کودکان به نقل از بخشی نیا، 1388: 4). طبق گزارش صندوق کودکان سازمان ملل متحد(یونیسف) در ایران، از شش سال قبل تاکنون، تعداد کودکان خیابانی در ایران، پنج برابر افزایش یافته است و در شهرهای بزرگ طبق آمار موجود به ترتیب در تهران، شیراز، اصفهان، تبریز و مشهد بیشترین تعداد کودکان خیابان وجود دارد و علت اصلی آن نیز، مهاجرت این کودکان به تنهایی یا همراه با خانوادههای بزرگ جهت کسب درآمد و امرار معاش اقتصادی است(گزارش سال 2006 صندوق کودکان خیابانی در ایران، یونیسف). در سال 1384 استان تهران با 7/13 درصد و پس از آن استان خراسان با 76/8 درصد پذیرش، به ترتیب بیشترین میزان کودکان خیابانی را دارا بودهاند و کمترین پذیرش، از کودکان استانهای کهکیلویه و بویراحمد صورت گرفته است(فرجاد، 1388: 47). تعداد کودکان خیابانی با سرعت درحال افزایش است به طوریکه حتی بعضی از مسئولین مرتبط با کودکان خیابانی نیز به آن اشاره کردهاند. رضاپور مدیر کل سازمان بهزیستی در گفتگو با روزنامه خراسان جنوبی بیان کرد که تعداد کودکان خیابانی استان تهران در سال 1391 نسبت به آمار سال 90، چهار برابر افزایش یافته است . بنابراین وجود کودکان خیابانی به عنوان یک مسئله غیر قابل انکار دارای اهمیّت بوده و قابل تحمق است. همچنین با توجه به گستردگی و شدت آسیبهای اجتماعی کودکان خیابانی درکشورهای جهان سوم و بویژه کشور ما و با عنایت به وظایف متعدد دولتها و گاهاً عملکرد ضعیف سازمانهای دولتی، در کنار سازمانهای غیردولتی مختلف که نقشهای حمایتی خود را از طریق دادن انواع وام های کم بهره و کمکهای بلاعوض و... به افراد آسیب دیده و در معرض آسیب ایفا می کنند، سازمانهای مردم نهاد بسیاری با هدف توانمندسازی کودکان خیابانی به کمک دولتها آمدهاند تا با تمرکز بیشتری از آسیبهای اجتماعی بکاهند. با توجه به وظیفه خطیری که این سازمانها با توجه به فلسفه وجودیشان بر عهده دارند، لذا در این تحقیق تلاش شده است تا با انجام مقایسهای بین عملکرد سازمانهای مردم نهاد در حوزه توانمندسازی کودکان خیابانی، زمینهای را برای آشنایی بیشتر با این سازمانها فراهم گردد. فهرست فصل دوم: مبانی نظری تحقیق کودکان خیابانی 2-1 مقدمه ....9 2- 2 تاریخچه موضوع در جهان 9 2- 2-1 توانمندسازی کودکان مفهومی جدید در دهه 1980 10 2- 2-2 توانمندسازی کودکان مفهومی جدید در دهه 1990 11 2- 3 تاریخچه موضوع در ایران 11 2- 4 ارزیابی عملکرد 13 2- 5 سازمانهای مردم نهاد و مفاهیم آن 14 2-5-1 تعریف سازمانهای مردم نهاد 15 2-5-2 ویژگیهای سازمانهای مردم نهاد 17 2-5-3 کارکردها و نقشهای سازمانهای مردم نهاد 20 2-5-4 انجمن حمایت از حقوق کودک به عنوان نهاد حمایتی 23 2-5-5 اهداف و برنامههای انجمن حمایت از حقوق کودک 24 2-5-6 جمعیت تحت پوشش سازمانهای مردم نهاد کودکان خیابانی 25 2-5-7 فعالیتهای عمده سازمانهای مردم نهاد کودکان خیابانی 26 2-5-8 درآمدهای سازمانهای مردم نهاد کودکان خیابانی 26 2-6 کودکان خیابانی و مفاهیم آن 26 2-7 توانمندسازی کودکان خیابانی و مفاهیم آن 28 2-7-1 الگوی توانمندسازی کودکان خیابانی 31 2-7-2 اصول توانمندسازی کودکان خیابانی 32 2-7-3 زمینههای توانمندسازی کودکان خیابانی 34 2-7-4 توانمندسازی کودکان خیابانی با حمایت سازمانهای مردم نهاد 36 2-7-5 مزایای توانمندسازی برای سازمانهای مردم نهاد کودکان خیابانی 39 2-8 مبانی نظری تحقیق 40 2-8-1 تئوری منابع 40 2-8-2 نظریه های توانمندسازی 42 2-8-2-1 نظریه آلسوپ و هینسون 42 2-8-2-2 نظریه نایلا کبیر 44 2-8-2-3 نظریه فریدمن 46 2-8-2-4 نظریه روچا 48 2-8-2-5 نظریه رولاند 52 2-8-2-6 جمعبندی نظریات در حوزه توانمندسازی 52 2-9 مروری بر پژوهشهای انجام شده 53 2-9-1 تحقیقات داخلی 54 2-9-2 تحقیقات خارجی 58 2- 10 چارچوب نظری تحقیق 63 2- 11 سوالات تحقیق 67 2- 12 فرضیات تحقیق 67 2- 13 مدل نظری تحقیق 68 فهرست منابع