مدیریت
نهادهاي ميانجي بازاريابي فناوري
در سالهاي اخير، پيچيدگي سيستمهاي نوآوري به دليل تعدد و تنوع بازيگران افزایشیافته است. اين پيچيدگي چند مشکل به همراه دارد که يکي از آنها نياز به موجوديتي است که بهعنوان يک نماينده يا واسطه در تمام جنبه هاي فرآيند نوآوري بين دو يا چند طرف عمل کند تا به تسهيل نظام هاي نوآوري کمک کند. اين موجوديت در ادبيات موضوع عموماً بهعنوان ميانجي يا واسطه نوآوري شناخته مي-شود (Munkongsujarit & Srivannaboon, 2011).
فعاليت هاي يک چنين واسطه اي مي تواند شامل موارد زير باشد:
کمک به تهيه ي اطلاعات درباره ي همکاران بالقوه، واسطه گري يک معامله بين طرفين، ايفاي نقش ميانجيگري بين سازمانهايي که در حال همکاري با يکديگر هستند، و کمک به پيدا کردن مشاوره، تأمين مالي و حمايت از خروجي هاي نوآوري چنين همکاري هايي.
از نظر تاريخي، آنگونه که اسناد OECD نشان ميدهند، نهادهاي ميانجي در اواخر قرن هجدهم و اوايل قرن نوزدهم نيز وجود داشتهاند. در طول زمان، وکلا و کارگزاران پتنت با معرفي مخترعين جوياي سرمايه به سرمايه گذاران و با پيوند فروشندگان اختراعات فناوریکي با خريداران بالقوه که ابزار توسعه و تجاريسازي آنها را داشته اند، نقش مهمي در بازارهاي فناوري بازي کرده اند (Tietze, 2010).چسبرو مينويسد که در سال هاي اخير، تعدادي بنگاه واسطهاي پا به عرصه ي وجود گذاشته اند که در فرآيند شناسايي، مذاکره و انتقال حق امتياز از يک شرکت به ديگري، کمک مي کنند (Chesbrough,2006).
شواهدي وجود دارد که نشان ميدهند با رشد تقاضا براي انتقال فناوری و ارزش گذاري پتنت، تعداد و تنوع نهادهاي ميانجي بازار بسيار بيشتر شده است (OECD, BMWI et al., 2005).برخي سازمانها اخیراً به افزايش مدل هاي جديد کسبوکاری که اين نهادهاي ميانجي به کار مي برند، توجه بيشتري نمودهاند.
مثال هايي از مدل هاي کسبوکار نهادهاي ميانجي که در اين مطالعات به آنها اشاره شده است عبارتند از: شراکت يا ائتلاف فناوري براي سرمايهگذاري هاي خاص، مزايده، شاخص هاي مالکيت معنوي مورد معامله عموم به اضافۀ صندوق هاي ارزش پتنت که به پشتيباني مالکيت معنوي مي پردازند (مانند يافتن و مذاکره کردن با صاحبامتیازان بالقوه) و همزمان منابع مالي لازم براي اقدامات مديريتي پيش از تجاري سازي محصولات جديد - يعني شناسايي حق امتياز دهندگان بالقوه، برقراري ارتباط و مذاکره با آنها تا پايان يک معامله – را فراهم ميکنند (EPO, OECD et al., 2000).
فهرست مطالب
1-2. مقدمه 9
2-2. مفهوم فناوری 9
3-2. بازار فناوری 12
4-2. نهادهاي ميانجي بازاريابي فناوري 14
1-5-2. كاركردهاي سازمانهاي ميانجي 18
2-5-2. ميزان تمركز بر ميانجيگري 19
3-5-2. ارتباط با محيط نهادي 20
4-5-2. تأثیر بر فرايند نوآوري 21
5-5-2. نقشهاي نهادهاي ميانجي در تجاريسازي فناوری 22
6-5-2. نوعشناسي ميانجيهاي بازاريابي فناوري 24
1-6-5-2. نهادهاي اعطاي حق امتياز 25
2-6-5-2. کارگزاران مالکيت معنوي 26
3-6-5-2. برگزارکنندگان مزايدههاي مالکيت معنوي 26
4-6-5-2. نهادهاي تبادل برخط مالکيت معنوي 27
5-6-5-2. تأمين مالي به پشتوانه مالکيت معنوي 28
6-6-5-2 مشاوران مالکيت معنوي 28
7-6-5-2. بنگاههاي برونسپاري مالکيت معنوي 28
8-6-5-2. صندوقهاي يکپارچهساز مالکيت معنوي 29
9-6-5-2. صندوق تأمين مالي دعاوي حقوقي 29
10-6-5-2. انتقال فناوري 30
11-6-5-2. بانکهاي سرمايهگذاري مالکيت معنوي 30
12-6-5-2. بنگاههاي توسعه مالکيت معنوي 31
منابع