آزادي، از حقوق فطري و طبيعي انسان است که
خداوند متعال در وجود آدمي سرشته و آن را يکي از رسالتهاي انبيا (عليهم السلام)
قرار داده تا بشر را از اسارت برهانند و قانون بردگي را از بين ببرند. امير مومنان
علي (ع) اين سرشتگي آزادي با انسان را به خلقت بشر مرتبط دانسته است: «لاتکن عبد
غيرک و قد جعلک الله حرا؛ بنده ديگران مباش که خداوند تو را آزاد آفريده است.»
انسان در طول تاريخ تلاشهاي فراواني براي به دست آوردن آزادي، يعني استيفاي اين
حق طبيعي خويش به عمل آورده است. اين تلاش آدمي محنتهاي زيادي براي او به همراه
داشته است. رنجها و اسارتهاي زياد، از دست دادن جوانها و ريخته شدن خونهاي
فراوان، بهاي سنگيني بوده که بشر براي آزادي پرداخت کرده است. يکي از اهداف انقلاب
اسلامي ما و رهبر کبير آن نيز به دست آوردن آزادي بود. اما آزادياي که هدف امام و
انقلاب بود از چه نوع است؟
بايد پرسيد آزادي چيست که آدمي براي آن، اين
همه فداکاري کرده است؟ دانشمندان، تعريفهاي مختلفي از اين واژه کردهاند که همه
اين تعريفها مبتني بر جهان بيني و نوع نگرش آنان به هستي و انسان بوده است؛ يعني
عقيده آنان همگي در اين تعريفها بازتاب روشن و آشکاري داشته است. نقل کليه تعاريف
موجب تطويل کلام است، اما همه آنها در دو تعريف خلاصه ميشود: يکي تعريف الحادي يا
سکولاريستي از آزادي و ديگري تعريف الهي.