اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش می باشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده می باشد.
چکیده
از آنجا که مسأله اخلاق و تربیت از نظر اجتماعی و آموزشی و از دیدگاه دین مبین اسلام بسیار مورد اهمیت می باشد و اینجانب نیز نسبت به این موضوع حساسیت خاص خصوصاً در زمینه ی دانش آموزان داشته ام . پس از آغاز سال تحصيلي و ورود به کلاس يكي از دانش آموزان را را از نظر نظم و انضباط ضعیف و کم انگیزه دیدم و برخی کارهای غیر هنجار از جمله بیش فعالی ، بی انگیزگی در یادگیری و بی حوصلگی در تحمل کلاس و . . . را در مورد او مشاهده می نمودم. ، بر آن شدم تا منشأ این مشکلات را پیدا کنم. و در این راه از راه های متفاوتی استفاده کردم و اقداماتی انجام دادم گرفتن آزمون هایی در زمان وضع نامطلوب و مطلوب، گرفتن نظر همكلاسي هايش در هر دو شرایط، نظرخواهی از همکاران و مدیریت به طریقه پرسشنامه در رابطه با این موضوع، و کمک گرفتن از والدین این دانش آموز و با توجه به شواهد موجود و وقت اندکی که در این راه در اختیار داشتم شروع به کار کردم برای اعتباریابی این پروژه از وجود همکاران، دانش آموزان، اولیاء بهره بردم.
براي اينكه انسان بتواند در اجتماع زندگي كند بايد رفتار اجتماعي را بياموزد به اين معني كه رفتارش بايد مورد قبول اجتماع باشد . يكي از راههاي اجتماعي شدن و مورد قبول قرار گرفتن رعايت انضباط و مقرراتي است كه در اجتماع حكمفرماست . مقررات و قوانيني انضباطي رفتار را تحت كنترل درمي آورد و چون اين كنترل اغلب مانع انجام خواسته هاي كودكان مي شود ، گاهي موجب خشم و عصبانيت آنها مي گردد . در تعليم و تربيت كودكان انضباط هميشه مورد توجه بوده ، ولي در اينكه اين انضباط چگونه بايد باشد و چگونه مي توان آن را آموزش داد عقايد متفاوت است . «هدف از انضباط اين است كه كودك را قادر به سازش با قوانين و مقرراتي كه فرهنگ يك گروه پذيرفته است بنمايد ، به طوري كه رفتار خود را با توقعات و خواستهاي گروه اجتماعي كه در آن زندگي مي كند هماهنگ نمايد» (بدري مقدم ، 1379)
اینجانب … مدت … سال است كه در نهاد آموزش و پرورش مشغول به خدمت مي باشم و هم اكنون نيز در كسوت آموزگار چند پایه … آموزشگاه .. … شهرستان ….خدمت مي نمايم.پس از شروع سال تحصيلي زمزمه هاي از بي انضباطي ، ناهنجاري و انجام رفتار هاي مخل نظم درباره يكي از دانش آموزان به نام علیرضا مي شنيدم. و خود نیز شاهد این قضیه در این دانش آموز بی نظم و بیش فعال بودم. دانش آموزان هم كلاسي اش از رفتار هاي او به ستوه آمده بودند و به رفتار او اعتراض داشتند. تا اينكه تصميم گرفتم مشكل اخلاقي و انضباطي او را بر طرف نمايم.
با توجه به شواهدی که داشته ام مسئله مورد نظرم که مشکل اخلاقی و انضباطی است به قرار زیر می باشد:
1- در روزهای آغازین سال تحصیلی متوجه برخی بی انضباطی و بی انگیزگی هایی از جانب يكي از دانش آموزان به نام علیرضا شدم به حدی که این مسئله نوعی گریز و بیزاری از او به من القا کرد. اما بعد از دو سه جلسه متوجه شدم که او کمی آرامتر و متمایل تر به کلاس شده و به این نتیجه رسیدم که می توان از در دوستی با او وارد شد و براي اين كار چند بار از خطاهايش چشم پوشی کردم و اگرچه شاید این کار من از نظر وجداني جالب و صحیح نبود اما مرا در جلب اعتماد و دوستی بیشتر با او یاری و او را آرام تر کرد و متوجه شدم با مصالحت و دوستی می توان تا حدی مسئله را حل کرد ولی چگونه؟
2- طی چند ماه متوجه شدم که از طرف همکاران و عوامل اجرایی و دفتر آموزشگاه هم به شدت از این دانش آموز انتقاد می گردد و کارهایی را که علیرضا انجام می دهد خلاف مقررات مدرسه است ولی هیچ کس در صدد اصلاح وضعیت نابهنجار بر نمی آمد.
در این زمینه چندین بار با ایشان برخورد کردم ولی نمی دانستم چه کنم تا جلو این بی نظمی ها را بگیرم و وضع را بهبود بخشم تا اینکه تصمیم گرفتم کاری را در زمینه حل مشکل این دانش آموز انجام دهم و برای این کار ابتدا پرسشنامه اي را به علیرضا ارائه دادم که متأسفانه بی انگیزگی و بی علاقگی در حل این سؤالات حتی در بین او موج می زد. و در زمان انجام این آزمون با بهانه بیماری پرسشنامه خود را روی میز گذاشت و گفت: من امتحان نمی دهم. وقتی چرایی کارش را جویا شدم با بی تفاوتی شانه ها را بالا انداخت و گفت: بیمار بودم (تمارض) اینگونه مسائل مرا بر آن داشت تا در رفع مشکل این کلاس با همکارانم در صدد حل مشکل برآیم. و اینگونه شروع کردم:
برای پی برن به واقعیت مسئله ، مادر ایشان را به آموزشگاه دعوت کردم وقتی برای دومین بار به مدرسه آمد با ناراحتی گفت: من نمی توانم مرتب به مدرسه بیایم هرکاری دارید با نامه اطلاع دهید، به اوگفتم : درمورد رفتارهای نابهنجار علیرضا چه اطلاعاتی می توانید به من بدهید ؟ خیلی ناراحت شد وبا بی تفاوتی گفت: فرزندم هیچ گونه بیماری نداردابتدا سعی کردم اورا آرام کنم وقتی کمی آرام شد به اوگفتم هرگز بلکه اونیاز به کمک دارد . از اوپرسیدم اخلاق او در خانه چطور است ؟ ایشان گفت او خیلی بد اخلاق است به حرف من گوش نمی دهد خلاصه از دست او خسته شده ایم. وقتی تامل نمودم اطلاعات زیرجهت حل مشکل درذهنم به صورت سوال تداعی شد:
1-2- آيا تربيت غلط او، موجب اختلال رفتاري ايشان شده است ؟
2-2- آيا به خاطر روابط غلط با او، ايشان دچار خود پنداري منفي از خود شده است؟
3-2- آيااو دچار كمبود محبت شده است؟
4-2- آياوی با رفتارهاي خويش مي خواهد د يگران را به خود متوجه سازد؟
5-2- چه راه حل هايي براي مشكل وجود دارد؟