مدیریت
دانلود مبانی نظری پایاننامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت عوامل موثر بر زنجیره تامین و ارزیابی عملکرد آنها (مطالعه موردی:صنایع غذایی لبنی مانیزان) چکیده امروزه شرکت ها نیازمند هستند تا یکپارچگی منظمی را در تمام فرآیندهای تولیدی از مواد خام تا کالاهای مصرفی نهایی ایجاد کنند. زنجیره تأمین به عنوان یک رویداد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا،اطلاعات و جریان پولی،توانایی پاسخگویی به این شرایط را دارد.بنابراین در پژوهش حاضر با عنوان ارزیابی عملکرد عوامل موثر بر زنجیره تأمین، که این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و بر حسب نوع داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی -همبستگی است. با استفاده از داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه که توسط 217نفر از پرسنل شرکت مانیزان پاسخ داده شده،و به منظور کشف رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته پژوهش از نرم افزار SPSS ، Lisrelو تحلیل عاملی تأییدی و به منظور کشف روابط علت و معلولی بین متغیرها و مؤلفه های مورد بررسی از نرم افزار معادلات ساختاری AMOS استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از وجود رابطه مستقیم و معنادار بین متغیرهای مستقل تدارکات،انبارداری،انتقال، پردازش سفارشات،زمانبندی تولید، زمان حمل کالاو بسته بندی با متغیر وابسته زنجیره تأمین است. ودر این راستا پیشنهاد می شود که شرکت مانیزان در شهرها و مناطقی که محصولات خود را به آنجا صادر می کند در نقاط مختلف آن شهرها دفتر مرکزی فروش و انبار توزیع مرکزی دایر نماید. کلید واژه ها: زنجیره تأمین عملکرد صنایع غذایی صنایع لبنی مانیزان مقدمه سرعت رشد تجارت جهانی و تغییرات سریع عوامل بازار،موجب حساس شدن مدیران به محیط پیچیده خود برای هماهنگی برنامه های سازمان با این پیچیدگی ها شده است و سطحی نگری به آن موجب ایجاد تصمیم های پر هزینه و گاهی غیر قابل جبران برای سازمان خواهد شد. امروزه مدیران سازمان ها با چالش های زیادی در ر فع عوامل پیچیده زنجیره تأمین روبرو هستند. شناسایی عوامل پیچیده و راهکار های برخورد با آن جز مهمترین دغدغه های مدیران و رهبران سازمان ها در یک زنجیره تأمین است.یافته های تحقیقاتی نشان داده است که کاهش و مدیریت پیچیده در زنجیره تأمین منجر به عملکرد بهتر،هزینه کمتر و یکپارچگی بیشتر زنجیره تأمین می شود (رمضانیان و همکاران،1392: 126). در دنیای رقابتی امروز با توجه به ویژگی های محیط های جدید تولیدی و طبیعت مشتریان،دیگر شیوه های مدیریت تولید گذشته که یکپارچگی کمتری را در فرآیند هایشان دنبال می کردند کارایی خود را از دست داده اند و امروزه زنجیره تأمین به عنوان یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا،اطلاعات و جریان پولی،توانایی پاسخگویی به شرایط را داراست.مدیریت زنجیره تأمین وظیفه یکپارچه سازی واحدهای سازمانی در طول زنجیره و هماهنگ سازی جریان های مواد،اطلاعات و مالی به منظور برآوردن تقاضای مشتری نهایی و با هدف بهبود رقابت پذیری تأمین را دارا می باشد.یک زنجیره تأمین یک رشته از فرآیندها و جریان هایی است که درون و بین مراحل و ترکیبات مختلف قرار می گیرند تا نیاز یک مشتری را برآورده سازند (جعفر نژاد و همکار،1385: 61). رقابت در عصر اطلاعات مجموعه جدیدی از چالش ها را برای کسب رقابت پذیری سازمان ها ایجاد نموده است.در بازار امروز،مشتری به طور فزاینده ای تقاضای بیشتری مطالبه می نماید و این امر تنها به کیفیت محصول حدود نمی شود و شامل خدمات نیز می گردد.به موازات تبدیل هر چه بیشتر بازارها به بازار مصرفی،در جایی که مشتری درک کمی از تفاوت فنی بین گزینه های ارائه شده از سوی رقبا دارد،نیاز به خلق و ایجاد مزیت رقابتی متفاوت،از طریق ارزش افزوده احساس می گردد. بنابراین فهم و درک نیازها و خواسته های مشتری و توجه به آن ها در قالب یک مأموریت منحصر به فرد کسب و کار که منجر به ارزش افزوده خواهد شد،به طور فزاینده ای در حال یافتن اهمیت می باشد و سازمان های پیشرو جهانی در پی کسب توانایی ها و قابلیت های رقابتی به منظور توانمند نمودن خود در جهت فراتر رفتن انتظارات مشتریان و ارتقای عملکرد مالی و بازار هستند. علی رغم اهمیت فعالیت های قطعی زنجیره تأمین مانند حمل و نقل و انبارداری،در کاهش هزینه،نقش زنجیره تأمین به عنوان حوزه ای بالقوه برای کسب مزیت رقابتی پایدار تا وایل دهه ی 90 میلادی مورد غفلت واقع شده بود،هرچند اخیراً نقش خود را که قبلاً انفعالی و محدود به تأکید بر کنترل هزینه بوده به نقش فعال و در قالب ایجاد رقابت پذیری و سود آوری تغییر داده است. مدیران ارشد سازمان های موفق به این نکته پی برده اند که ایجاد زنجیره های تأمین اثربخش فرصت های مناسبی برای خلق مزیت رقابتی پایدار فراهم می آورند. این مزیت ها به علت اینکه ابعاد کلیدی رقابت از قبیل دسترسی به محصول،سیکل زمانی مربوط به سفارش محصول و تحویل آن و هزینه ارائه خدمات به مشتری را تحت تأثیر قرار می دهند،مهم می باشند و از سوی دیگر به علت اینکه کسب موفقیت،مستلزم ادغام و یکپارچه سازی گروه های متنوع و حتی گاهی متضاد در درون سازمان ها به منظور نیل به اهداف مشترک است،پایدار می باشد (والمحمدی، 1385: 18-17). یک زنجیره تأمین در ارتباط با برنامه ریزی،هماهنگی و کنترل مواد خام،فرآیند و محصولات نهایی است.نگرش حاکم بر زنجیره تأمین این است که ارتباط دهنده ی همه ی فرآیندهای تولید و تأمین از مواد خام تا مشتری نهایی است و می تواند چندین سازمان را در بر گیرد.مدیریت زنجیره تأمین روی چگونگی بهره برداری از فرآیندها،تکنولوژی ها و قابلیت های تأمین کنندگان برای تقویت مزایای رقابتی تمرکز دارد.یک زنجیره تأمین شبکه ای از تجهیزات و امکانات توزیع است که عملیات های تأمین مواد،تبدیل مواد به محصولات نیمه ساخته و نهایی و توزیع محصولات نهایی در بین مشتری را بر عهده دارد.در دنیای امروز،ما در میان مجموعه ای پیچیده از زنجیره های تأمین زندگی می کنیم.زنجیره هایی که به موازات هم حرکت می کنند،بعضی از آن ها همدیگر را قطع می کنند و چونان تارهای در هم تنیده ای دست اندرکار تأمین نیازمندی های انسان ها هستند(تارخ و همکار، 1391 :15). زنجیره تأمین زنجیره ای است که همه ی فعالیت های مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرف کننده را شامل می شود.در این ساختار وظیفه مدیریت زنجیره تأمین (SCM) مدیریت تمام شبکه از تأمین کننده ها گرفته تا مشتری نهایی برای دستیابی به بهترین خروجی برای کل سیستم می باشد. از این رو برقراری ارتباط داخل و خارج سازمان از مهمترین ضروریات آن به حساب می آید.مدیریت زنجیره تأمین در مقایسه با مدیریت سنتی که به مدیریت تک تک اعضا می پردازد بر مدیریت روابط تمرکز می کند و به دنبال راه حل هایی برای کاهش هر چه بیشتر سیکل تأمین،تولید و توزیع محصول و افزایش انعطاف پذیری و مسئوولیت پذیری جهت اصلاح فرآیند های موجود و تولید محصول جدید که بتواند به نیاز مشتریان که دائماً در حال تغییر است پاسخ دهد. برای این کار سازمان ها باید با اتخاذ و اجرای تکنولوژی های زنجیره تأمین و سیستم های اطلاعاتی سعی در کاهش سیکل زنجیره تأمین و یکپارچگی فرآیند های خود نمایند(عباسی رائی، 1387: 135).از آنجا که بالا بردن میزان بازدهی سرمایه یکی از اصلی ترین اهداف هر صنعتی است،ایجاد پیوستگی و در نتیجه جابه جایی سریع در زنجیره یکی از اساسی ترین نیازهای زنجیره تأمین مواد غذایی محسوب می شود.در زنجیره تأمین مواد غذایی معمولاً با حجم بالایی از مواد اولیه ی محصولات سروکار داریم،این مسأله باعث می شود که هر نوع صرفه جویی در مدت زمانی که صرف جابه جایی کالاها و اداره فعالیت زنجیره می شود،به نوعی تبدیل به یک مزیت رقابتی با اهمیت شود (ازقندی و همکار، 1389) . فهرست مطالب چکیده فصل دوم مبانی نظری و پیشینه تحقیق 2-1- مقدمه.16 2-2- مفهوم زنجیره تأمین و تعاریف آن.18 2-3- مدیریت زنجیره تأمین و تعاریف آن.21 2-4- مبانی ارزیابی عملکرد22 2-5- اصول نظام مدیریت زنجیره تأمین 23 2-6- طرح کلی یک زنجیره تأمین. 27 2-7- انقلاب زنجیره تأمین 27 2-8- دلایل و ضرورت های مدیریت زنجیره تأمین 28 2-9- اصول و مقدمات زنجیره تأمین29 2-10- حوزه های تصمیم گیری زنجیره تأمین.29 2-11- اعضای زنجیره تأمین. 31 2-12- انواع زنجیره تأمین.31 2-13- عملکرد مدیریت در برابر چالش های زنجیره تأمین 33 2-14- فازهای اصلی زنجیره تأمین.34 2-15- تاریخچه زنجیره تأمین35 2-16- سیر تحول مدیریت زنجیره تأمین36 2-17- دهه 1990 میلادی و رشد سریع زنجیره های تأمین 40 2-18- مدل کلی تحقیق42 2-19- معرفی شرکت مانیزان43 2-19-1- تاریخچه مانیزان43 2-19-2-کارخانجات و امکانات.43 2-19-3- محصولات وفرآورده ها44 2-19-4- بازار مصرف فرآورده ها44 2-20-پیشینه تحقیق44 2-20-1- پیشینه تحقیق داخلی 44 2-20-2- پیشینه خارجی 50 فهرست منابع و مأخذ چکیده انگلیسی