عصر طلايي هيپنوتيزم (1890-1880) مقارن دوره اي است كه روانشناسي و روانكاوي به اوج ترقي خود رسيده بود، تا آنروز هيپنوتيز يكي از موارد درسي بسيار پيش پا افتاده بشمار مي آيد و بسياري از پزشكان و روانكاوان تا اندازهاي هيپنوتيز را در رديف پديدههاي علمي قرار نمي دادند.
«اولين كنگره بين المللي هيپنوتيز تجربي در هتل زيو» پاريس از هشتم تا دوازدهم اوت 1889 تشكيل گرديد و برپاست چند تن از پزشكان درجه اول مانند (دكتر شاركوت- براون اسكورت، برواردل شارل، پشت و آزام، لمبروسومنه) ادامه يافت و شركت كنندگان اين كنفرانس عبارت بودند از لبوت، برنهايم. ده ژوين، ژانه، بابنيسكي فورل، ماگنان، فرويد، شرنكن، ويليام جونس) رياست اين كنفرانس را دومين پله دبير كل سوسيته بيولوژي برعهده داشت. در ابتداي امر اين كنفرانس چندان نتيجه درخشاني نداشت، و بسياري از پزشكان وجود هيپنوتيز را بكلي انكار كردند و بابينسكي درسال 1900 رسماً اعلام نمود كه حالت هيپنوتيز كاملاً مانند بيماري هيستري است. در خارج از فرانسه هم دو مرتبه بسوي هيپنوتيزم توجه نمودند در فرانسه چندين مجله مخصوص هيپنوتيز انتشار يافت و منهم در ضمن سخنرانيها و انتشارات خود پيشنهاد نمودم كه به هيپنوتيز توجه بيشتري شود لازم بود كه بين هيپنوتيز و خواب رابطهاي ايجاد شود و درباره هيپنوتيز جواني تفسير بيشتري شده و خواب رابطهاي ايجاد شود و درباره هيپنوتيز حيواني تفسير بيشتري شده و مساله قابليت هيپنوتيز شدن يا هيپنوتيز كردن را مطالعه كنند و پس از مطالعه اين مساله مي توانستيم در هرمو و هيپنوتيز را براي درمان بيماريهاي رواني بكار ببريم.