اقدام پژوهی چگونه مي توانم ناهنجاريهاي رفتاري (يكتا) دانش آموز طلاقم را كاهش يا از بين ببرم؟

چكيده :

سالهاست كه در مدرسه ي ابتدايي مشغول به تدريس هستم . متأسفانه در اين مدّت با شاگردان مشكل دار بسياري مواجه بودم و هر سال با تجربه بيش از قبل سعي در رفع يا كاهش آن نموده ام . امسال هم مثل هر سال از بين دانش آموزم حدود ده نفر آن ها داراي مشكل ضعيف يا حاد بودند كه در پي رفع نسبي هر يك برآمدم . شرح يكي ازموارد به اين صورت بود . يكتا دختري بي نظم و حواس پرتي بود كه با انجام حركات ناشي باعث اذيّت و آزار ديگران بود . من پس از مشاهده و مصاحبه با ديگران متوجّه از هم گسيختگي خانواده و محيط زندگي او شدم و با صحبت با مادر و ناپدري او و ديگران در پي رفع ناامني و ترس و اختلالات رفتاري و اخلاقي او بر آمدم . پس از مطالعه و بررسي و همفكري باهمكاران و ديگران و درپيش گرفتن روش هاي مناسب موفّق به كاهش اختلالات رفتاري و اخلاقي او شدم.

اينجانب . آموزگاردبستان …شهرستان…..هستم كه مدت …. سال است كه در آموزش و پرورش خدمت مي كنم.

دانش آموز مورد مطالعه من، يكتا به خاطر نداشتن تعادل رفتاري و برخورد مكرّر با بچّه ها و ريختن وسايل آن ها ، باعث درگيري مكرّر در كلاس و مدرسه و بيرون از محيط مدرسه است و اكثر اوقات دانش آموزان ديگرم و بعضي از اولياء از او شاكي هستند . در محيط درس ، مخصوصاً موقع تدريس درس ، بدون اجازه ازجاي خود بلند مي شود و راه مي رود واكثر اوقات به خاطر گفتن مطالب بي اساس مخل كلاس و يادگيري دانش آموزان ديگرم مي شود و موجب ناراحتي من و ديگر دانش آموزانم است .

به مدّت دو هفته رفتار يكتا را به طور دقيق مشاهده كردم و سياهه ي رفتارش را نوشتم . هفته سوم آبان ماه، موقعي كه از دفتر آموزشگاه بيرون آمدم ، يكتا را وسط راهرو در حال دويدن و جست و خيز ديدم تا چشمش به من افتاد به طرف كلاس دويد ، پس از ورود به كلاس و سلام و احوالپرسي با دانش آموزان درس را شروع كردم . موقع تدريس چندين بار يكتا بي اجازه به بهانه تراش كردن مداد يا ريختن آشغال در سطل زباله از جايش برخاست و هر بار با حواس پرتي وسايل بچّه ها را به عمد يا غير عمد روي زمين ريخت . پس از تدريس جمع و تفريق هاي نظير ، از دانش آموزانم خواستم تا تمرين هاي كتاب را انجام دهند ، غير از چند دانش آموز ، كه يكتا شامل آن ها بود ، بقيّه مشغول حل تمرينات بودند . يكتا بي قرار با دانش آموزان جلويي يا پشتي يا بغل دستي‌ ، در حال حرف زدن يابدون اجازه به وسايل آن هادست مي زد كه با اعتراض آن ها مواجه مي شد.