اصل معاد و جايگاه آن در معارف اسلامي:
يكي از اصول اعتقادي دين اسلام، اصل معاد است. بنابراين اصل، همه انسان هايي كه در اين عالم به دنيا امده و رفته اند و از اين پس مي آيند و مدتي زندگي مي كنند و ميروند، همه و همه در جهان ديگري زنده شده و در دادگاه عدل الهي حاضر مي شوند و به پاداش يا كيفر اعمال خود مي رسند: يا به بهشت مي روند و يا روانه دوزخ خواهند شد و در هر حال از يك حيات ابدي برخوردارند.
ايمان به اين اصل شرط مسلماني است و اگر كسي اين ايمان را از كف بدهد و عالم آخرت را انكار كند از زمره مسلمانان بيرون است.
همگي پيامبران الهي- از آدم تا خاتم- پس از اصل توحيد، اصل معاد را بيان مي كرده مردم را به ايمان و اعتقاد به حيات اخروي مي خواندند.
ايمان به معاد و اثرات آن:
هرگونه اعتقاد و برداشتي، خواه ناخواه در رفتار انسان مؤثر است. چنانچه اعتقاد درست باشد اثرات آن سازنده وگرنه واكنش هاي منفي در رفتار آدمي خواهد داشت.
ايمان همان باور قلبي و دروني است و در صورتي كه برخاسته از علم و آگاهي باشد، مي تواند اثرات شگرفي بر رفتار فرد و جامعه بگذارد. بنابراين وهم به معاد يا شك به معاد بلكه ظن و علم به معاد، در صورتي كه همراه با ايمان نباشد، نمي تواند منشأ تحول در انسان گردد.
ولي چنانچه انساني در راستاي رسيدن به حقيقت و ايمان به معاد، گام برمي دارد و در حال تحقيق نسبت به اين مقوله است، و به مطالعه در وجود خود و طبيعت و تاريخ ميپردازد، و در اين سير مطالعاتي، گاهي به مرحله اي مي رسد كه «احتمال معاد» را ميدهد و گاهي «ظن و گمان» نسبت به آن واقعيت پيدا مي كند و در چنين حالتي است كه چه بسا گمان به معاد نيز كارساز باشد؛ و شايد آيات شريفه قرآن كه ظن به معاد را موجب نجات برخي و عدم ظن به معاد را درباره دوزخي شدن گروهي ديگر، مطرح نموده است. اشاره به همين حقيقت باشد، آنجا كه فرمود: