آزادى چيست؟
آزادى در مكاتب مختلف بنا بر نوع انسان?شناسى و جهان بينى آن مكتب تعاريف گوناگونى دارد. مكاتب مختلف گاه آزادى را مطلق فرض كرده?اند و گاه انسان را فاقد هرگونه آزادى معرفى مى كنند. بدون ترديد اسلام به منزله يك مكتب حيات?بخش، كه ضامن سعادت دنيا و آخرت پيروان خويش است، نمى تواند درباب «آزادى» و حدود آن سخنى نگفته باشد.
براى يافتن جايگاه آزادى در اين نظام فكرى و سياسى، بايد مفاهيمى وابسته به اين مفهوم را مورد توجه قرار دهيم؛ چرا كه غفلت از اين كلى نگرى و شمول?نگرى موجب درك نادرست اين مقوله مهم و حياتى خواهد شد.
بهترين روش جوابگويى به سؤالهايى كه در مورد آزادى مى شود مراجعه به منابع مهم اسلامى بخصوص كتاب نورانى نهج?البلاغه مى باشد.
اثبات آزادى انسان
در ابتداى مبحث، به بررسى نوع آفرينش انسان از ديدگاه حضرت على عليه?السلام مى پردازيم و مى خواهيم به اين سؤال پاسخ دهيم كه خداوند مبناى آفرينش انسان را چه قرار داده است؟ آيا او را موجودى آزاد آفريده يا موجودى مجبور؟ اگر آزاد است، اين آزادى محدود است يا غير محدود؟
حضرت در خطبه اول نهج البلاغه اينگونه بيان مى كنند: ثم أسكن سبحانه ادم دارا أرغدَ فيها عيشتهف، و امن فيها معلّقهف...؛ «خداوند متعال آدم را در مكانى كه وسايل عيش و آزاديش فراهم بود، جاى داد و جايگاه او را ايمن گردانيد...»۱
در اين خطبه، حضرت داستان آفرينش انسان را بيان مى كند. انسان در داخل بهشت آزاد آفريده شد و خداوند به او فرمود كه در اين بهشت آزاد هستى، تمام وسايل راحتى و آزادى براى زندگى تو فراهم است؛ سپس خداوند مى فرمايد: اى آدم و حوا! شما آزاديد تا از تمام نعمتهايى كه در بهشت برايتان نهاده?ام استفاده كنيد؛ ولى هرگز به اين درخت نزديك نشويد كه از ستمكاران خواهيد شد. پس خداوند عل?يرغم تمام آزاديهايى كه در اختيار انسان قرار داده بود، محدوده?اى براى او قرار داد كه از آن محدوده جلوتر نمى توانستند بروند؛ و آن بدين معنى است كه انسان در بهشت آزاد مطلق آفريده نشد، و خداوند حدودى براى او قرار داد كه از آن تجاوز نكند.