گروه اجتماعی ؛ بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان نامهای را با مضمون بودجه سال 99 وزارت آموزشوپرورش خطاب به رئیس مجلس و اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات نوشت.
در این نامه آمده است:
بحث و جنجال بر سر لایحه بودجه 99 آنقدر بالا گرفته و سرو صدا داشته که بیشک کنندگان محترم تاکنون متوجه خسارات جبرانناپذیر حاصل از تصویب این لایحه، آن هم در شرایط موسوم به جنگ اقتصادی شدهاند.
اگر چه فرصت کنکاش بیشتر کلیات آن گذشته، ولی امید است در بررسی جزئیات آن مسیرهای غلطی که برای تدوین بودجه سال آینده انتخاب شده است، همچون افزایش برداشت از صندوق توسعه ملی، غیر واقعی پنداشتن میزان فروش نفت، معافیت سلبریتیها و مناطق آزاد از مالیات و....مورد توجه قرار داده شده و پیش از آن که دیر شود, اصلاح شود.
حال بر آن شدیم با نگاهی دقیقتر به بررسی بودجه وزارت آموزش و پرورش بپردازیم، مبین است صحبت از استحضار شما کارگزاران به مسئله مهم تعلیم و تربیت و نقش بیبدیل آن در پیریزی زیرساختهای کشور کهنه شده است، اما گویی گذر زمان بر مسئولین امر در این کشور نتیجه عکس داده و آنها را روز به روز با این مهم بیگانهتر نموده است.
چرا که تحلیل بودجه 99 آموزش و پرورش حاکی از اخبار نگران کنندهتری دارد که لازم است نگاهها به برخی از اشکالات وارده به بودجه اختصاصی آموزش و پرورش معطوف شود.
1. روزگاری است اصرار دولت بر نگاه هزینهای به آموزش و پرورش, نیز تأکید چند باره آنها نسبت به توسعه خرید خدمات آموزشی، نگرانی دلسوزان این عرصه را دو چندان نموده است.
کمر همت برای فلجکردن پایههای آموزشوپرورش؟!
پس از رد پیشنهاد دولت در لایحه بودجه 98، مبنی بر افزایش 10 درصدی سالیانه تعداد دانشآموزان تحت نظر خرید خدمت توسط کنندگان محترم مجلس، طرح مجدد آن در لایحه بودجه امسال و اهتمام جدی بر گسترش هر چه بیشتر آن با توجه به افزایش 107 درصدی بودجه مربوط به این طرح ما را بر آن گُمان برد که گویی دولت کمر همت برای فلجکردن پایههای آموزش و پرورش بسته است.
از دیگر نکات حائز اهمیت این موضوع تفاوت فاحش سرانه دانشآموزی بین دو دسته مدارس عادی و مدارس خرید خدمت است.
سؤال اینجاست با چه استدلالی سرانه دانشآموزی مدارس عادی در مقطع ابتدایی بیش از 3 برابر و در مقاطع بالاتر تا 7 برابر دانشآموز خرید خدمتی رسیده است؟
حال آن که اصل طرح با نص صریح قانون اساسی(اصل 30) و نیز چهارمین راهبرد کلان مندرج در سند تحول«توسعه ونهادینه کردن عدالت آموزشی و تربیتی در مناطق مختلف کشور و تقویت آموزش و پرورش مناطق مرزی با تأکید بر توانمندسازی معلمان و دانشآموزان این مناطق با تمرکز بر کیفیت فرصتهای تربیتی هماهنگ با نظام معیار اسلامی» در تضاد آشکار است.
شانه خالیکردن از بار مسئولیت آموزش عمومی
اما طی سالهای اخیر شاهد آن هستیم که دولت با هر شیوه و طریقی که است سعی در شانه خالیکردن از زیر بار مسئولیت آموزش عمومی دارد.
2. نکته دوم سهم بیش از دو برابری هر دانشآموز دوره دوم متوسطه نظری، نسبت به سهم هر دانشآموز دوره ابتدایی است که این نیز یکی دیگر از شاهد ادعای بی توجهی دولت به سند تحول بنیادین در فرایند بودجهریزی است. در راهکار 12.2 سند تحول بنیادین بر «فراهم آوردن تسهیلات و امتیازات مناسب برای جذب و نگهداشت نیروهای کارآمد در دوره ابتدایی و تقویت نگاه تخصصی زیربنایی به این دوره تحصیلی» تأکید شده است.
3. موضوع دیگر ابهام در میزان درآمد واقعی دولت از محل شهریه دریافتی توسط مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی است. اگرچه طبق ماده 20 قانون تاسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیر دولتی مصوب 95، دولت اجازه برداشت 4 درصد از محل مذکور را دارد اما بررسی لایحه بودجه 99 نشان میدهد میزان دریافتی از این منبع تنها حدود 1 درصد آن را شامل میشود.
دانشگاه فرهنگیان جز کسر حقوق ماهانه از معلمان منبع اعتباری دیگری ندارد
4. دولت درآمد اختصاصی از دانشگاه فرهنگیان را در لایحه بودجه 99 تا سقف 500 میلیارد تومان افزایش داده، حال آن که درآمد ناشی از همین محل در قانون بودجه 98 حدود 160 میلیارد تومان بوده است. عقل سلیم حکم میکند منابع حاصل از این میزان افزایش درآمد از دانشگاه فرهنگیان در بودجه صریحاً بیان شود چرا که تاکنون این دانشگاه به جز کسر از حقوق ماهیانه دانشجویان، منبع اعتبار قابل توجه دیگری نداشته که همین نیز از منظر ما محل اشکال است.
5. کاهش چشمگیر و زیانبار بودجه مربوط به کیفیتبخشی به فعالیتهای آموزشی و پرورشی و توسعه عدالت آموزشی به میزان36.45درصد. لازم به توضیح است در شرایط فعلی بودجه سنوات گذشته در این حوزه بسیار ناچیز بوده و با تقلیل بیش از یک سومی آن به نظر میرسد که دولت بنای تعطیلی این قسمت را در نظام آموزشی دارد.
6. کاهش معنادار بودجه برنامه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دانشآموزان به میزان 76 درصد که این به معنای نگاه کاملاً سطحی به بخشهای مختلف این وزارتخانه است که اگر نبود دیوار کاهش بودجه آسیبهای اجتماعی را تا این میزان کوتاه نمیدیدند، خصوصاً در شرایطی که خبرهای ناخوشایند کم شدن سن بسیاری از آسیبها و فسادهای اجتماعی شنیده میشود، انتظار توجه و پشتیبانی بیش از پیش از نظام تعلیم و تربیت میرود.
در آخر موارد دیگری از جمله لحاظ نشدن بودجه مورد نیاز جهت تامین پاداش بازنشستگان, استخدام حقالتدریسیها، آموزش استخدامیهای ماده (28) مطابق اساسنامه دانشگاه فرهنگیان، همه و همه لایهای از غبار بر وضعیت سال آینده آموزش و پرورش نشانده است.
امید داریم کنندگان محترم مجلس به رسالت اصلی خویش عمل کرده و به جای حمایت چشم بسته، حقوق منطقی و قانونی موکلان خود را لحاظ کرده و با ورود عالمانه به موضوع، از آسیب رساندن بیش از پیش به نظام تعلیم و تربیت کشور جلوگیری کنند.
پایان/