علوم سیاسی
دانلود مبانی نظری پایان نامه کارشناسی ارشد علوم سیاسی بررسی تحولات امنیتی منطقه خلیج فارس متاثر از قدرتهای خارجی طرح موضوع فصل دوم مبانی تئوریک امنیت را به عنوان پشتوانه مفهومی رساله فراهم می آورد. در این فصل تعریف امنیت، نظام امنیتی، امنیت منطقه ای، و نیز ابعاد و ویژگیهای امنیت، و همچنین استراتژیهای مختلف امنیتی، مکاتب مختلف در برخورد با مقوله امنیت، و نظریه هژمون به عنوان اساس پردازش فرضیه این تحقیق به صورت نظری آورده می شوند. در نظام بین الملل کشورها از لحاظ امکانات و تواناییهای مادی و معنوی هم سطح نیستند و به دلیل تلاش مستمر برای تأمین امنیت ملی خود یا گسترش دامنه آن که از مهمترین اولویت کشورها در صحنه روابط بین الملل است به درگیری با یکدیگر می پردازند. به همین دلیل تأمین حداکثر میزان امنیت ملی یکی از نگرانیهای عمده دولتها و از بنیادهای اساسی سیاست خارجی آنها در گذشته و حال تلقی می شود. وضعیت دولتها در روابط بین الملل مشابه وضعیت فرد در اجتماع است. همانطور که لازمه بقاء فرد در اجتماع احساس آزادی و عدم ترس است، دولت نیز برای بقاء و پایداری خود در محیط بین المللی نیازمند امنیت و آزادی عمل است، که این آزادی عمل در صحنه داخلی به حاکمیت و در صحنه خارجی به استقلال تعبیر می شود. اگر چه امروزه با پیشرفت علوم و تکنولوژی و گسترش ارتباطات مفهوم حاکمیت و استقلال متحول شده است، لیکن هر تعریفی که از این دو واژه ارائه شود به نحوی با موضوع امنیت دولت ارتباط پیدا می کند. اغلب پژوهشگران و متخصصین علم روابط بین الملل بر یک جنبه از موضوع امنیت اجماع نظر داشته اند و آن این است که امنیت چیز خوبی است و به عبارت دیگر بار مثبتی دارد. مانند بسیاری از مقولات علوم انسانی و اجتماعی، در رابطه با تعریف دقیق امنیت اختلاف نظر بسیاری وجود دارد به عبارتی می توان گفت به تعداد دانشمندان علوم اجتماعی از امنیت تعریف وجود دارد. لینور. جی. مارتین معتقد است که در مرکز هر تحقیقی که به دنبال تعریف امنیت است مفهوم تهدید نهفته است و هر تعریفی باید به سه سوال کلیدی پاسخ دهد:1) هدف تهدید چیست؟ 2) منبع تهدید چیست؟ 3) ماهیت تهدید چیست؟ با توجه به پاسخهای گوناگونی که برای این سوالات وجود دارد علمای روابط بین الملل تعاریف متعددی از امنیت ارائه کرده اند.1 اکثریت قریب به اتفاق اندیشمندان روابط بین الملل، امنیت در سطح منطقه و جهان را اینگونه تعریف کرده اند:«تلاش واحدهای سیاسی برای افزایش توانمندیها و امکاناتشان جهت رسیدن به وضعیتی که خود را ایمن از لطمات ناشی از عملکرد سایر بازیگران در عرصه سیاست بین الملل بیابند.»2 کلمات کلیدی: تحولات امنیتی منطقه خلیج فارس قدرتهای خارجی نظامهای امنیتی این گونه ساختارهای امنیتی بر مجموعه ای از منافع و معیارهای مشترک تأکید می کنند و موجب می شوند تا اعضا به دلیل محیط هرج و مرج حاکم از اتکای صرف به خود دوری نموده و به سوی ترتیبات گروهی و دسته جمعی برای تأمین امنیت خود متمایل گردند.بری بوزان پژوهشگر حوزه امنیت معتقد است، مجموعه های امنیتی منطقه ای در داخل یک ناحیه جغرافیایی مشخص و معین قرار گرفته اند و الگوی خاصی از روابط امنیتی در میان آنها حکمفرماست. در چنین مجموعه ای مرزهای جغرافیایی ممکن است چندان آشکار و مشخص نباشند، و همین طور ممکن است این مجموعه دارای حیاتی جدا از نظام امنیت بین الملل باشد ولی به صورت های متفاوت از آن تأثیر می پذیرد.3 امنیت تا چند دهه پیش صرفاً در مقولات سخت افزار نظامی تعریف می شد چون اصولاً منبع و ماهیت تهدیدات نظامی بود، ولی امروزه با امنیت به صورت وسیعتری برخورد می شود و با در نظر گرفتن تمامی عوامل و نیروهای مربوط به امنیت یک کشور مشخص می شود که یک کشور در معرض خطر قرار نگرفته، آزاد از هر گونه تهدید و ترس از خطر باشد. بنابراین امنیت ملی هر کشور باید بر اساس ملاحظات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، قومی، ایدئولوژیک و نظامی بنا نهاده شود.4 با توجه به چند بعدی بودن امنیت، ماندل بر اساس آزادی از ترس یا احساس ایمنی که ناظر بر امنیت مادی و روانی است تکیه می کند و نتیجه می گیرد که امنیت ملی شامل تعقیب روانی و مادی است و اصولاً جزء وظایف حکومتهای ملی است تا از تهدیدات مستقیم ناشی از خارج نسبت به بقای رژیم، نظام شهروندی، و شیوه زندگی شهروندان خود ممانعت به عمل آورد. به نظر ماندل یک دولت– ملت زمانی دارای امنیت است که نه در عالم واقعی تهدیدی نسبت به ارزشهای او وجود داشته باشد و نه در عالم ذهن این تصویر وجود داشته باشد که تهدیدی نسبت به این ارزشها در عالم خارجی وجود دارد.5 ولفرز از دو بعد ذهنی و عینی موضوع امنیت را بررسی کرده است. به نظر او از جنبه عینی امنیت به معنای فقدان تهدید نسبت به ارزشهای مکتسبه است، و از جنبه ذهنی به مفهوم فقدان ترس از حمله نسبت به این ارزشهاست.6بیشتر تعاریفی که از امنیت به عمل آمده به ذهنی بودن این مقوله اشاره دارند چرا که امنیت در مقابل تهدید قرار دارد و تهدید هم از ویژگیهای بارز آن این است که بیش از آنکه یک واقعیت باشد یک ذهنیت است؛ یعنی ادراک در موضوع تهدید بسیار مهم است و علت این امر هم این است که اصولاً تصمیم گیرندگان سیاسی بیشتر به نیات طرف مقابل توجه دارند تا به واقعیت، و اصولاً امکان اینکه همیشه در مورد نیتها درست حدس زده باشیم بسیار کم است. آنچه امروزه در تعریف امنیت بر آن تاکید می شود چند وجهی بودن موضوع امنیت است و برای اینکه تعریف دقیق و کاملی از آن ارائه شود امنیت را به اجزائی تقسیم می کنند که می توان از امنیت اجتماعی، امنیت دولت، امنیت رژیم، و امنیت حکام صحبت کرد که لزوماً هر کدام از این اجزاء با دیگری مترادف نیست. در این چارچوب والترلیپمن تعریف کلاسیکی از امنیت ملی در سال1943 ارائه داد که می تواند به عنوان معیاری برای همه ابعاد امنیت مورد استفاده قرارگیرد؛ وی معتقد است:«ملتی دارای امنیت است که اگر ناچار شود از جنگ اجتناب ورزد در خطر قربانی کردن ارزشهای بنیادین و حیاتی خود قرار نگیرد، و اگر چالشی علیه این ارزشها بروز کند بتواند با پیروزی در آن جنگ آن ارزشها را مصون نگه دارد.»7 فهرست مطالب فصل اول:کلیات طرح مسأله 8 علل انتخاب موضوع 10 ادبیات موجود 10 سوال اصلی تحقیق 10 سوالات فرعی 11 مفروض(های) تحقیق 11 فرضیه(های) تحقیق 11 مفاهیم 11 روش تحقیق 12 سازماندهی تحقیق 12 موانع تحقیق 16 فصل دوم: مباحث تئوریک امنیت و چارچوب نظری تحقیق بنیانهای مفهومی و تئوریک امنیت 18 تعریف امنیت 19 نظامهای امنیتی 19 ویژگیهای امنیت 21 الف)تجزیه ناپذیری امنیت 21 ب) ذهنی بودن امنیت 22 رهیافت امنیتی 24 الف) دیدگاه رئالیسم نسبت به امنیت 25 ب)رهیافت ایده آلیستی یا لیبرالیستی امنیت 26 ابعاد داخلی امنیت 27 ابعاد اقتصادی امنیت 28 ابعاد زیست محیطی امنیت 30 دیدگاه سوم درارتباط با امنیتintegrated approach 31 استراتژیهای امنیتی 32 استراتژیهای امنیتی بعد از جنگ سرد 33 مکاتب امنیتی بدیل برای امنیت خلیج فارس 34 چارچوبهای آلترناتیو 36 آیا پیوند های چند جانبه صلح و ثبات را تضمین می کند؟ 43 اقدامات امنیتی 46 دستور کار جدید 55 منابع فصل دوم 61