مقدمه کوتاه
آموزش درست ریاضی را چه از نظر ایجاد تفکر ریاضی به منزله «تحول فرهنگی» و چه به لحاظ تفکر منطقی به منزله «تحول سیاسی و عدم وابستگی» و چه به لحاظ بهرهوری مناسب به منزله «تحول اقتصادی» که نتایج آن در واقع تبدیل نیروی انسانی به سرمایههای انسانی «بهرهوری بهینه» خود نیازمند دو عامل مهم آموزش و انگیزش در راستای اهداف بهینه اجتماعی میباشد البته آموزش به حد کافی به جامعه در زمنیههای مختلف داده شده اما چون ایجاد انگیزه وجود نداشته آموزش نتوانسته کاربرد داشته باشد.برای ایجاد انگیزش در زمینه ریاضیات نیاز به رقابت و رقابتپذیر دانشآموزان میباشد که این رقابت شکل ناسالم به خود گرفته و آموزش از مسیر درست خود منحرف شده در این راستا برای رسیدن به اهداف صحیح میتوان ابتدا فرهنگسازی مناسب نمود تا جلوی اتلاف سرمایههای خانوادگی را گرفت و با دادن اطلاعات درست به دانشآموزان و خانوادهها و یک اطلاعرسانی درست و متحول شدن نظام آموزشی نه در حد یک حرف بلکه تحولی مبنایی و پایهای به راهکارهای درستتر و معقولتری دست یابیم. اما سؤال مهمی که مطرح میباشد آن است که، چرا عدهی کمی از دانشآموزان به درس ریاضی علاقهمند می باشند؟ چرا نتایج ارزشیابی درس ریاضی اغلب فراگیران رضایت بخش نمی باشد؟ چرا بعضی از دانشآموزان در زنگ ریاضی دچار اضطراب و نگرانی میشوند؟ چرا بعضی از آموزگاران در تدریس این درس موفقیّت چندانی ندارند؟ به راستی دلیل این ناکامیها چیست و عوامل آن کدامند؟ بیشک، مهم ترین عاملی که در موفقیت یا ناکامی برخی از معلمان در تدریس ریاضی ، نقش بسزایی دارد، مربوط به روش آنان در علاقه مند کردن دانشآموزان به درس یاد شده و چگونگی ایجاد انگیزه و ارائه مطالب درسی به آنان میباشد. بر این اساس، عنوان طرح حاضر این است: « راهکارهای افزایش علاقهمندی دانش آموز مورد نظر به درس ریاضی و انجام فعالیتهای عملکردی آن » و هدف اصلی آن، ایجاد انگیزه و افزایش علاقه در دانشآموز یاد شده نسبت به درس ریاضی و انجام فعالیت های عملکردی آن و پیشرفت فراگیران در آزمون های مداد-کاغذی درس مورد نظر می باشد. از سوی دیگر، این تحقیق در پی آن بود تا علاوه بر افزایش علاقهمندی دانشآموزان به درس ریاضی، میزان مهارت آنان را نیز در انجام آزمونهای عملکردی و فعالیتهای خارج از مدرسه، ارتقا بخشم. هم چنین سعی بر آن داشتم تا میزان کاربرد مفاهیم ریاضی را در زندگی روزمره ی فراگیران افزایش داده، و به دلیل تلفیق درس یادشده با سایر دروس، موفقیت دانشآموزان در یادگیری درسهای دیگر را نیز امکان پذیر سازد. پیشرفتهای سریع و همه جانبه علوم و تکنولوژی و تحولات عظیم اقتصادی و گسترش بیسابقه ارتباطات دیگر دانشهای بشری در قرن بیستم و به ویژه در نیمه دوم آن، مسائل جدیدی را مطرح ساخته است.در واقع آشنایی جدی با علوم کاربردی- فنی و گاه نظری (محض) امروزی بدون داشتن درک صحیح از مباحث ریاضیات امری دشوار و در واقع محال است. دراین صورت چگونه میتوان از خلاقیتها و رشد و باروری استعدادهای دانشآموزان حمایتی همه جانبه داشت چرا که بارها در سطح مدارس دیده شده است که بعضی از دانشآموزان به ایدهها و مسائل جدیدی دست مییابند یا در زمینه یک مسئله علمی، نظری جدید دارند اما به این نظرات توجه خاصی نمیشود.هر معلمی که عهدهدار تدریس ریاضی است یکی از ضروریات کار او واقف بودن به آسیبهای آموزشی ریاضی میباشد تا بتواند اهداف آموزشی و مفاهیم پیچیده ریاضی را روشنتر و ملموستر به دانشآموزان انتقال دهد و آنان را فعالتر وارد شبکه بازی با موجودات ریاضی نماید.معلم پس از تغییر محتوای آموزشی و درک موقعیت زمان و مکان و ویژگیهای یادگیرنده با اعتماد به نفس و اطمینان بیشتری در امر آموزشی میتواند بر چالشهای موجود فائق آید.در این صورت یادگیرنده هم ضمنِ پرورش خلاقیتهایش با آسودگی خیال و اطمینان خاطر به فراگیری میپردازد و اگر کار گروهی باشد در گروه، شرکت فعال خود را نشان خواهد داد پس رسالت خطیر متخصصان تدریس ریاضی در واقع شناخت یادگیرنده، چگونگی شکلدهی مفاهیم ریاضی، دوبارهسازی مفاهیم ریاضی و سرانجام از بین بردن معضلات موجود است. بیان وضع موجود
اینجانب …… سال است که در آموزش و پرورش در حال خدمت می باشم و هم اکنون در آموزشگاه قرآنی طه شهرستان نهاوند در حال تدریس به دانش آموزان هستم. در بین دانش آموزانم فردی وجود داشت که علاقه زیادی به درس ریاضی نداشت و همواره سطح کیفی و علمی وی در این درس ضعیف بود و همواره از این درس گریزان بود. به همین دلیل بنده تصمیم گرفتم او را به این درس علاقه مند نموده و راهکار های مختلفی را به وسیله ابتکارات و پیشنهادات حرفه ای برای ایجاد انگیزه و علاقه وی در درس ریاضی به مرحله اجرا در بیاورم.
شناسایی مسأله
ریاضی و چهار عمل اصلی مربوط به آن همیشه مورد نیاز زندگی روزمره ما است و یادگیري این چهارعمل در دوره دبستان امکان پذیر می باشد.یادگیري ضرب و جدول مربوط به آن در پایه سوم ابتدایی اتفاق می افتد که اگر کسی در یادگیري آن دچار مشکل شود تقریباً تا آخر عمر گرهی باز نشده در زندگی او میافتد که همیشه در برخورد با مسائل ریاضی مجبور می گردد باکمی مکث این مسئله را حل نماید و اگر این یادگیري ها با لذت همراه باشد به عنوان خاطره اي جالب و به یاد ماندنی در ذهن دانش آموزان می ماند و چیزي که با خاطره همرا باشد از یاد نمی رود چه بسا دانشمندانی که با بازي علمی راآموخته اند و بعد از مدتی با یادآوري آن خاطره ها به آن مقام نائل آمدند و چه بسیار همکارانی که با استفاده از وسایل بسیار ساده و روش هاي آسان توانسته اند مطالب را بصورت عمیق و فراموش نشدنی به دانش آموزان یاد دهند.پس یادگیري همیشه با یک روش امکان پذیر نیست و بهتر است با توجه به زمان و مکان و خصوصیات منطقه اي و…دانش آموزان را تربیت کرده و با زبان خود آنها بازي با تدریس را بصورت عملی انجام داد.جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات
مساله عدم علاقه مندی دانش آموزم را به درس ریاضی را با جمعی از همکاران با سابقه در میان گذاشته و با هم به بحث و گفتگو پرداختیم .همه ی همکاران با علاقه ی بسیار در بحث شرکت کردند و نظرات مفیدی ارایه نمودند. با یکی از اساتید صاحب نظر شهرمان نیز موضوع را در میان گذاشتم ایشان مشتاقانه مطالب نوشته شده را مطالعه و نظر خود را بیان نمودند .با مراجعه به کتاب ها و نشریات گوناگون هم به مطالب جالب و قابل توجه در این زمینه دست یافتم پس از گفتگو های بسیار در زمینه ی علل ضعف و مشکلات یادگیری تعدادی از دانش آموزان در درس ریاضی مطالب جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت مشکلاتی که در این باره وجود داشت ،نظیر روش تدریس معلم ،تفاوت های فردی دانش آموزان ،مسائل کمک آموزشی ،محیط فیزیکی کلاس و … فهرست گردید . به منظور آگاهی بیشتر از میزان علاقهی دانشآموزان و به خصوص دانش آموز مورد نظر نسبت به درس ریاضی، دفترچهای به نام ثبت فعالیتهای ریاضی تهیه نموده و هر ورق آن را به دانشآموزی اختصاص دادم و هنگامی که دانشآموزان فعالیتهای مختلف گروهی و فردی در کلاس انجام میدادند، با دقت، رفتار آنان را مشاهده نموده و یادداشت میکردم. بعد از دو ماه و چند روز:با مشاهدهی فعالیتهای دانشآموزانم و به خصوص دانش آموز مورد نظر در زنگ ریاضی و بررسی یادداشتهای روزانه پژوهشی خود، چنین دریافتم:دانش آموز مورد نظر برای شرکت در فعالیتهای گروهی مربوط به درس ریاضی از خود رغبتی نشان نمیداد. در انجام تمرینهای ریاضی دقّت کافی را نداشت در انجام فعالیتهای عملکردی درس ریاضی، با دوستان خود همکاری نمی کرد. در تمیز نگهداشتن کتاب ریاضی چندان کوشا نبود. به وسایل کمک آموزشی هنگام تدریس ریاضی توجه نداشت. با بررسی مراجعات مکرر مادر دانش آموز مورد نظر به کلاسم، و گله مندی از فرزندش در رابطه با درس ریاضی دریافتم:از نتایج آزمونهای مداد-کاغذی درس یاد شده ناراضی بود . نسبت به درس ریاضی ابراز بیعلاقهگی می کرد .انجام تکالیف ریاضی در منزل، با تأخیر و نارضایتی اولیا همراه بود. تکالیف ریاضی با کمک بزرگترهای خود انجام می شد. با نظرسنجی از دانش آموز مورد نظر در مورد میزان علاقهی او نسبت به درس ریاضی دریافتم: نسبت به یادگیری درس ریاضی نگرش مثبتی نداشت . همچنین با بررسی نتایج حاصل از آزمون ریاضی دریافتم: آزمونهای عملکردی را با دقت انجام نمیداد علاقهای به انجام آزمونهای عملکردی نداشت . نتایج آزمونهای عملکردی چندان رضایتبخش نبود. در سال گذشته نیز بعضی از دانشآموزان نسبت به یادگیری مفاهیم درس ریاضی رغبتی از خود نشان نمیدادند. همچنین با بررسی پوشهکار سال قبل فراگیران هم مشخص شد که برخی از آنان تکالیف و فعالیتهای خود را با دقت انجام نداده بودند. برای تعیین وضع موجود از اعداد و ارقام نیز استفاده شد که در این قسمت در قالب شاخصهای کمّی به شرح زیر ارائه میگردد: با استفاده از روش مشاهده ی متمرکز به بررسی نتایج آزمون مداد – کاغذی درس ریاضی پرداختم. نتایج به دست آمده چنین بود متأسفانه، بعد از 3 ماه که از سال تحصیلی می گذشت و با توجه به تمرینات زیادی که در کلاس انجام می شد،با توجه به نمرات توصیفی دانش آموز مورد نظر این امر قابل قبول به نظر نمیرسید. خلاصه یافته های اولیه :- معلمین ما معمولا در کلاس درس متکلم وحده هستند و درس ریاضی که مخصوصا در پایه دوم باید با روش های گوناگون تشریحی،تشبیهی،استفاده از مثال ،تجربه و مشاهده های عینی ،استفاده از مدل و کاوشگری و…) تدریس شود به روش زبانی و قاعده گویی محدود شده است . -معلم آن طور که باید آموزش لازم را ندیده به طور مثال با اصول یادگیری آشنا نیست که بتواند از آن در امر تدریس بهره گیرد .-وسایل کمک آموزشی که نقش مهمی در ارائه مفهوم ریاضی دارند به حد کافی در اختیار معلم و دانش آموز نیست .-تراکم بیش از حد جمعیت در کلاس-عدم ارتباط ریاضی در پایه های مختلف-نقش خود دانش آموز در گیرایی مفاهیم از نظر رشد جسمی و هوش
گردآوری دادهها
جهت شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد بیعلاقهگی دانش آموز مورد نظر نسبت به درس ریاضی پس از محرز شدن مسأله بیعلاقهگی دانشآموزانم به درس ریاضی و رضایت بخش نبودن نتایج ارزشیابی در درس یاد شده، تصمیم گرفتم برای شناسایی علت یا علل ایجادکننده این مسأله، به جمعآوری دادهها اقدام نمایم. ابتدا فرضیاتی را برای خود یادداشت کرده بودم، مثلاً: جذاب نبودن روش تدریسم برای دانشآموزان، عدم علاقهی آنان نسبت به من وغیره. ولی با بررسیهای انجام شده، همانطور که ذکر شد، دریافتم که مشکل بیعلاقهگی آنان نسبت به درس ریاضی مربوط به سالهای قبل و حتی پیشداوری آنان از درس یاد شده، میگردید. با توجه به این که، عامل هر موفقیّت در هر فعالیّتی داشتن اطّلاعات لازم در آن زمینه میباشد، لازم بود از روشهای علمی گردآوری دادهها استفاده کنم، تا از این طریق بتوانم راه حلهای مسأله را نیز بیایم. با توجه به اینکه، پرسشنامه یکی از ابزار رایج برای کسب دادههای تحقیق است. به همین منظور پرسش نامهای با این سؤال تنظیم نموده: «به نظرشما چرا اغلب دانشآموزان نسبت به درس ریاضی بیعلاقهاند؟» و در اختیار20 نفر از اولیای دانشآموزان و5 نفر از آموزگاران شاغل در آموزشگاه که 3 نفر از آنان، آموزگاران سال گذشته بودند، قرار دادم. بعد از چند روز، پرسشنامهها را جمع آوری و پاسخها را بررسی کردم. (برخی از پاسخها مشترک و تکراری بود) هم چنین، جهت نظرسنجی از دانشآموزان در مورد علت بیعلاقهگی آنان به درس ریاضی سؤالات زیر را تنظیم کرده و در زمانهای مناسب از آنان میپرسیدم. چرا بعضی از دانشآموزان به درس ریاضی علاقه ندارند؟ چرا بعضی از دانشآموزان به انجام فعالیت ریاضی بیعلاقهاند؟ همچنین، با مطالعهی کتابهای مختلف، دلایل بیعلاقهگی دانشآموزان نسبت به درس ریاضی را چنین دریافتم، که اولاً: نوع و روش تدریس برخی از آموزگاران در درس ریاضی متناسب با هدف درس نیست. ثانیاً: عدم دقّت و توجّه دانشآموزان به درس ریاضی، منجر به ناتوانی آنان در انجام تکالیف میشود، ثالثاً: عدم آشنایی فراگیران با کاربرد مفاهیم ریاضی در زندگی روزمره، میزان رغبت و علاقهی آنان را به درس یادشده کاهش می دهد. با تجزیهو تحلیلو تفسیر دادهها جهت شناسایی عوامل موثر بر ایجاد بیعلاقهگی دانشآموزان به درس ریاضی پس از جمع آوری پاسخهای اولیا و همکاران به سؤالات پرسشنامه، بررسی پاسخ دانشآموزان به سؤالات مصاحبه، تبادل نظر با مدیر، معاونین و آموزگاران سال های قبل آنان، به تجزیه و تحلیل و تفسیر پاسخها پرداخته و دریافتم که عوامل مؤثر در ایجاد بیعلاقهگی دانشآموزان نسبت به درس ریاضی به ترتیب اولویت به شرح زیر بود: 1. با نشاط نبودن فضای کلاس ریاضی2. فراموش شدن بعضی از مفاهیم ریاضی3. مشکل بودن درس ریاضی(عدم نگرش مثبت دانشآموزان نسبت به یادگیری درس ریاضی 4. عدم آگاهی اغلب اولیا از وضعیت فعالیت ریاضی فرزندشان در کلاس5. ضعف شاگردان در یادگیری مفاهیم پیشنیاز6. وقت گیر بودن انجام تکالیف ریاضی7. عدم آشنایی فراگیران با کاربرد مفاهیم ریاضی در زندگی روزمره8. عدم توجّه برخی از آموزگاران به تفاوتهای فردی و ارائهی تکالیف یکسان به دانشآموزان9. جذاب نبودن وسایل کمک آموزشی10. یکنواخت بودن روش تدریس برخی از آموزگاران11. چیدمان نامناسب میز و نیمکت های کلاسهم چنین با بررسی مطالب به دست آمده از طریق مطالعه ی منابع گوناگون، دریافتم که عدم دقّت و توجّه بعضی از دانشآموزان هنگام تدریس مفاهیم ریاضی، منجر به ناتوانی آنان در انجام تکالیف و فعالیتهای درس مورد نظر شده، در نهایت موجب بیعلاقهگی آنان نیز می گردد.