مقدمه
در واقع آشنایی جدی با علوم کاربردی- فنی و گاه نظری (محض) امروزی بدون داشتن درک صحیح از مباحث ریاضیات امری دشوار و در واقع محال است. دراین صورت چگونه میتوان از خلاقیتها و رشد و باروری استعدادهای دانشآموزان حمایتی همه جانبه داشت چرا که بارها در سطح مدارس دیده شده است که بعضی از دانشآموزان به ایدهها و مسائل جدیدی دست مییابند یا در زمینه یک مسئله علمی، نظری جدید دارند اما به این نظرات توجه خاصی نمیشود.هر معلمی که عهدهدار تدریس ریاضی است یکی از ضروریات کار او واقف بودن به آسیبهای آموزشی ریاضی میباشد تا بتواند اهداف آموزشی و مفاهیم پیچیده ریاضی را روشنتر و ملموستر به دانشآموزان انتقال دهد و آنان را فعالتر وارد شبکه بازی با موجودات ریاضی نماید.معلم پس از تغییر محتوای آموزشی و درک موقعیت زمان و مکان و ویژگیهای یادگیرنده با اعتماد به نفس و اطمینان بیشتری در امر آموزشی میتواند بر چالشهای موجود فائق آید. در این صورت یادگیرنده هم ضمنِ پرورش خلاقیتهایش با آسودگی خیال و اطمینان خاطر به فراگیری میپردازد و اگر کار گروهی باشد در گروه، شرکت فعال خود را نشان خواهد داد پس رسالت خطیر متخصصان تدریس ریاضی در واقع شناخت یادگیرنده، چگونگی شکلدهی مفاهیم ریاضی، دوبارهسازی مفاهیم ریاضی و سرانجام از بین بردن معضلات موجود است. آموزش درست ریاضی را چه از نظر ایجاد تفکر ریاضی به منزله «تحول فرهنگی» و چه به لحاظ تفکر منطقی به منزله «تحول سیاسی و عدم وابستگی» و چه به لحاظ بهرهوری مناسب به منزله «تحول اقتصادی» که نتایج آن در واقع تبدیل نیروی انسانی به سرمایههای انسانی «بهرهوری بهینه» خود نیازمند دو عامل مهم آموزش و انگیزش در راستای اهداف بهینه اجتماعی میباشد البته آموزش به حد کافی به جامعه در زمنیههای مختلف داده شده اما چون ایجاد انگیزه وجود نداشته آموزش نتوانسته کاربرد داشته باشد.برای ایجاد انگیزش در زمینه ریاضیات نیاز به رقابت و رقابتپذیر دانشآموزان میباشد که این رقابت شکل ناسالم به خود گرفته و آموزش از مسیر درست خود منحرف شده در این راستا برای رسیدن به اهداف صحیح میتوان ابتدا فرهنگسازی مناسب نمود تا جلوی اتلاف سرمایههای خانوادگی را گرفت و با دادن اطلاعات درست به دانشآموزان و خانوادهها و یک اطلاعرسانی درست و متحول شدن نظام آموزشی نه در حد یک حرف بلکه تحولی مبنایی و پایهای به راهکارهای درستتر و معقولتری دست یابیم. اما سؤال مهمی که مطرح میباشد آن است که، چرا عدهی کمی از دانشآموزان به درس ریاضی علاقهمند می باشند؟ چرا نتایج ارزشیابی درس ریاضی اغلب فراگیران رضایت بخش نمی باشد؟ چرا بعضی از دانشآموزان در زنگ ریاضی دچار اضطراب و نگرانی میشوند؟ چرا بعضی از آموزگاران در تدریس این درس موفقیّت چندانی ندارند؟ به راستی دلیل این ناکامیها چیست و عوامل آن کدامند؟ بیشک، مهم ترین عاملی که در موفقیت یا ناکامی برخی از معلمان در تدریس ریاضی ، نقش بسزایی دارد، مربوط به روش آنان در علاقه مند کردن دانشآموزان به درس یاد شده و چگونگی ایجاد انگیزه و ارائه مطالب درسی به آنان میباشد. بر این اساس، عنوان گزارش تخصصی حاضر این است: « راهکارهای افزایش علاقهمندی مهرناز به درس ریاضی و انجام فعالیتهای عملکردی آن » و هدف اصلی آن، ایجاد انگیزه و افزایش علاقه در دانشآموز یاد شده نسبت به درس ریاضی و انجام فعالیت های عملکردی آن و پیشرفت فراگیران در آزمون های مداد-کاغذی درس مورد نظر می باشد. از سوی دیگر، این تحقیق در پی آن بود تا علاوه بر افزایش علاقهمندی دانشآموزان به درس ریاضی، میزان مهارت آنان را نیز در انجام آزمونهای عملکردی و فعالیتهای خارج از مدرسه، ارتقا بخشم. هم چنین سعی بر آن داشتم تا میزان کاربرد مفاهیم ریاضی را در زندگی روزمره ی فراگیران افزایش داده، و به دلیل تلفیق درس یادشده با سایر دروس، موفقیت دانشآموزان در یادگیری درسهای دیگر را نیز امکان پذیر سازد. پیشرفتهای سریع و همه جانبه علوم و تکنولوژی و تحولات عظیم اقتصادی و گسترش بیسابقه ارتباطات دیگر دانشهای بشری در قرن بیستم و به ویژه در نیمه دوم آن، مسائل جدیدی را مطرح ساخته است.
بیان مسأله
ریاضی و چهار عمل اصلی مربوط به آن همیشه مورد نیاز زندگی روزمره ما است و یادگیري این چهارعمل در دوره دبستان امکان پذیر می باشد.یادگیري ضرب و جدول مربوط به آن در پایه سوم ابتدایی اتفاق می افتد که اگر کسی در یادگیري آن دچار مشکل شود تقریباً تا آخر عمر گرهی باز نشده در زندگی او میافتد که همیشه در برخورد با مسائل ریاضی مجبور می گردد باکمی مکث این مسئله را حل نماید و اگر این یادگیري ها با لذت همراه باشد به عنوان خاطره اي جالب و به یاد ماندنی در ذهن دانش آموزان می ماند و چیزي که با خاطره همرا باشد از یاد نمی رود چه بسا دانشمندانی که با بازي علمی راآموخته اند و بعد از مدتی با یادآوري آن خاطره ها به آن مقام نائل آمدند و چه بسیار همکارانی که با استفاده از وسایل بسیار ساده و روش هاي آسان توانسته اند مطالب را بصورت عمیق و فراموش نشدنی به دانش آموزان یاد دهند.پس یادگیري همیشه با یک روش امکان پذیر نیست و بهتر است با توجه به زمان و مکان و خصوصیات منطقه اي و…دانش آموزان را تربیت کرده و با زبان خود آنها بازي با تدریس را بصورت عملی انجام داد.