چكيده
امروز، در نقاط مختلف دنيا، افراد زيادي از اختلالات اجتماعي رنج ميبرند و بيماريهايي چون افسردگي، اضطراب، پرخاشگري همچون بيماري سرماخوردگي روز به روز شايعتر گشته، سلامت اجتماعي افراد را به خطر افكنده است. اختلالات اجتماعي فرصت زندگي مفيد و سالم را از افراد گرفته و عملكردهاي رفتاري آنان را دگرگون ساخته و زندگي را چون كلافي سردرگم ساخته است و افراد معني زندگي را به درستي درك نميكنند. ازآنجا كه هر معلولي از علتي نشأت ميگيرد پس عدم سلامت اجتماعي نيز داراي علت يا عللي ميباشد و از طرفي پيشگيري از بيماري مقدم بر درمان است. نتايج اين تحقيق گوياي اين مطلب است كه: 1- بين سن دانشآموز و پرخاشگري رابطه معنيداري وجود دارد. 2- بين شغل والدين و پرخاشگري رابطه معنيداري وجود ندارد. 3- بين تحصيلات والدين و پرخاشگري فرزندان همبستگي معنيداري وجود ندارد. 4- همچنين بين سن والدين و پرخاشگري فرزندان، بين جمعيت خانواده و افسردگي فرزندان و بين فقدان والدين و پرخاشگري رابطه معنيداري وجود ندارد. 5- بين موقعيت تحصيلي دانشآموز و پرخاشگري رابطه معنيداري وجود دارد
گردآوری اطلاعات( شواهد1)
برای آنکه بتوانم رفتار این دو دانش آموز را تغییر دهم و در امور اجتماعی آنها شاهد پیشرفتی باشم. ابتدا با خانواده های آنها (مادران)مصاحبه ای کوتاه داشتم و از چگونگی برخورد شان با آنها و وضعیت فرهنگی ،اقتصادی و مشکلاتی که در منزل دارند صحبت کردم.در زنگ های تفریح با نزدیک شدن به آنها رابطه خوبی با آنها برقرار کردم و بعد از آن تقریبا سعی می کردم روزی یکبار رفتار و برخوردهای آنها را با هم کنترل کنم و اگر مشکلی پیدا می شد در صدد حل آن بر می آمدم. در حین کنترل سحر و فاطمه رفتار های زیر را در برخورد آنها با دیگران مشاهده کردم: رفتار پرخاشگرانه رایج که مشاهده شد عبارتند از: ۱) فحاشی با یکدیگر فریاد زدن ۲) به یکدیگر عنوان زشت دادن و همدیگر را تحقیر کردن ۳) زور فیزیکی علیه یکدیگر بکار بردن به عنوان مثال هل دادن-تنه زدن -با آرنج به کسی زدن ۴)تهدید یکدیگر ۵)نادیده گرفتن معلم در کلاس ۶)یکدیگر را نسبت به موضوع حساسی اذیت کردن-یک خصوصیت فیزیکی و یا موضوع خانوادگی 7)به حرمت خصوصی یکدیگر تعرض کردن- دفتر خاطرات خصوصی یکدیگر را خواندن