چکیده
تحقیق حاضر مربوط به دانش آموزان مدرسه ابتدایی ……………. واقع در شهرستان……… و با جمعیت نمونه 26 نفر دانش¬آموز انجام شده است. مسأله ی مورد نظر، بی¬علاقه¬گی، بی¬توجهی و غیر¬فعال بودن اغلب دانش¬آموزان یادشده درانجام فعالیت¬های درس ریاضی و رضایت بخش نبودن نتایج آزمون های عملکردی آنان بوده و هدف از انجام این تحقیق، افزایش میزان علاقه¬مندی دانش¬آموزان دبستان……… یاد شده به درس ریاضی و انجام فعالیت¬های آن دردرس مورد نظر بوده است. بر این اساس، پژوهشگر با استفاده از روش¬های علمی به منظور کسب داده¬های لازم، از منابع گوناگون تحقیق مانند: همکاران و مدیر، سرگروه آموزشی درس ریاضی، دانش¬آموزان و والدین آن¬ها، کتاب¬ها، مجلات، اینترنت، بررسی کارنامه¬ی تحصیلی و ارزیابی نتایج آزمون¬های برگزار شده، به تجزیه و تحلیل آن¬ها جهت شناسایی عوامل موثر در ایجاد مسأله و یافتن راه¬حل-های پیشنهادی پرداخت. سپس به انتخاب چندین راهکار عملی از میان راه حل¬های پیشنهادی مبادرت ورزید. آن گاه پس از اعتبار بخشی توسط گروه پژوهش، به اجرای راه¬حل¬های انتخابی اقدام نمود که عبارت بودند از: 1. تنظیم جدولی به منظور ارزش¬یابی تشخیصی و تکوینی و تعیین روش تدریس2. تشکیل انجمن کودکان ریاضی¬دان 3. تنظیم فرم ارزش¬یابی فعالیت¬های عملکردی دانش¬آموزان تنظیم شبکه¬ی تلوزیونی ویژه¬ی کودکان. لازم به ذکر است، پس از اجرای راه¬حل¬های فوق، پژوهشگر موفق گردید تا فراوانی دانش¬آموزان علاقه¬مند به یادگیری مفاهیم ریاضی را از 7 نفر در اوایل سال تحصیلی به ۱۴ نفر درپایان سال تحصیلی برساند.در پایان این نتیجه به دست آمد که، استفاده از روش¬های متنوع تدریس، متناسب با هدف هر درس، ارائه فعالیت¬های عملکردی به دانش¬آموزان با توجه به تفاوت¬های فردی، نیازها و علایق آنان و تشویق¬های مناسب، تقویت حافظه دیداری و شنیداری، پرورش دقت و توجه فراگیران، در قالب بازی های هدفدار، در افزایش میزان علاقه¬مندی آنان به درس ریاضی و انجام فعالیت¬های عملکردی آن، بسیار مؤثر بوده است.
توصیف وضعیت موجود
اینجانب …………. با ………سال سابقه ی خدمت، در سال تحصیلی………..با سمت معاون آموزگار در مدرسه …………………. واقع در شهرستان ………….. مشغول به انجام وظیفه بودم. از نظر اقتصادی و فرهنگی و هم¬چنین میزان سواد، خانوادههای دانشآموزان در وضعیت نسبتاً بدی قرار داشتند. بر این اساس، دانشآموزان انتخاب شده من با فراوانی 26 نفر، از این قاعده مستثنی نبوده و دارای وضعیت خانوادگی مشابه با دیگر دانشآموزان این آموزشگاه بودند. اما، آنچه ذهن اقدامپژوه را به خود مشغول کرده بود ، به شرح زیر است: در اوایل سال تحصیلی یاد شده، همواره رفتار دانشآموزان در زنگ ریاضی، توجه مرا به خود جلب می¬کرد. بدان معنا که در این زنگ، شاهد چهره¬های درهم رفته و بی حوصله¬ی آنان بودم. بعضی از دانش آموزان در این زنگ با یکدیگر صحبت می¬کردند، برخی از آن ها بی مورد اجازه¬ی بیرون رفتن از کلاس را می¬گرفتند، چند تا ازدانش¬آموزان سرشان را روی میز خود گذاشته چرت می زدند.گاهی اوقات کتاب ریاضی¬شان را نمی-آوردند و هنگام انجام تمرین¬ها، دائم در کلاس راه می¬رفتند. در واقع آن چه بیش از هر چیز مرا متعجّب میکرد، کم¬تحرکی و بی¬توجهی آنان نسبت به درس ریاضی بود، زیرا آن¬ها در زنگهای دیگر فعال و پر¬تحرّک بودند و برای انجام دادن فعالیّتهای مربوط به درس¬های دیگر میل و رغبت زیادی از خود نشان داده و فعالیت¬های مورد نظر را به خوبی، کامل و تمیز انجام می¬دادند، اما درکلاس ریاضی علاوه بر این که غیر¬فعال بودند، تکالیف و فعالیت¬های مربوطه را نیز کامل و مرتب انجام نمی دادند! هم¬چنین، برای حل تمرین روی تخته¬ی کلاس،کسی داوطلب نمیشد، و زمانی که دانش¬آموزی را صدا میزدم تا تمرینی را حل کند، چندان رغبتی برای انجام تمرین از خود نشان نمی داد. در صورت نوشتن پاسخ نادرست هم، هیچ کس نظری نمی-داد! فراگیران یاد شده نه تنها به تمرینهای انجام شده روی تخته¬ی کلاس توجهی نکرده بودند، بلکه به کتاب خود هم توجهی نداشتند تا پاسخهای ناصحیح را اصلاح کنند. این امر نشان دهنده ی آن بود که اصلاً دقت و توجه کافی را نداشتند. با توجه به تذکرات زیادی که به آن ها می دادم، باز هم شاهد پاسخ های نادرست و ناقص تمرین های ریاضی بودم. از این رو، وضعیت موجود واقعاً برایم رنج آور بود. مگر می گردد فراگیران در درس ریاضی این قدر بی¬تحرک و غیر¬فعّال بوده و یا این¬که هیچ اعتراضی به جواب نادرست تمرینها نداشته باشند؟ از نتایج آزمون های مداد-کاغذی نیز رضایت چندانی نداشتم، به جز تعداد اندکی، بقیه دانش آموزان، پاسخ سؤالات آزمون را ناقص یا نادرست می نوشتند، با این¬که بیشتر سؤالات در کلاس، تمرین می¬شد، ولی باز هم بی دقتی یا عدم یادگیری مفاهیم ریاضی کاملاً مشهود بود. زمانی که فعالیت¬های عملکردی ارائه می-شد تا انجام دهند، مشاهده می¬کردم که بی¬حوصله، بی¬دقت و نامرتب انجام می دهند. از این که آنها این قدر نسبت به درس ریاضی بی¬توجه بودند، متأثر میشدم. احساس می¬کردم حتماً مشکلی هست که به درس مورد¬ نظر بی¬اعتنا هستند، به همین دلیل توجهم به این مسأله بیش¬تر جلب شد. با توجه به این که درس ریاضی یکی از علوم پایه محسوب میشود، عدم¬ علاقه به این درس، منجر به ناتوانی یادگیری شده، در نهایت، نه تنها باعث افت تحصیلی و اتلاف بودجه میشود، بلکه به سرزنش و تحقیر دانشآموزان، تشکیل خودپنداره ی ضعیف و کاهش عزت نفس آنان انجامیده و سلامت روان¬شان را نیز به مخاطره میاندازد. و چه بسا آنان را به مکانیزمهای دفاعی ناموفق بکشاند. این مشکلات، از مدرسه و دانشآموزان، به خانه و خانواده کشانده شده و اضطراب و ناخشنودی را در همه فضای زندگی میپراکند و حاصل همه¬ی این¬ها، آسیب سختی است که به بهداشت روانی جامعه وارد میشود(تبریزی،1384،ص7). از این رو، و بر اساس وظیفه¬ی خطیر الهی و تعهد شغلی خود و احساس مسئولیتی که در برابر دانشآموزانم داشتم، سعی کردم مانند یک پزشک عمل کنم. همان¬طور که پزشک ابتدا بیمار را به خوبی معاینه نموده و بر اساس علم و تجربه¬ای که دارد، علت بیماری را تشخیص داده و از طریق آزمایشات پاراکلینیکی به اطمینان در تشخیص خود، دست یافته و پس از آن، درمان صحیح را آغاز می¬کند، من نیز تصمیم گرفتم ابتدا علل بیعلاقهگی آنان را نسبت به درس ریاضی ریشه¬یابی نموده و سپس به حل آن مبادرت ورزم. انگیزه¬ی من به عنوان آموزگار پایه دوم ابتدایی این بود که با استعانت از خداوند متعال و استفاده از نقطه نظرات همکاران، به بررسی موانع ایجاد شده پرداخته و هم¬چنین با بهره¬مندی از روشهای گوناگون، تجربیات و راه¬کارهای ابتکاری، علاوه بر ایجاد و افزایش علاقهمندی آنان به درس ریاضی، مهارتهایی را در رابطه با این درس مهم ایجاد کنم و همچنین روشها و طرحهای مناسبی را جهت علاقهمندی آنان در به کار گیری مفاهیم ریاضی در زندگی روزمره فراهم نمایم.مسأله¬ای که برایم مطرح میشد این بود؛ با توجه به محور بودن دانشآموزان در فعالیتهای کلاس، در راستای هدف این اقدام پژوهی چه راه¬کارهای عملی را میتوان ارائه نمود تا میزان علاقهمندی دانشآموزان به درس ریاضی و فعالیتهای مربوط به آن بیشتر شود؟ به عبارت روشن¬تر، با استفاده از چه روش¬هایی می¬توان، زمینه¬ی مناسبی برای شرکت فعال فراگیران در انجام فعالیتهای مربوط به درس ریاضی فراهم نمود؟ بنابراین، در تحقیق حاضر که از نوع پژوهش در عمل بوده است، در پی آن بودم تا با استفاده از ابزار معتبر علمی به جمع آوری دادهها¬ی لازم با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد مسأله و دست¬یابی به راه¬حلهای مورد نیاز برای حل آن پرداخته، تا پس از انتخاب و اعتبار بخشی مناسب، به اجرای آنها بپردازم.
فهرست مطالب
چکیده 3 مقدمه 4 بیان مسأله 5 اهداف تحقیق 7 توصیف وضع موجود ( شواهد 1) 8 الف. شاخصهای کیفی وضع موجود 8 ب. شاخصهای کمّی وضع موجود 9 گردآوری دادهها : 12 تجزیهوتحلیلوتفسیر دادهها 15 گرد آوری دادهها جهت ارائه راهحلها 16 الف. مصاحبه 16 ب. مشاهده باز 16 ج. پرسش نامه 17 ادبیات موضوع 17 الف: پیشینه نظری 18 پیشینه ی عملی: 19 راه حلهای پیشنهادی 21 انتخاب راه حلها 24 اجرای راه حلهای انتخابی (گردآوری شواهد 2) 24 نتیجه گیری: 26 پیشنهادها و راهکارها 28 فهرست منابع و مآخذ 30