خبرنگار اجتماعی ، ایرج خوشخلق عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش در نشست بررسی ارزشیابی توصیفی که در محل پژوهشگاه مطالعات آموزش وپرورش برگزار شد، گفت: التقاطگرایی نفس آموزشوپرورش را گرفته است و با همین نگاه التقاطگرایی در شیوه ارزشیابی توصیفی اشتباهاتی را شاهد هستیم و معلمان درگیر کارپوشهها هستند.
خوشخلق گفت: جایگاه ارزشیابی توصیفی در گستره انواع سنجش کجاست؟ هماکنون سه نوع سنجش تشخیصی، تکوینی و تراکمی را داریم. طبق نظریه رفتاری، یادگیری وقتی رخ میدهد که بین آنچه معلم قصد دارد یاد دهد با رفتارهای یادگیرنده یک پیوند ایجاد شود و در نتیجه این پیوند، رفتار جدید بروز میکند و سنجش نوعی یادگیری است. نظریه سازندهگرایی که بر تجربههای فردی تأکید دارد یادگیری را کیفی میداند و رفتارگرایی یادگیری را کمّی در نظر میگیرد و تعریف یادگیری از حالت کمی به کیفی رسیده است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش وپرورش گفت: نظریه سازندهگرایی به کیفینگری تأکید دارد و سه نوع هدف سنجش داریم؛ سنجش برای یادگیری، سنجش از خود یا خودسنجی و سنجش از یادگیری، هدفهای سنجش است.
خوشخلق مطرحکرد: سه نوع سنجش داریم و هر کدام اهدافی را براساس نظریه سازندهگرایی دارند؛ آیا میتوانیم بگوییم ارزشیابی توصیفی؟ این شیوه یک نوع سنجش نیست بلکه یک رویکرد و بازخورد براساس نظریه سازندهگرایی است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش با تاکید بر اینکه در دوره ابتدایی سنجش تکوینی و تراکمی خصوصاً سنجش یادگیری را داریم که رویکرد آن کیفی است، بیانکرد: وقتی میگوییم ارزشیابی تکوینی برای خود روش خاصی دارد باید بدانیم از چه ابزاری استفاده میکنیم و متدولوژی خاص خود را نیاز دارد.
التقاطگرایی نفس نظام آموزشی را گرفته است
خوشخلق گفت: التقاطگرایی در تمام حوزههای آموزشی وجود دارد حتی نوشتن سند تحول؛ متأسفانه یا متخصص تحلیلگر نداریم یا کم داریم و به سمت التقاطگرایی حرکت کردهایم که یکی از پیامدهای منفی آن همین ارزشیابی است. تفکر مدیران نیز اینگونه است و موارد پراکنده را به هم ربط میدهند و التقاطگرایی نفس نظام آموزشی را گرفته است.
وی اضافهکرد: در شیوه ارزشیابی توصیفی رویکرد ما در جمعآوری دادهها کیفی است و آزمون مداد کاغذی باید از دانش شروع کرده و به سمت فهمیدن برود و داده کیفی و عمیق به دست بیاورد اما همچنان در سطح حفظیات مانده است در حالی که باید تغییر کند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش وپرورش تصریحکرد: سنجش گروهی یا آزمونک، ابزارهایی هستند که در ارزشیابی توصیفی درست شدهاند. سنجش گروهی کیفیت را نمیسنجد و معلمان میگویند چون جمعیت کلاس درس زیاد است نمیتوانیم چک لیست انفرادی درست کنیم اما چون شیوه صحیح را نمیدانند از ابزارها جابه جا استفاده میکنند، اگر از ابزارها به خوبی استفاده شود در کلاس شلوغ از چک لیست انفرادی هم میتوان استفاده کرد.
خوشخلق گفت: در این ماجرا معلم مقصر نیست و آموزش وپرورش مقصر است، آن هم به دلیل رویکرد التقاطگرایی در شیوه ارزشیابی توصیفی 11 اصول نوشتن بازخورد کیفی داریم که خبری از آنها نیست.
وی ادامه داد: موضوع مهم دیگر "کارپوشهها" است و کارپوشه برای ارزشیابی تکوینی و تراکمی متفاوت است. هماکنون معلمان درگیر کارپوشهها هستند در حالیکه کارپوشه ابزاری برای سازماندهی و مدیریت اطلاعات است . هر چند وضعیت کارپوشهها نسبت به سالهای قبل بهتر شده است اما هنوز کامل اصلاح نشده و فرمبازی بدون فهمیدن هدف سنجش را شاهد هستیم.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش گفت: دفتر آموزش ابتدایی تغییراتی را در آییننامه ارزشیابی توصیفی پیشنهادی داده است، از جمله اصلاح، بهبود و ارتقاء فرایند یاددهی-یادگیری در کلاس، مدرسه، مراکز مکمل مدرسه و خارج از آن، به ویژه از طریق افزایش تعامل مؤثر و سازنده بین معلم و دانشآموز و شناسایی و پرورش استعدادها، تواناییها و علائق دانشآموزان با تکیه بر استعدادهای برتر هر یک از آنان.
خوشخلق در پایان یادآورشد: برنامه درسی ملی اصلاً تدوین نشده است که اجرا شود، اهداف دورههای تحصیلی مشخص شده اما هنوز با حوزههای یادگیری جدا است و اهداف برنامه درسی ملی برای حوزههای یادگیری مشخص نشده است.
پایان/