امروزه بخش وسيعي از پژوهشها در ژئومورفولوژي به بررسي عكسالعمل رودخانهها نسبت به تكتونيك، آب و هوا و ناهمواريهاي سطح زمين مربوط ميگردد. تمام پژوهشها به اين نتيجه منجر شدهاند كه مورفولوژي رودخانهها ميتواند براي دستيابي به ناآراميهاي موجود در منطقه مورد استفاده قرار گيرد. چرا كه تغييرات آهنگ فرازگيري در يك منطقه موجب تغيير شيب بستر آبراههها و رودخانهها ميگردد. بطور كلي در بخشهايي از زمين كه پوسته براي دورههاي زماني طولاني ناپايدار بوده است تغيير شكلهاي تكتونيكي فعال باعث بروز يك پاسخ رودخانهاي خواهند شد. بنابراين محاسبه شاخص شيب آبراههها و رودها ميتواند ديد بسيار خوبي از تكتونيك فعال منطقه به دست دهد. البته اگر همگام با افزايش فرازگيري تكتونيكي، شيب بستر آبراههها و رودها افزايش نيابد اين حاكي از آن است كه فرآيندهاي فرسايش بستر بطور مؤثرتر عمل نمودهاند. اين وضعيت در مناطق با سنگهاي سست و خرد شده ميتواند اتفاق بيافتد.