روزنامه جوان نوشت: فرمول پیچیده و سختی ندارد و یکی از بهترین راهکارها برای درآمدزایی سادهای است که با تمسک به آن میتوان بخشی از هزینههای یک نهاد را تأمین کرد؛ نان شیرین و بیزحمتی که کارگرانش، کاریابها و تحصیلکردههای کشور هستند. کسانی که سالها در اقصی نقاط کشور تحصیل کردند، طی سالهای اخیر همه آگهیهای استخدام را رد کرده و به مرحله آزمون و مصاحبه رسیدهاند و تعداد اندکشان با هر مصیبتی که می گردد صاحب کار شدهاند و اغلب داوطلبان سراغ آگهیهای بعدی میروند.
پر طمطراقترین آگهیها بیشتر مربوط به شرکتهای دولتی است که پسوند نفت و پتروشیمی و صنعت و... را دارند و چنان در نگاه نخست شیرین است که همه کاریابها در رؤیای خود به آن فکر میکنند.
برای شرکت در آزمون ثبتنام میکنند و از شهرهای خود راهی محل آزمون میشوند و در نهایت هم از نمد آن برایشان خاطرهای میماند و بس. برنده اینگونه آگهیها، صادرکنندگانش هستند که نهتنها قدرت انتخاب دارند بلکه به سود بالایی هم دست پیدا میکنند. به این مثال توجه کنید:
شرکت پالایش نفت لاوان که یک شرکت پالایشی کوچک و ضررده است برای جذب ۶۰ نفر آگهی استخدام منتشر میکند؛ حدود ۶ هزار نفر -۱۰۰برابر افراد مورد نیاز- برای حضور در آزمون استخدامی ۳۵ هزار تومان واریز میکنند و خود را از شهرهای مختلف به بندرعباس میرسانند. صبح آزمون میدهند و عصر راهی شهرهای خود میشوند. همه زحمتی که برای صاحبان آگهی دارد حضور در یک سالن آزمون است و بس. اداره آموزش بخش لاوان هم برگهها را تصحیح میکند و مدیران لاوان با بخش امور مالی خود به بررسی عایدات این آزمون میپردازند.
بنا به گفته شرکتکنندگان در این آزمون، حدود ۶ هزار نفر مبلغ ۳۵ هزار تومان به حساب پالایشگاه لاوان صادر کردند، یعنی ۲۱۰ میلیون تومان درآمد. هزینههای برگزاری چنین آزمونهایی هم در خوشبینانهترین حالت بیشتر از ۳۰ میلیون تومان نمی گردد، اعم از اجاره سالن، پذیرایی - آب معدنی و بیسکویت-و مراقبان.
نتایج قرار است چند هفته دیگر اعلام شود و در نهایت ۶۰ نفر استخدام شوند، ولی پرسش اصلی اینجاست دلیل اخذ ۳۵ هزار تومان از داوطلبان برای حضور در یک آزمون استخدامی و در شهری دوردست چیست؟ البته این رقم در میان آگهیهای مختلف منطقی است اما اگر هدف از برگزاری چنین آزمونهایی غربال بهترینهاست چاشنی «سودزایی» از قبل آن چه معنایی دارد؟ در چنین روندی، هزینهها با کاریابهاست و نتیجه و محصول کار در جیب شرکتهای آگهیدهنده.
این یک مثال ساده از درآمدهای ساده و بیزحمتی است که از جیب طبقه ضعیف جامعه به جیب مدیران سرازیر می گردد. یک اصلاح جدی در این میان ضرورتی انکارناپذیر است که میتوان با تفریق درآمدها از هزینهها، سود پول را در به حساب واریزکنندگان برگرداند که با توجه به امکانات بانکداری الکترونیکی، در دسترس است.