بیان مساله
اگر بحث تربیت دینی بر این مبنا باشد که دین به مفهوم جوهر زندگی تلقی شود، آنگاه لزوم آگاهی نسبت به اهمیت، ضرورت، فواید و نسبت دین با دیگر حوزه های معرفتی مشخص خواهد شد. در دنیای کنونی توسعه و ایجاد مدارس به مفهوم امروزی، گسترش سریع فناوری و ارتباطات، صنعتی شدن جوامع و نیازهای متنوع عصر انفجار دانش، دایره تأثیرگذاری عوامل مختلف را بر افکار و اندیشه های دانش آموزان گسترده تر از گذشته نموده است. بنابراین سهم خانواده ها و حتی معلمان در تکوین شخصیت دانش آموزان، روزبه روز کمرنگ تر می گردد. عوامل محیطی بویژه رسانه ها نقش عمده ای را برعهده دارند و به صورت شبانه روزی در تغییر اندیشه ها و افکار نقش تأثیرگذار و مهم خود را ایفا می کنند. آنچه مسلم است این که هنوز مدارس ما به عنوان اصلی ترین کانون های تربیتی مورد توجه و برنامه ریزی دقیق و صریح قرار نگرفته اند. اگر نظام آموزش و پرورش ما بخواهد از مسیر آموزش های صرف به سمت تربیت دینی، اخلاقی و اجتماعی حرکت کند لازم است بسیاری از اهداف و روش ها را تغییر دهد. در محیط های آموزشی باید به دانش آموز به تناسب علاقه و استعدادش آموزش داده شود. بحث محوریت کتاب حذف شود و به جای تکیه بر محفوظات، روش کسب اطلاعات و یادگیری خلاق محور کار باشد.ساختار و تشکیلات به گونه ای طراحی شود که علاوه بر متولیان امور پرورشی در مدارس بحث تلفیق آموزش و پرورش و مشارکت همه عوامل دست اندرکار در تربیت دینی به دست فراموشی سپرده نشود. در غیر این صورت اگر شرایط مذکور در مدارس ما حاکم نباشد، به هدف مطلوب در تربیت دینی دانش آموزان دست نخواهیم یافت. امام خميني – سلام الله عليه – همواره از آموزش و پرورش اسلامي و تعليم و تربيت بر مبناي اسلام سخن به ميان مي آورد او مي فرمود: انسان موجودي است كه با تعليم و تربيت رشد مي كند البته آدمي چند گونه رشد دارد؛ رشد نباتي كه با همه گياهان، هم در كاروان است. رشد حيواني كه با همه حيوانات در خوردن، خوابيدن و توليد مثل، هم قافله است و رشد انساني كه از راه تعليم و تربيت صورت مي پذيرد و در اين مقطع، آدمي از كاروان نباتات و نيز از قافله حيوانات، جدا و متمايز مي گردد ترديدي نيست كه تعليم، منهاي تربيت بي نتيجه و گاهي مضر است، چنانكه تربيت بدون تعليم نيز سودمند نخواهد بود. بنا بر این آشنا کردن دانش آموزان با مبانی تعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (ره) مسئله اساسی در این اقدام پژوهی است.
توصيف وضعيت موجود
اينجانب …………. دارای .22سال سابقه و همچنین.3سال سابقه در آموزشگاه سمپاد در حال خدمت هستم و هم اكنون در سمت عضو کمیته پژوهش دبیرستان در آموزشگاه استعداد های درخشان ….قم در حال انجام وظيفه هستم.دانش آموزان این آموزشگاه ، با وضعیت تحصیلی خوب به تحصیل مشغولند .اما متأسفانه مشکلات اخلاقی و مذهبی در تعدادی ازآنان دیده می شد و من همه روزه از دیدن عدم توجه دقيق به مسائل دینی در دانش آموزان ، مشکلات اخلاقی ایشان ، عدم رعایت مسائل مذهبی ، عدم استقبال از نماز جماعت ، بی توجهی به مراسم مذهبی، و000 رنج می بردم و به واسطه سمتم در اين آموزشگاه كه فضای بازی برای گفتگو ایجاد می نماید، زمانی که با دانش آموزان به بحث می پرداختم مشاهده می کردم که همه آنان بالاتفاق با قضیه دین و ضرورت رعایت مسائل شرعی موافقند اما در عمل مشاهده می کردم رفتارشان خلاف گفتارشان را نشان می دهد0بنا بر این تصمیم گرفتم دانش آموزان کلاس دوم تجربی1 را به عنوان نمونه در نظر گرفته و آنها را با مبانی و مفاهیم تعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (ره) آشنا سازم و در صورت گرفتن نتیجه اثر بخش این موضوع را به همه آموزشگاه تعمیم دهم. گرد آوري شواهد1 گردآوری اطلاعات اغلب از طریق چهار روش میسر می گردد. این چهار روش عبارتند از: مصاحبه، مشاهده، پرسش نامه و اسناد و ارقام. هر یک از این چهار روش کاربرد ها و ویژگی هایی دارند که لازم است اقدام پژوهان پیش از آغاز و اقدام به پژوهش با این روش ها آشنایی کافی را کسب کنند. این که چه روشی یا فنونی در اقدام پژوهی کاربرد دارد بستگی به موضوع و هدف آن پژوهش دارد. همه اطلاعاتی که جمع آوری می گردد شواهد لازم برای اثبات یا رد چیزی نیستند. به بیان دیگر داده ها (اطلاعات) مترادف با شواهد نیستند. شواهد داده هایی هستند که بدان وسیله می توانیم درباره ی تغییرات چیزی یا رخدادی داوری کنیم پس برای اثبات یا رد چیزی باید شواهد قابل قبول داشته باشیم. بنا بر اين اينجانب در اين اقدام پژوهي از روش هاي مصاحبه با دانش آموزان و ديگر همكاران و همچنين مشاهده رفتار دانش آموزان بهره جستم و به جزئيات زير رسيدم: 1. دانشآموزان آموزه های دینی را رعايت نميكردند و پروايي از این مسئله نداشتند. 2. استقبال از نماز جماعت بسيار كم و ناچيز بود. 3. دروغگويي براي توجيه كم كاري و نمرات پايين و… وجود داشت و غيبت بين دانشآموزان بشدت رايج بود. 4. در موقع صحبت كردن با يكديگر از شوخيهاي نابجا استفاده ميكردند. 5. دانشآموزان علاقهاي به درس هایی مثل دين و زندگي از خود نشان نميدادند