سایت کاریابی جویا کار

داستان

دسته بندي: مقالات / ادبیات
17 دی

 

نور سبز شمع

چشمهاش را كه باز كرد، آدمهای زیادی ساك یا چمدانی را دنبال خود می‌كشیدند. تكان قطار قطع شده بود و سرش روی شانه مادر تكان می‌خورد. چشمش را بست . صدای مردم و ماشینها اذیتش كرد. چشمانش را باز كرد. در خیابان بودند. مادر گوشه چادر سیاهش را به دندان گرفته بود و دنبال تاكسی می‌گشت. مادر به چند جا سر زد و او نفهمید برای چه این كار را كرد. تا این كه همراه پسر جوانی وارد اتاقی شدند. پسر، پنجره را باز كرد و گفت: «بهترین اتاقه. لازم نیست بری حرم. از همین جا می‌شه زیارت كرد. نیگا كن خواهر، چقدر نزدیكه. اتاق از این بهتر گیرت نمی‌یاد
مادر، دختر را زمین گذاشت: «قیمتش هم كم نیست. تا چشمتون به یه مسافر می‌افته، خدا رو فراموش می‌كنین.»

با عضويت ويژه در سايت کندو فايل ها را با 50% تخفيف خريداري نماييد. جهت عضويت کليک کنيدجهت دانلود رايگان فايل به صورت pdf pdf کليک نماييد
تگ هاي مطلب: تحقیقات ادبیات, دانلود ادبیات, دانلود مقاله ادبیات, دانلود تحقیق ادبیات, مقاله درباره ادبیات, مقاله در مورد ادبیات, مقاله ادبیات, ادبیات, مقالات ادبیات فارسی, پروژه ادبیات, مقالات ادبیات
قيمت فايل:8000 تومان
تعداد صفحات:9
خريد فايل word
ارسال نظر
عکس خوانده نمی شود
دسته بندی ها
تبلیغات متنی