شاهنامه تبارنامه ملت كهن ماست كه از دير باز نقل مجلس و محفل ايرانيان بوده است و همواره خصلتهاي ايرانين را همچون دليري، آزادگي، يكتا پرستي، میهن دوستي و ... را گوش زد نموده و اشتياق دفاع از وطن و همچنين فرهنگ ملي را در دلها پرورانيده است.
با خلق حماسه عظيم خود، برخورد و مواجهه دو فرهنگ ايران و اسلام را به بهترين روش ممكن عينيت بخشيد، با تأمل در شاهنامه و فهم پيش زمينه فكري ايرانيان و نوع انديشه و آداب و رسومشان متوجه ميشويم كه ايرانيان همچون زميني مستعد و حاصلخيز آمادگي دريافت دانه و بذر آيين الهي جديد را داشته و خود به استقبال اين دين توحيدي رفتهاند. (www.irib.com)
چنان كه در سالهاي آغازين ظهور اسلام، در نشر و گسترش و دفاع از احكام و قوانينش به دل و جان ميكوشيدند. از اين منظر، اهميت «شاهنامه» فقط در جنبه شاعرانه آن خلاصه نميشود و پيش از آن كه مجموعهاي از داستانهاي منظوم باشد، تبارنامهاي است كه بيت بيت و حرف حرف آن ريشه در اعماق آرزوها و خواستههاي جمعي ملتي كهن دارد؛ ملتي كه در همه ادوار تاريخي، نيكي و روشنايي را ستوده و با بدي و ظلمت ستيز داشته است. (www.irib.com)
حال در اين مجال به بررسي شخصيت فردوسي، ابعاد شاهنامه و مسائل پيرامون آن مي پردازيم.