اساساً اصل زكات يك امر تشريعي است؛ اما موارد و متعلقات آن و بلكه منابع حد نصاب و مقدار آن از اموري است كه در هر زمان مربوط به امام و ولي امر است كه هرگونه صلاح بداند، تعيين كند. پس طبق اين برداشت، منابع زكات و ساير شرايط در هر زماني دچار نوسان است. آنچه در پي مي آيد، يكي از جديدترين آثار حضرت آيت الله موسوي بجنوردي است كه از نظر خوانندگان گرامي مي گذرد.
زكات همچون نماز پيوسته جزء فرايض مهم به شمار مي رفته است. همان گونه كه انبياي الهي وظيفه داشتند مردم را به اقامه نماز دعوت كنند،سخن مي گويد، به اقامه صلات و ايتاي زكات، آن هم مقارن با يكديگر اشاره مي كند.1 خداوند درباره حضرت اسماعيل(ع) مي فرمايد: <و اذكُر في الكتاب اسماعيل انهُ كان صادق الوعد و كان رسُولاً نبيّاً و كان يأمُرُ اهلهُ بالصلوه و الزّكاه و كان عند ربّه مرضيّاً> (مريم، 54، 55). همان طور كه ملاحظه مي شود، ايتاي زكات نه تنها متوجه خود آن حضرت، بلكه به عنوان يك تشريع الهي براي عموم افراد و اهل و قوم ايشان نيز بوده است. در جاي ديگر وقتي به ميثاق با بني اسرائيل مي پردازد، عنوان مي كند: <و اذ اخذنا ميثاق بني اسرائيل ... و اقيمُوا الصلوه و اتُوا الزّكوه` > (بقره، 83) از زبان حضرت مسيح(ع) نيز در گهواره مي فرمايد: <و اوصاني بالصلوه و الزّكوه مادُمتُ حيّاً...> (مريم، 31)؛ يعني از نماز و زكات به عنوان دو فريضه ثابت و تغييرناپذير مادام كه آن حضرت زنده است، ياد مي كند. يا آنجا كه درباره اهل كتاب مي گويد: <و ما امرُوا الّا ليعبُدُوا الله مُخلصين لهُ الدّين حُنفاء، و يُقيموُا الصّلوه و يُؤتُوا الزّكوه و ذلك دينُ القيمه...> (بينه، 5) درواقع وجود نماز و زكات را از جمله شروط دين مي شمارد. بدين ترتيب معلوم مي شود كه جاودانگي زكات به اندازه نماز است يعني به قدمت تاريخ اديان الهي از اولين تا آخرين. بايد اذعان كرد كه نماز و زكات از مشخصات دين حنيف است كه خود فصل مشترك جميع اديان سماوي و حنفاي مرسل مي باشد. واژه زكات در قرآن از نظر لفظي و معنايي متجاوز از يكصد مرتبه تكرار شده است.