مدیریت
مديريت استراتژيک عبارتست از : "تصميمات و فعاليت-هاي يکپارچه شده در جهت تدوين، اجرا و ارزيابي استراتژي هاي مؤثر"[1]. مديريت استراتژيك به سازمان اين امكان را ميدهد كه به شيوهاي خلاق و نوآور عمل كند و براي شكل دادن به آيندة خود به صورت انفعالي عمل ننمايد.
اين شيوه برنامه ريزي باعث ميشود كه سازمان داراي ابتكار عمل بوده و فعاليت هايش به گونهاي درآيدكه به صورتي مبتکرانه و پيش گامانه در صنعت مربوطه اعمال نفوذكند (نه اينكه تنها در برابركنشها واكنش نشان دهد) و بدين گونه سرنوشت خود را رقم زده وآينده را تحت كنترل خود درآورد .
از نگاه کلي، منفعت اصلي مديريت استراتژيك، كمك به سازمان براي انتخاب راه ها يا گزينههاي استراتژيك از طريق روش هاي منظمتر، معقولتر و منطقيتر مي باشد. بدين گونه سازمان مي تواند استراتژي هاي بهتري را تدوين نمايد.يكي از هدف هاي اصلي مديريت استراتژيك، ايجاد تفاهم و تعهد هرچه بيشتر مديران و كاركنان ميباشد. به باور بعضي از استراتژيست ها مسئله تفاهم از مهمترين منافع مديريت استراتژيك است و حتي در مواردي تعهد پس ازآن قرار مي گيرد[2].
سازمان ها با پي بردن به اين واقعيت كه برنامه ريزي بايد با مشاركت كاركنان و مديران سطوح پائينتر انجام شود، ميكوشند فرآيند مديريت استراتژيك را هرچه بيشتر غيرمتمركز نمايند. در سازمان هايي که مديريت بر پايه برنامه ريزي استراتژيک عمل مي کند، برنامهريزي غيرمتمركز بوسيله مديران صف، جايگزين برنامهريزي متمركز بوسيله مديران ستادي شده است. فرآيند مزبور مبتني بر فعاليت هايي است كه در زمينه يادگيري، كمك كردن، آموزش دادن و حمايت نمودن انجام ميشود و تنها درچارچوب يا قالب كاغذ بازيهايي نيست كه بين مديران ارشد اجرايي انجام ميگيرد .
فهرست مطالب
فصل دوم: چارچوب نظری مديريت استراتژيک
2-1 مقدمه 6
2-2 مديريت استراتژيک 7
2-3 رويکردهاي تدوين استراتژي 10
2-3-1 تئوري سازمان صنعتي 12
2-3-2 رويکرد مبتني بر سناريو 12
2-3-3 نگرش جبرگرايي محيطي 13
2-3-4 نگرش اعمال قدرت 13
2-3-5 نظريه اقتصادي چامبرلين 13
2-3-6 نظريه اقتضايي 13
2-3-7 رويکرد تدوين استراتژي مبتني بر ذينفعان 14
2-3-8 تجزيه و تحليل SWOT 15
2-3-9 رويکرد مبتني بر منابع 19
مراجع
فهرست اشکال
شكل 2-1 : ماتريس SWOT 17
شكل2-2 : زنجيره ارزش پورتر 25
شكل 2-3 : چارچوب 7S 25
شكل 2-4 : مدل گرانت به صورت خلاصه شده 26
شكل 2-5 : مدل هانت و مورگان 27