علم بسان درختی است که شکوفه های رنگارنگی بر شاخ و برگ آن رخ می نماید و مشام جان از عطر دل انگیز آن شیدا و واله می گردد در میان این باغ و بستان باصفا ادبیات بسیار شورانگیز و حماسه آفرین است، و من در این وادی یک حس غریب را در کوچه پس کوچه های احساسم پیدا کردم و سیر و سفری عارفانه را با کوله باری از متون ادبیات عرفانی آغاز نمودم و نقد کم عیار حاضر ره آورد این سفر است.
نگارنده با علاقۀ وافر به متون عرفانی و به پیشنهاد و هدایت استاد فرزانه جناب آقای دکتر یدالله جلالی پندری، با موضوع «تحلیل کتابهای مجالس صوفیه» آشنا گردید و پس از تأیید موضوع در آذر ماه 1385، تحقیقات اوّلیه و جستجوی منابع را آغاز نمود.
بدیهی است که، پیچیدگی های مسألۀ مجالس صوفیه که پرداختن به آن به منزلۀ قدم نهادن در راهی بکر و نارفته است، دشواری های خاصّ خود را داشت. تازگی موضوع و پیدا کردن منابعی که به طور مستقیم و مستقل به این مسأله پرداخته باشند کار را دشوار ساخته بود. از این رو نگارنده بیش از یکصد منبع مختلف را که اغلب آنها بیش از چند صفحه و یا چند عبارت مرتبط با مجالس صوفیه را نداشتند مطالعه کرد و پس از بررسی صدها فیش جمع آوری شده، تنها آن دسته از فیش هایی که مستقیماً با موضوع ارتباط داشت و از سوی دیگر بار معنایی عمیق تر و رساتری نسبت به سایر فیش های مشابه بر خوردار بودند انتخاب شدند و در نهایت بر اساس فیش های برگزیده شده، کار نگارش آغاز و رسالۀ حاضر تدوین و تنظیم گردید.