روانشناسی و علوم تربیتی
هدف از این تحقیق پایان نامه ماهیت خودپنداره تحصیلی و نقش آن در پیشرفت تحصیلی می باشد.
شاولسون و همکاران الگویی چندبعدی و سلسه مراتبی را از پنداره کلی مطرح کردند. در این الگو خودپنداره کلی به دو خودپنداره تحصیلی و غیرتحصیلی تقسیم می شود که خودپنداره تحصیلی شامل خودپنداره ریاضی، زبان و دروس مختلف دیگر است در حالیکه خودپنداره غیرتحصیلی خودپنداره را که توسط پژوهش های متوالی حمایت شده است جدا می سازد.پژوهش ها نشانگر ارتباط میان خودپنداره تحصیلی و پیشرفت تحصیلی ماست. مارش(1993)با مرور مطالعات مشخص کرد که پیشرفت تحصیلی دارای همبستگی معناداری با خودپنداره تحصیلی می باشد. شالویک (1977) مطرح می دارد که در ادبیات پژوهشی، خودپنداره تحصیلی آثار گسترده ای را بر نتایج تحصیلی نشان داده است.
باید توجه کرد که به نظر می رسد خودپنداره تحصیلی، ارتباطی دو جانبه با پیشرفت تحصیلی دارد. موفقیت تحصیلی قبلی می تواند بر خودپنداره فرد موثرباشد و خودپنداره تحصیلی او نیز می تواند بر پیشرفت آتی اثرگذارد. بنابراین ممکن است استفاده از آموزش موثر بر پیشرفت تحصیلی، بتواند خودپنداره تحصیلی دانش آموز را که عامل انگیزشی مهمی در یادگیری های بعدی اوست بهبود بخشد. کرافورد و همکاران(1978) معتقدند که تدریس موفق، می تواند به ایجاد خودپنداره مثبت تحصیلی در افراد منجر شود.
امروزه، سرچشمه ي مهم ترين و رايج ترين اشكال ها و اختلال هاي رفتاري را در خود دانسته اند. نگره هاي دريافت ،خود ،گوياي آن است كه دريافت افراد از خود تأثير ديگر متغيرهاي تعيين كننده ي كاركردهاي آينده را ميانجي گري مي كند و پيش بيني كننده ئي توان مند براي پيش رفت تحصيلي است. بنابراين ، آموزش و پرورش بايد يكي از مهم ترين مسائل پيش رو را بررسي چند و چون ،خود در دانش آموزان بداند. پژوهش ها نشان داده است كه نوجواناني كه براي خود ارزش و اعتبار بيش تري قائل هستند در رويارويي با ديگران موفق تر اند و اگر خود را فردي ضعيف بدانند ، خيلي زود دست از تلاش برمي دارند. درباره ي رابطه ي خودپنداره و پيشرفت تحصيلي در ادبيات روان شناختي بسيار بحث شده است و به نظر مي رسد كه خوب بودن در مدرسه خودپندار هاي مثبت دانش آموزان را پرورش مي دهد و داشتن خودپنداره ي مثبت نيز به كاركرد بهتر در فعاليت هاي آموزشي مي انجامد.
از سوي ديگر هم سو با يافته هاي مارش ( مارس،1991 و يونگ 1997) . پيشرفت تحصيلي بيش تر با خودپنداره ي تحصيلي هم بستگي دارد تا با خودپنداره ي كلي و غير تحصيلي هانس فورد و هاتي (برگرفته از يونگ فيلد و كارباتي ، بن ، 1991 ،ترجمه حسین پور ،1389) نيز در بررسي خود نشان داده اند خود پنداره ي تحصيلي با پيش رفت تحصيلي 40 درصد هم بستگي دارد ؛در حالي كه اين هم بستگي با خود پنداره ي كلي 20 درصد است . به نظر مي رسد دانش آموزاني كه از خودپنداره ي كلي مثبت برخورداراند ، خود را در زمينه هاي تحصيلي توان مند مي بينند ؛ اما خود را فقط با ارزش تحصيلي ارزيابي نمي كنند. دانش آموزاني گرايش رياضي – فيزيك چنين رفتاري دارند ؛در حالي كه دانش آموزان علوم انساني تلاش مي كنند خود را با ارزش تحصيلي و رياضي ارزيابي كنند و از اين رو خود پنداره ي تحصيلي و خودپنداره ي رياضي براي آنها مهم تر است و از آن جا كه خودپنداره ي رياضي در اين گروه ضعيف است ،انتظار پيشرفت تحصيلي بالايي نيز از آنان نمي رود.
فهرست مطالب
تعریف نظری
تعریف عملیاتی
مقدمه
2-13خود پنداره
2-14نقش اسناد در خود پنداره تحصيلي
2-15خودپنداره تحصيلي
ارتباط خودپنداره تحصيلي با پيشرفت تحصيلي
پیشینه تحقیق
تحقیقات انجام شده خارجی
تحقیقات انجام شده داخلی
منابع و مآخذ
منابع فارسی
منابع انگلیسی