نظامي نام اين مثنوي را « مثنوي نامه خسروي» و درجاي ديگر « شرف نامه ي خسروان» ناميده و در ميان مردم به اسكندر نامه و شرفنامه يافته است شاعر در سرودي آن از عشق و علاقه كه بدين كار داشته پيروي كرده و به خاطر زر وثروت نسروده است.
شرف نامه چهارمين اثر نظامي است و آن را نيمه بنا معرفي كرده و نيمه دوم را به بعد موكول كرده و مقصود او از نيمة ديگر « اقبال نامه» كه آن را با هفت پيكر كه مثنوي ديگر اوست بعد از شرفنامه به نظم آورده است. شرفنامه را در 588 و هفت پيكر را در 598 و اقبال نامه را در 599 سروده و خمسه را كامل كرده است. بعضي از نويسندگان مثنوي هفت پيكر را چهارم و شرفنامه و اقبالنامه را پنجمين اثر شاعر معرفي كرده اند. غافل از آن كه محمد عوضي بخارايي صاحب لباب الباب كه در ربع اول قرن هفتم يعني اندكي بعد از فوت نظامي كتاب خود را تأليف كرده است مثنوي هاي نظامي را چهار كتاب داشته: 1- مخزن الاسرار 2- ليلي ومجنون 3- خسرو و شيرين 4- قصه ي اسكندر به نظر مي رسد آخرين سروده نظامي يعني مثنوي هفت پيكر هنوز به دست محمد عوضي نرسيده بوده است. فتوحات اسكندر در شرفنامه بيشتر در خشكي ها و در اقبال نامه سيرو نصر او در دريا بوده است.
در اين مثنوي از جنگها و مبارزات پهلوانان سخن گفته شايد مي خواسته نشان دهد كه در حماسه سرايي نيز قدرتمند و تواناست. اگر سروده هاي رزمي او را به دقت مطالعه كنيم رنگ بزم را در آنها مشاهده مي كنيم كه اين رنگ ها در شاهامه فردوسي اتفاق نمي افتد.