چکیده:
یکی از عوامل نبود موفقیت تحصیلی در دانش آموزان، وجود ضعف یادگیری در آنان است که منجر به افت تحصیلی، کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس و ترک تحصیل آنها می گردد. و لطمات جبران ناپذیری از نظر روانی و اقتصادی به کودک و خانواده و نظام آموزش و پرورش کشور وارد خواهد کرد.
از آنجا که دانش آموزان مبتلا به ضعف یادگیری، جزو بچه های در معرض خطر و شکننده محسوب می شوند، آموزش و پرورش باید از این افراد پشتیبانی کند و یک سپر دفاعی برای آنان باشد. همچنین نظام اجتماعی نیز باید از آنان حمایت و مراقبت کند. برای کاهش آمار بالای مبتلایان به این اختلالات و عوارض جانبی، ضرورت دارد معلمان با این اختلالات آشنایی پیدا کنند.
اینجانب مریم باژدار بارها در کلاس درس خود مشاهده می کردم که تعدادی از دانش آموزانم به دلایل مختلفی نسبت به بقیه دچار افت تحصیلی هستندودرارزشیابی های کتبی وشفاهی امتیازات پایینی کسب می کنندووالدین آنها ازاین موضوع احساس رنج می نمودندوبا همهً تلاش درپی جبران آن برمی آمدند. در بسیاری از مواقع می دیدم که شاگردانم دچارتحقیرهاوسرزنش هاوتنبیهات قرار می گرفتندوگاهی نیز گره بسته ی آنان با اتخاذ مواضع نادرست والدین یا خود من بسته تر می شد. با مشاهده ی این مساًله در کلاسم تصمیم گرفتم با پیدا کردن راه حل های مناسب وابتکاری سرنوشت آنها را تغییر دهم،در نتیجه با مطالعهً کتاب های گوناگون وتحقیقات انجام شدهً قبلی توانستم قبل از امتحانات نوبت اول،با برگزاری جلسات مداوم با اولیا وبا اجرای سه روش شامل:
1 – دادن برنامه پیشنهادی درسی
2 – رودررویی وتبادل نظر دانش آموز قوی با ضعیف
3 – تهیهً فرم نظارت خانواده بر امور درسی فرزندشان
روز به روز به فراگیری آنان روح تازه ای بخشیده و سطح علمی دانش آموزانم را بالا برده وآنها را موفق وشاد ببینم.
اینجانب ……… آموزگار پایه ……….. آموزشگاه ………شهرستان … هستم. و مدت ….. است که در آموزش و پرورش خدمت می کنم. از ابتدای سال تحصیلی در موارد متعدد متوجه شدم که آزمون های کتبی و شفاهی بسیاری که به عمل می آوردم و روش تدریس های متعدد و فعال که به کار می گرفتم تعدادی از دانش آموزانم دچار افت تحصیلی هستند.این دانش آموزان حتی سرکلاس هنگام تدریس یا حل کردن تمرینات علاقه ای از خود نشان نمی دادند و من نیز مجبور به استفاده از راه حل های موقت جهت جلب توجه آنها نسبت به درس بودم . هر بار پس از تصحیح برگه های امتحانی واقعاً نگران می شدم و به این فکر می کردم که چرا اینگونه است ؟ و چگونه می توانم این وضعیت نامطلوب را تغییر دهم .