سایت کاریابی جویا کار

برای عضویت در کانال فرهنگیان در تلگرام کلیک کنید

گزارش تخصصی معلمان بررسي مشكلات و راهكار هاي مربوط به درس فيزيك

دسته بندي: مقالات / تحقیقات فرهنگیان / گزارش تخصصی
10 مهر

مقدمه

فیزیک به عنوان علم یافتن قوانین حاکم بر طبیعتی است که انسان از بدو خلقت در تعامل با آن بوده و در خصوص آن تفکر می نموده است و بی شک برای تمام رخدادها و مسائل موجود در طبیعت در ذهن خودش راه حل هایی ارائه نموده است که اکثر آنها نادرست است .هرگاه حل درست یک مسله علمی از ذهن عامه مردم دور باشد , جواب غلط ولی نزدیک به ذهن بیشترمورد پذیرش قرار می گیرد .اینکه آیا خورشید به دور زمین می گردد یا زمین به دور خورشید ، مسأله ای نیست که در زمان خودش حتی در زمان فعلی راه حل درستش قابل فهم تراز جواب غلط آن باشد، تدریس فیزیک از آنجا با دشواری روبروست که بشربه دلیل ذات جستجو گر خویش برای تمام واقعیت ها ، درست یا غلط راه حل هایی ارائه نموده است . گاهی ستاره ها را ارابه های آتشین خدایان می داند که روزها در استراحت وشب ها در حل جنگ و ستیزند و زمین را بر شاخ گاو ، گاو را بر پشت ماهی تصور ,و کوچکترین قسمت اجسام را مولکول فرض می نماید علت سقوط اجسام و بالارفتن دود را اینگونه فرض می نماید که اجسام از زمین منشأ گرفته و آتش از آسمان .اگر چه امروزه این تفکرات برای ما نابخردانه است ، ولی واقعیت اینست که وجود داشته و امروز هم به نوبه خود ذهن دانش آموزان پر از جوابهای غیر منطقی است به خصوص در محدوده فیزیک کلاسیک . شما اگر 10 بار تکرار کنید که پرتاب در راستای قائم یک حرکت با شتاب ثابت است ، باز هم بیش از 70 درصد دانش آموزان در مورد اینکه شتاب اجسام هنگام بالارفتن بیشتر است یا پائین آمدن جواب غلط می دهند .اگر بارها بیان کنید که در شلیک گلوله به مقوا اندازه نیروی گلوله به مقوا بیشتر است یا مقوا به گلوله ، باز جوابشان غلط است . در مبحث الکتریسیته, فشارو…. نیزکم وبیش همین مشکلات وجود دارد .پس دبیران فیزیک ب دو کاررا باید انجام دهند . اول اینکه ذهن دانش آموزان را از آموخته های غلط خالی کنند و سپس واقعیتهای موجود را جانشین سازند. این کار در واقع به منزله ی تغییر جهت رودخانه است از سراریزی به سر بالایی . در فیزیک جدید به دلیل اینکه ذهن دانش آموزان تقریباً خالی از اطلاعات است کار راحت تر به نظر می رسد ولی مشکل این است که در این خصوص ما معلمان نیز به اندازه کافی اطلاعات نداریم وهنوز به درک کاملی از مطلب نرسیدیم تا بتوانیم آن را به خوبی بیان کنیم هرگز با حوصله در آزمایشگاه پدیده فوتوالکتریک ، تابش جسم سیاه ، و کار با نیم رسانا را تمرین نکردیم به همین دلیل به سرعت از آنها می گذریم .مشکل بعدی عدم استفاده از آزمایشگاه به هر دلیلی است ,که یادگیری را مشکل می نماید گاهی مطلبی که در ساعت های متمادی تدریس برای دانش آموزان قابل فهم نیست ، با یک جلسه آزمایش کاملاً درک می گردد .ولی کمتربه این موضوع توجه می گردد.مشکل بعدی عدم برنامه ریزی درست در رعایت ارتباط منطقی بین دروس فیزیک در پایه های مختلف است به تمام این موارد عدم برگزاری دوره های ضمن خدمت بطور مرتب ، عدم آموزش نیروهای تازه استخدام ، استفاده از نیروهای شرکتی ، استفاده از دبیران رشته های غیر مرتبط با فیزیک و از همه مهمتر کاهش ساعت تدریس در طول هفته از جمله مشکلاتی است که به موارد قبل اضافه می گردد .مشکلات تدریس درس فیزیک ودانستنیها فیزیک به عنوان علم یافتن قوانین حاکم بر طبیعتی است که انسان از بدو خلقت در تعامل با آن بوده و در خصوص آن تفکر می نموده است و بی شک برای تمام رخدادها و مسائل موجود در طبیعت در ذهن خودش راه حل هایی ارائه نموده است که اکثر آنها نادرست است . هرگاه حل درست یک مسأله علمی از ذهن عامه مردم دور باشد ، جواب غلط ولی نزدیک به ذهن بیشتر مورد پذیرش قرار می گیرد . اینکه آیا خورشید به دور زمین می گردد یا زمین به دور خورشید ، مسأله ای نیست که در زمان خودش حتی در زمان فعلی راه حل درستش قابل فهم تر از جواب غلط آن باشد؛ تدریس فیزیک از آنجا با دشواری روبروست که بشر به دلیل ذات جستجوگر خویش برای تمام واقعیت ها ، درست یا غلط راه حل هایی ارائه نموده است. گاهی ستاره ها را ارابه های آتشین خدایان می داند که روزها در استراحت و شب ها در حل جنگ و ستیزند و زمین را بر شاخ گاو ، گاو را بر پشت ماهی تصور و کوچکترین قسمت اجسام را مولکول فرض می نماید علت سقوط اجسام و بالا رفتن دود را اینگونه فرض می نماید که اجسام از زمین منشأ گرفته و آتش از آسمان؛ گرچه امروزه این تفکرات برای ما نابخردانه است، ولی واقعیت اینست که وجود داشته و امروز هم به نوبه ی خود، ذهن دانش آموزان پر از جوابهای غیر منطقی است به خصوص در محدوده ی فیزیک کلاسیک . شما اگر 10 بار تکرار کنید که پرتاب در راستای قائم، یک حرکت با شتاب ثابت است، باز هم بیش از 70 درصد دانش آموزان در مورد اینکه شتاب اجسام هنگام بالا رفتن بیشتر است یا پائین آمدن، جواب غلط می دهند . اگر بارها بیان کنید که در شلیک گلوله به مقوا اندازه ی نیروی گلوله به مقوا بیشتر است یا مقوا به گلوله، باز جوابشان غلط است. در مبحث الکتریسیته؛ فشار و …. نیز کم و بیش همین مشکلات وجود دارد . پس دبیران فیزیک دو کار را باید انجام دهند . اول اینکه ذهن دانش آموزان را از آموخته های غلط خالی کنند و سپس واقعیتهای موجود را جانشین سازند. این کار در واقع به منزله ی تغییر جهت رودخانه است از سرازیزی به سر بالایی . در فیزیک جدید به دلیل اینکه ذهن دانش آموزان تقریباً خالی از اطلاعات است کار، راحت تر به نظر می رسد ولی مشکل این است که در این خصوص ما معلمان نیز به اندازه کافی اطلاعات نداریم و هنوز به درک کاملی از مطلب نرسیدیم تا بتوانیم آن را به خوبی بیان کنیم، هرگز با حوصله در آزمایشگاه، پدیده فوتوالکتریک ، تابش جسم سیاه، و کار با نیم رسانا را تمرین نکردیم به همین دلیل به سرعت از آنها می گذریم .مشکل بعدی، عدم استفاده از آزمایشگاه به هر دلیلی است که یادگیری را مشکل می نماید؛ گاهی مطلبی که در ساعت های متمادی تدریس برای دانش آموزان قابل فهم نیست ، با یک جلسه آزمایش کاملاً درک می گردد ولی کمتر به این موضوع توجه می گردد . مشکل بعدی عدم برنامه ریزی درست در رعایت ارتباط منطقی بین دروس فیزیک در پایه های مختلف است به تمام این موارد، عدم برگزاری دوره های ضمن خدمت بطور مرتب، عدم آموزش نیروهای تازه استخدام، استفاده از دبیران رشته های غیر مرتبط با فیزیک و از همه مهم تر کاهش ساعت تدریس فیزیک در طول هفته از جمله مشکلاتی است که به موارد قبل اضافه می گردد شاید بهتر باشد تغییراتی اساسی در زمینه تدریس فیزیک ایجاد شود . آیا می دانید که:می دانیم اجسامی که سطح تیره ای دارند وقتی در مقابل نور خورشید قرار می گیرند بیشتر از اجسامی که سطح روشنی دارند گرم می شوند این موضوع در مورد بالا پوشی که بادیه نشینان درصحرا می پوشند صدق می نماید، یعنی بالاپوش سیاه بیشتر از بالاپوش سفید گرم می گردد . پس چرا بادیه نشین ردایی سیاه برتن می نماید؟ آیا واقعاً این پوشش موجب کاهش شانس زنده ماندن در محیط بیابانهای سوزان نمی گردد؟ جواب: بله؛ این قابل قبول است که در بیابانهای سوزان ردای سیاه تقریبا 6درجه نسبت به ردای سفید مشابه خود گرمتر است؛ اما با اینحال بادیه نشینان صحرای سیناهمچنان ردای سیاه می پوشند چرا که خودش دمای بیشتری نسبت به ردای سفید دارد و می تواند هوای درون ردا را گرم کنددر نتیجه هوای گرمتر سریعتر بالا می رود و از منافذ پارچه خارج می گردد؛ و در همین زمان هوای بیرونی از پایین ردا که باز است به داخل ردا کشیده می گردد بنابراین درزیر ردای سیاه گردش هوا افزایش می یابد واین موضوع، بادیه نشین را نسبت به کسی که ردای سفید پوشیده خنک تر می نماید.در واقع نسیم پیوسته ای که به بدن بادیه نشین می وزد می تواند برای او احساس آرامش ایجادمی نماید.این موضوع توسط چهار فیزیکدان بررسی شده ونتیجه ی فوق در مجله ی علمی وپژوهشی نیچر(معتبرترین مجله علمی دنیا) به چاپ رسیده است.دلایل افت تحصیلی در درس فیزیک 1 و آزمایشگاه علم فيزيك يكي از علوم پايه مهم در دنياي علم امرو ز مي با شد كه نقش مهمي در زندگي انسانها دارد و دائما در حال تغيير و تحول مي با شد تا جاي كه د ر نشست هاي بين المللي از كشو رهاي جهان خو ا سته شده تا آمو زش فيزيك را بعنوان امر حياتي در زندگي شهروندان به حساب آورند و با توجه به تاثير اين علم در پيشرفت صنعت ،علوم وتكنولوژي لازم است فعاليتهاي زيادي براي ايجاد انگيزه وعلاقه جهت يادگيري فيزيك در دنياي امرو ز انجام پذيرد در كشو ر ما نيزآمو زش درس فيزيك به صورت رسمي ازسا ل ا ول دبيرستا ن شروع مي شود و رفته رفته تخصصي تر ميگردد.با توجه به اينكه دانش آموزان تا سال اول دبيرستان تقريباً هيچ گونه پيشينه اي از درس فيزيك ندارند و با واژه فيزيك بيگانه ا ند معمولا ًمشكلات زيادي در امر يادگيري براي دانش آمو زان سال اول دبيرستان پيش مي آيد و تقريباً قريب به اتفاق معلماني كه در پايه اول دبيرستان درس فيزيك را تدريس مي كنند با اين مسئله مواجه هستند. مشكلاتي نظير اضطراب ،نگراني ، دلهره و ضعف در حل مسا ئل فيزيكي و د رك مفاهيم آن د ر ا بتدا با عث كا هش نمرات درسي ، د ر ادا مه با عث بي علا قگي و د ر نهايت مو جب گرا يش ا ندك آنها به فيزيك د ر پايه ها ي با لا تر و مخصوصا مدارج دانشگاهي مي گردد . حال آنكه فيزيك يكي از علوم پايه و بنيادي مي باشد و بايدتوجه قابل ملاحظه اي براي رفع مشكلات در اين مورد مبذول داشت. براي مرتفع كردن اين معضلات بايد از دو جنبه كلان و خرد موضوع را مورد بررسي قرار داد. يكي از جنبه هاي كلان ، مسائل مربوط به سياستهاي دفتر تا ليفات و برنامه ريزي كتب درسي كشور مي باشد. در نظام آموزشي كشور ما سال اول دبيرستان عمومي تلقي ميگردد بطوريكه بايددروس ارائه شده دراين مقطع تحصيلي جنبه عمومي داشته و اطلاعات دانش آموزان را در زمينه هاي موردنظر ارتقاء ببخشد و از پرداختن به مسائل تخصصي و جز ئيات پرهيز نمايد. چرا كه تمامي دانش آموزان با علايق و استعدادهاي متفا وت به طو ر يكسان د ر ا ين پايه تحصيل مي كنندو گرايش تخصصي آنها وتحصيل در رشته هاي مختلف ا عم از رياضي و فيزيك ، تجربي ، ا نسا ني ، هنر ، فني و حرفه اي و كارودانش از سال دوم آغاز مي گردد. در صورتيكه در تاليف كتب درسي براي سال اول دبيرستان خصوصا دردرس فيزيك به اين موضوع توجه كمتري شده ودروس ارائه شده به صورت تخصصي و فراتر از فهم واستعداد دانش آموزاني است كه گرايشي به رشته هاي تخصصي فيزيك(رياضي و فيزيك،تجربي ) ندارند.بنابراين مشكلات و معضلات عديده اي را براي يادگيري دانش آموزان وآموزش دبيران فراهم آورده است. با توجه به اينكه دانش آمو زان سال اول دبيرستان غربا لگري نشده اند و علائق و استعدا دهاي آنها مو رد بر ر سي قرا ر نگرفته است يادگيري دروس پايه مانند فيزيك بطور اختصاصي مشكلات زيادي را درپايه اول دبيرستان فراهم مي آورد. البته آشنايي با اين دروس براي دانش آموزان بصورت عمومي لازم وضروري مي باشد.ولي ا رائه آنها بصورت تخصصي دريادگيري دانش آموزان خدشه ايجادكرده وبا عث افت تحصيلي شديدآنان مي گردد كه در نهايت باعث بي علاقگي آنان به تحصيل در مقاطع بالاتر مي شود . در صورتيكه اگر محتوي كتب سال اول بخصوص فيزيك به صو رت عمومي باشد و به طور مثال از كاربردهاي فيزيك در زندگي و تكنولوزي و جنبه هاي عمومي آن در تاليف كتاب فيزيك ۱ و آزمايشگاه استفاده شود تاثير آن در يادگيري دانش آموزان به مراتب بالاتر از اكنون مي باشد كه دانش آموزان مطالب اختصاصي دور از ذهن را به صورت طوطي وار حفظ مي كنند و چون در سالهاي بعد ديگر ازدرس فيزيك خبري نيست تمام مطالب آن را به ورطه فراموشي مي سپارند.بنابراين مي توان گفت اگر مطا لب ا را ئه شده د ر د رو س سا ل او ل د بير ستا ن بخصوص در درس فيزيك به صورت عمومي باشد: اولا- ديگر از افت تحصيلي بالا در سال اول دبيرستان خبري نخواهد بود. ثانيا – با توجه به اينكه مشكل افت تحصيلي در سال اول دبيرستان مرتفع مي گردد مشكل افت تحصيلي در سا لهاي بعد نيز به مقدار قابل ملاحظه اي كاهش مي يابد زيرا با عمومي شدن مطا لب دروس پايه ا ز جمله فيزيك دانش آموزان به راحتي اين دروس را پاس مي كنند و بنابراين از سرخوردگي و احساس اضطراب و نگراني آنها براي ادامه تحصيل كم مي شود و با شناخت بهتري از خود و استعدادهاي خود به تحصيل در سالهاي بعد ادامه مي دهند. از ديگر جنبه هاي كلان افت تحصيلي در درس فيزيك سال اول دبيرستان ، سيا ستهاي نظام آمو زشي كشو ر جهت بالا بردن كميت آموزش مي باشد. موضوعي كه باعث مهجور ماندن كيفيت آموزشي مي گردد . بطوريكه مطابق با اين سياست ، بيشتر دانش آموزاني كه به سال اول دبيرستان راه مي يابند ازبندتبصره دريك يا چند درس در دوره راهنمايي استفاده مي كنند و معمولا دروسي را كه تبصره مي نمايند رياضي و علوم سوم راهنمايي مي باشد كه از مهمترين دروس پيش نيازبراي يادگيري درس فيزيك است.بنابراين واضح و مبرهن است بيشتردانش آموزاني كه به سال اول دبيرستان راه مي يابندتقريبا هيچ گونه پيش زمينه اي براي يادگيري د رس فيزيك ندا رند ، د ر نتيجه لازم است كه مسئولين امر با دقت بيشتري براي آموزش كشو ر برنامه ريزي كنندو عواقب بعدي بعضي قوانين و مصوبات را در نظر داشته باشند . شايديك قانون بتواند مشكلي را دريك مقطع زماني و يا مكاني حل نمايداما اگر بدو ن در نظرگرفتن جوانب امر با شد باعث برو ز مشكلات عديده اي د ر مقا طع بعدي خوا هد شد كه اين مسئله معمولا ضعف بيشتر قوانين و مقررات مصوب مي باشد.جنبه سوم از مبحث كلان افت تحصيلي در درس فيزيك ۱ و آزمايشگاه ، هم خوا ني ندا شتن ساعت تدريس درس فيزيك ۱ و آزمايشگاه با محتوي حجم مطالب آن مي باشد .محتوي مطالب كتاب فيزيك ۱ و آزمايشگاه هر سال در حال افزايش است ، حال آنكه ساعات تدريس آن از گذشته تا بحال رو ند نزولي را طي كرده است بطو ريكه در حال حاضر ساعات تدريس اين كتاب ۳ ساعت در هفته مي باشد ، يعني يك دبير درطي۳ ساعت درهفته بايد قادر باشد تمام مطالب كتاب را همراه با فرمولها ، شكلها و آزمايشها تدريس نمايد ، حال آنكه از طرفي، بسياري ازمطالب ارائه شده دراين كتاب به صورت كلي است و دبير براي فهما ندن آنها به دانش آمو زان بايد ا ز يك سري مطا لب جزئي استفاده نمايدكه خود مستلزم زمان زيادي مي باشد ازطرف ديگرانجام آزمايشات كتاب به صورت فعال درسركلاس درس توسط دانش آموزان بسيار وقت گير است. همچنين نمي توان بعض مطالب كتاب را به صورت ساده بيان نمود ، زيرا مباحثي در كتاب فيزيك ۱ و آزمايشگاه مانند نور ، آينه ها و عدسي ها گنجاده شده كه در هيچ يك از مقاطع تحصيلي دبيرستان تكرار نمي گردد و جالب آنكه همين مطالب حدود 15% الي 20% سوالات فيزيك كنكور هر سال را تشكيل مي دهند، بنابراين با توجه به مطالب فوق ، نتيجه مي گيريم كه براي تدريس كتاب فيزيك ۱ و آزمايشگاه ، به صورت جامع و كامل ۳ ساعت در هفته اصلا كافي نمي باشد و لازم است يا از حجم مطالب آن كاسته شود و همانطور كه قبلا گفته شد جنبه عمومي پيدا كند و يا حداقل ساعات تدريس آن افزايش يابد. اگر از جنبه هاي كلان ا فت تحصيلي د ر د رس فيزيك سا ل او ل دبيرستا ن گذ ر كنيم به بحث خرد آن مي رسيم كه گريبانگير دبيران محترم مي باشد . البته لازم به ذكر است كه تا چشمه گل آلود باشد كاري از فرودستان پايين چشمه بر نمي آيد، اما با توجه به اينكه كار معلم سوختن و ساختن است به اميداينكه روزي ، روزگاري بزرگدستان به فكر تصحيح قوانين ومقررات باشند، شايد بتوان گفت تنها كاري كه در اين شرايط بغرنج از عهده دبيران محترم بر مي آيد آن است كه مراحل زير را در برنامه تدريس خود در نظر داشته باشند: 1- در ابتداي سال تحصيلي پيش زمينه اي فكري در ذهن دانش آموزان از وا ژه فيزيك ،كاربرد آن در زندگي روزمره و اهميت آن در پيشرفت علوم ، تكنولوژي و فنآوري ايجاد نمود. 2- همچنين درابتداي سال تحصيلي روابط رياضي دوره راهنمايي مرتبط با درس فيزيك سال اول دبيرستان يادآوري گردد و نحوه تبديل واحدها در موارد لازم ذكر شود. 3- مراحل حل مسئله شامل ( معلوم و مجهول كردن ، تبديل واحدها ، نو شتن فرمو لهاي مربوطه ، جا گذا ري صحيح ، حل مسئله بصورت رياضي و نتيجه گيري ) به دانش آموزان آموزش داده شود 4- آزمايشهاي كتاب به صورت كاملا ساه در حد وقت كلاس انجام گيرد . 5- تدريس در حد امكانات و وقت بصورت فعال و دانش آموز محور انجام گيرد و از تدريس بصورت سخنراني و معلم محوري كه باعث خستگي دانش آموزان مي شود پرهيز گردد. البته شايان ذكر است كه با توجه به وقت اندك تدريس درس فيزيك ۱ و آزمايشگاه ، حجم زياد مطالب و تخصصي بودن آنها ، انجام تمام مراحل بالا كمي دور از ذهن و غير قابل تصور باشد ، اما اميد است با تغيير در سياستهاي كلان آمو زش وپرو رش بتوان مشكلات آمو زشي و پرو رشي كشو ر را حل نمود و روزي برسد كه معلم بدون دلهره از كمبود وقت و امكانات و …. بتواند تدريسي در خور شان خود ودانش آموزان انجام دهد . بررسي مشكلات يادگيري دانش‌آموزان در درس فيزيك فرآيند ياددهي ـ يادگيري از ديرباز مورد توجه پيشگامان تعليم و تربيت بوده است تا آنجا كه كتاب‌ها و مقالات بسيار زيادي ( اكثراً توسط روان‌شناسان ) در اين باره نوشته شده است اما موضوع بسيار مهم اين است كه تا فرد ياد دهنده بطور عملي و مستمر با گروه‌هاي مختلف يادگيرنده در ارتباط نباشد ، بسياري از مطالب كليدي اين فرآيند را درك نخواهد كرد كه شايد بسيار ساده تر از مطالب ارائه شده از ديدگاه روانشناختي و تربيتي باشد تحقيقي كه نتيجة آن به‌دنبال خواهد آمد به‌دنبال مشكلات اصلي يادگيري دانش‌آموزان البته از ديد معلمان آنان بود . عناوين موضوعات هر چند كلي بيان شده بود اما دورنماي خوبي از مشكلات اصلي آنان به‌دست آورده مي‌شد چرا كه دبيران محترم به 9 مورد آن از مجموع 17 مورد پاسخ بالاي 50 درصد داده بودند البته چند مورد ديگر آن نيز جاي بحث دارد ! كه در جاي خود مورد بررسي قرار خواهد گرفت در قسمت بحث و ارائه پيشنهاد جزئيات اين درونماي كلي تا حدي مطرح مي‌شود در پايان سوالات از همكاران خواسته شده بود كه نظرات خود را به جز اين 17 مورد بيان فرمايند كه فقط 5 نفر آن را تكميل فرموده بودند كه موارد مطرح شده توسط آنان نيز در قالب همين 17 مورد بود البته با تأكيد بيشتر و مورد جديدي يافت نشد . روش تحقيق : ابتدا پرسشنامه‌اي مطابق آن‌چه ضميمه مي‌شود تهيه گرديده و به دبيران منطقه در تمامي دبيرستان‌هاي دخترانه و پسرانه در سطح شهرستان اسلام‌شهر ارسال گرديد سپس پرسشنامه‌هاي تكميل شده جمع‌آوري و تك‌تك سوالات مورد بررسي قرار‌گرفته شد و درصد پاسخ مثبت به آنها محاسبه گرديد . نتايج پاسخ مثبت به‌هر سوال بر حسب درصد : سوال 1) %35/82 سوال2 ) %7/11 سوال3 ) %58/70 سوال4 ) %88/5سوال5 ) %47/76 سوال6 ) %11/94 سوال7 ) %82/58 سوال8 ) %70/14سوال9 ) %70/14 سوال10 ) %82/8 سوال11 ) %05/47 سوال12 ) %94/52سوال13 ) %100 سوال14 ) %50 سوال15 ) %11/44 سوال16 ) %35/32سوال17 ) %94/52بحث و نتيجه گيري در مورد يافته‌هاي عددي و پيشنهاد راه كار عملي : سوال 1 ـ كافي نبود ساعات درس فيزيك به‌عنوان مشكل مطرح شده بود كه %35/82 به‌آن پاسخ مثبت داده بودند اما بهتر بود فيزيك 1 و 2 و 3 پيش‌دانشگاهي هر كدام به‌طور جداگانه مورد بررسي قرار مي‌گرفت چرا كه فيزيك1 با توجه به اينكه فيزيك عمومي است و مطالب و مسائل آن نبايد خيلي بالاتر از سطح كتاب مطرح شود زمان 3 ساعت براي تمام كردن و ياد دادن مفاهيم كتاب كافي به‌نظر مي‌رسد كه شايد دليل همكاراني كه اين مورد را مشكل ندانسته‌اند اين موضوع باشد . اما درصد بالاي پاسخ مثبت به اين سوال نشان مي‌دهد كه از كنار اين مشكل ساده نمي‌توان گذشت از طرفي امكان تغيير ساعت در برنامة درسي نيز وجود ندارد و يا از ما ساخته نيست بنابراين تشكيل كلاس‌هاي فوق برنامه فوق برنامه براي رفع اين مشكل ضروري به ‌نظر مي‌رسد و مسائل مالي آن نيز يا بايد از طريق اوليا و يا در صورت مشكلات مالي دانش‌آموزان ( بسياري از همكاران به‌آن اشاره كرده‌اند ) از طريق مدير مدرسه تأمين شود . سوال 2 ـ عدم انگيزة كافي دبير در ايجاد ارتباط با دانش‌آموزان به‌عنوان مشكل مطرح شده بود چرا كه ياد‌دهي يادگيري مناسب بدون ارتباط مؤثر با دانش‌آموزان بسيار مشكل و يا غير ممكن است چه بسا دبيراني كه از نظر علمي در سطح بالايي باشند اما در ايجاد ارتباط با دانش‌آموزان موفق نباشند و يا انگيزه‌اي براي اين‌كار نداشته باشند از طرفي دبيراني هستند كه هر آنچه مي‌دانند با ارتباط برقرار كردن قوي و مثبت با دانش‌آموزان در اختيار آنان قرار مي‌دهند و در امر آموزش بسيار موفق هستند . در پاسخ به اين سوال %7/11 دبيران پاسخ مثبت داده بودند كه به اين معناست كه اين مشكل به‌عنوان مشكل اساسي در سطح منطقه مطرح نيست چرا كه %88 دبيران با پاسخ منفي به اين سوال انگيزة كافي خود را در ايجاد ارتباط با دانش‌آموزان مطرح كرده بودند كه اين مورد كلي از يافته‌هاي ارزشمند و خلاف فرضيه قبلي اين تحقيق بود سوال3 ـ استاندارد نبودن كتب آموزشي به‌عنوان مشكل مطرح شده‌بود كه %58/70 دبيران به‌آن پاسخ مثبت داده بودند چرا كه طبق نظريان خود همكاران بعضي مطالب در كتاب خيلي ناقص و سطحي بيان شده كه تفهيم آن به‌دانش‌آموزان مشكل است . از طرفي كاربرد بعضي از مفاهيم فيزيك در كتاب نيامده است يا مطالب مطرح شده همخواني كافي يا سطح رياضي دانش‌آموزان ندارد مثلاً مبحث شكست نور فيزيك1 كه روابط Sin را مطرح كرده ، چرا كه تازه در سال اول دانش‌آموز در رياضي با Sin آشنا مي‌شود و تقريباً همزمان دو دبير رياضي و فيزيك شروع به‌تدريس اين موضوع مي‌كنند وضعيت بدتر آنكه بسياري از دبيران رياضي اين موضوع را به پايان كتاب موكول مي‌كنند . در مجموع هر چند اين مشكل وجود دارد اما كار زيادي از ما ساخته نيست شايد درحد نوشتن انتقادي و ارسال آن به مؤلفين كتاب كه خوانده شود و يا خير . سوال 4 ـ عدم توانايي كافي دبير در تدريس برخي موضوعات به‌عنوان مشكل مطرح بود كه فقط %88/5 به آن پاسخ مثبت داده بودند يعني از 34 دبير فيزيك فقط 2 نفر در تدريس برخي موضوعات ضعيف هستند كه شايد مهمترين يافته حاصل از اين سوال اعتماد به نفس بالاي دبيران منطقه باشند چرا كه با وجود كلمة برخي موضوعات در سوال درصد پاسخ مثبت بالاتري پيش‌بيني مي‌شد به‌هرحال به روز شدن اطلاعات دبير ، بيان مثال‌هاي كاربردي در تدريس ، استفاده از روش تدريس مناسب با هر مبحث مفيد به‌نظر مي‌رسد . سوال5 ـ بي‌انگيزگي دانش‌آموزان به‌طور كلي نسبت به يادگيري مطرح شد بود كه همة درس‌ها از جمله فيزيك را شامل مي‌شود كه %47/76 دبيران فيزيك به‌آن پاسخ مثبت داده بودند . اين بي‌انگيزگي ممكن است ناشي از عدم امكان قبولي در رشته و شهر مناسب در كنكور ، بازاركار ، مشكلات اقتصادي و فرهنگي خانواده‌ها و … باشد . در مجموع هدفمند كردن فعاليت‌هاي آنان و توجه به علايق آنان و بيان مسائل جذاب و جالب علمي در حين تدريس تا حدودي از اين مشكل مي‌كاهد . سوال6 ـ تلاش نكردن و درس نخواندن خود دانش‌آموزان بيان شده بود كه %11/94 دبيران به آن پاسخ مثبت داده بودند كه بعد از سوال 13 ( ضعف اساسي دانش‌آموزان در رياضيات ) بالاترين پاسخ مثبت بين همة سوالات را دارا مي‌باشد اين مشكل و همچنين مهمترين مشكل دانش‌آموزان در‌تمامي دروس مي‌باشد . صرف‌نظر از عدة كمي در كلاس كه داراي مشكلات جدي از جمله مواردي كه در سوال قبل ( بي انگيزگي ) مطرح شده به‌طور كلي حتي بسياري از دانش‌آموزان قوي نيز بيشتر تلاش را وظيفة معلم مي‌دانند تا خودشان و اساساً نقش‌ها در تدريس جابه‌جا شده است چرا كه طبق نظريان بسياري از اساتيد تعليم و تربيت وظيفة معلم تنها ايجاد سوال و بيان موضوع به‌طور كلي است و تا خود دانش‌آموزان به‌دنبال سوال نروند ( خواه پاسخ را بيابند يا خير ) يادگيري حقيقي حاصل نخواهد شد . اما وضعيت فعلي از ديد دانش‌آموزان نه‌تنها تفهيم مطالب به‌طور كامل را وظيفة معلم دانسته بلكه حل تك‌تك تمرين‌ها و فعاليت‌ها را نيز از وظايف مهم او مي‌شمارد تازه پس از ياد نگرفتن نيز مقصر اصلي معلم است سوال اين است كه آيا خود معلمان و سيستم آموزشي در پديد آمدن و گسترش روز به روز اين مشكل نقش دارند يا خير كه يك بازنگري و تغيير كلي در اينجا ضروري به‌نظر مي‌رسد . سوال7 ـ عدم استفاده مناسب از وسايل كمك آموزشي در تدريس به‌عنوان مشكل مطرح شده بود كه %82/58 دبيران به‌آن پاسخ مثبت داده بودند كه با فرضية اوليه نيز تا حدودي سازگار مي‌باشد چرا كه ثابت شده است كه استفاده از وسيلة كمك آموزشي در درك و لمس بهتر مفهوم توسط دانش‌آموزان تأثير انكار ناپذيري دارد ، از سويي ديگر در استفاده از اين وسايل نيز محدوديت‌هايي وجود دارد كه از جمله امكانات مدرسه و زمان كلاس مي‌باشد . اما نكته قابل اجرا در حل اين مشكل آن است كه اولاً دبير سعي در استفادة بهينه از امكانات موجود داشته باشد ثانياً وسايل كمك آموزشي صرفاً وسايل پيشرفته آزمايشگاهي اطلاق نمي‌شود . كما اينكه يك لولة خودكار بيك نيز كنار پنجرة كلاس در تدريس تجزية نور توسط منشور بسيار چاره‌ساز خواهد بود . در سوال 8 ـ مشكل عدم همكاري متصديان آزمايشگاه مطرح گرديده بود كه %7/14 دبيران به‌آن پاسخ مثبت داده‌ بودند در هر صورت به‌دليل كمبود وقت آزاد دبير در مدرسه همكاري متصديان ضروري است اما پاسخ مثبت كم به اين سوال نشان دهندة همكاري خوب بين متصديان و دبيران در سطح منطقه مي‌باشد . سوال9 ـ مشغوليت دبير به كارهاي دست و پاگير بخشنامه‌اي را به‌عنوان مشكل بيان كرده است كه %7/14 دبيران به‌آن پاسخ مثبت داده‌اند كه در اين مورد نيز مشكل جدي به‌نظر نمي‌رسد . اما واضح است كه هر چه دبير فراغت ذهني بيشترداشته باشد كارآيي او در تدريس نيز بسيار بالاتر مي‌رود . مثلاً اجراي بند به بند مفاد ارزشيابي ممكن است قدري از انرژي و وقت دبير را به خود اختصاص دهد كه البته ارزشمند است اما هنوز ارزشيابي كه وظيفة اصلي معلم را در تعليم و تربيت بسنجد اجرا نشده است چرا كه مجريان اين ارزشيابي فقط دانش‌آموزان هستند و بس و آنهم با ملاك‌هاي دقيق خودشان البته امتياز اين ارزشيابي پس از سال‌ها به دبير داده مي‌شود . در سوال 10 ـ استفادة نامناسب از تنبيه و تشويق مطرح شده بود كه فقط %82/8 همكاران به‌آن به ديد مشكل نگريسته‌اند در هر صورت درصد پايين اين مورد نشان دهندة آن است كه وجود اين مشكل حاشيه‌اي است اما تنبيه و تشويق مناسب ابزار بسيار قوي در فرآيند ياددهي ـ يادگيري همواره مطرح بوده و هست و بر همة دبيران لازم است تا انواع آن‌را با رجوع ديگر به كتاب‌هاي روانشناسي تربيتي بار ديگر مرور كنند . سوال 11ـ مشكل بودن بعضي مباحث فيزيك بيان شده است كه %05/47 همكاران به‌آن پاسخ مثبت داده‌اند كه همانطور كه در مورد سوال 3 ( استاندارد نبودن كتب آموزشي ) نيز بيان شد . حتي اگر اين مشكل نيز وجود داشته باشد كار چنداني در تغيير مباحث از دبير ساخته نيست پس فقط بايد به‌دنبال راه حلي بهتر در تفهيم اين مباحث به دانش‌آموزان بود . سوال12ـ نامناسب بودن كلاس‌هاي ضمن خدمت براي دبيران را به‌عنوان مشكل مطرح ساخته است كه %94/52 دبيران به‌آن پاسخ مثبت داده‌اند كه هر چند اين مشكل آمار بالاي %50 را دارد و نسبتاً مهم تلقي مي‌شود اما حل آن تنها توسط مسئولين آموزش نيروي انساني امكان‌پذير است . استفاده از اساتيد مجرّب و متعهّد ، زمان مناسب كلاس‌ها ، منسجم بودن مطالب ارائه شده در اين كلاس‌ها ، مرتبط بودن با مطالب كتاب‌هاي درسي به مفيدتر شدن اين كلاس‌ها كنك خواهد كرد . در سوال13ـ ضعف اساسي دانش‌آموزان در رياضيات به‌عنوان مشكل بيان شده است كه %100 همكاران به آن پاسخ مثبت داده‌اند كه اين سوال بالاترين درصد را در بين همة سوالات به خود اختصاص داده است درهرصورت وجود اين مشكل انكار ناپذير است . از طرفي كمبود زمان كلاس فيزيك اجازة لازم را به دبير براي توضيح زياد رياضي مسأله‌ها نمي‌دهد پس يا بايد از دبيران رياضي كمك گرفت كه در مثال‌هاي خود از فرمول‌ها و مسأله‌هاي فيزيك استفاده كنند و يا اينكه جزوات رياضي مناسب با هر كتاب فيزيك توسطه معلم تهيه و به ‌دانش‌آموزان ارائه شود . سوال14 ـ پندارة منفي دانش‌آموزان نسبت به درس فيزيك به ‌عنوان مشكل مطرح شده كه %50 همكاران به‌آن پاسخ مثبت داده‌اند از آنجا كه تصور قبلي فرد از هر موضوع در عملكرد او نقش دارد دانش‌آموزان نيز وقتي درسي را سخت شنيده‌ باشند در يادگيري آن نيز تلاش جدي نخواهند كرد چه بسا كه درس مشكلتري را با تصور ساده بودن آن بسيار بهتر ياد خوهند گرفت . پس بر دبيران لازم است تا در جلسات اول بخصوص در پاية اول نسبت به نقش‌گيري اين موضوع در ذهن دانش‌آموزان حساس بوده و با بيان مثال‌هاي كاربردي و جذاب و بيان مسايل ساده در ابتدا او را به فيزيك علاقمند ساخته و درس فيزيك را براي او سخت جلوه ندهد . در سوال 15ـ اضطراب نمره از سوي دانش‌آموزان و درصد قبولي از سوي دبيران مشكل مطرح شده است كه %11/44 همكاران به‌آن پاسخ مثبت داده‌اند . اگر بتوانيم موضوع يادگيري را از نمره و درصد قبولي جدا كنيم كار بسيار شايسته و مهمي انجام داده‌ايم اما اين موضوع در عمل تقريباً غيرممكن است چرا كه ما به‌هرحال براي تعيين سطح يادگيري آنان به يك ابزار نيازمنديم . اما تهديدهاي مكرر از سوي دبير و ايجاد اضطراب در دانش‌آموزان نيز از عوامل مخل يادگيري است اما درصد قبولي نيز براي دبيران تنها زماني قابل مقايسه و استفاده است كه آزمون با سوالات استاندارد هماهنگ در مدارسي كه از نظر فرهنگي و اقتصادي ( منطقة قرار گرفتنشان ) كاملاً همخواني داشته باشند برگزار گردد و تعداد دانش‌آموزان در هر كلاس نيز تقريباً برابر باشد يعني خيلي زياد يا خيلي كم نباشند . در ضمن با وجود اين شرايط ابزار درصد قبولي بايد براي سنجش پيشرفته دانش‌آموزان ( نسبت به سال قبلشان يا نسبت به دانش‌آموزان ……… ) مورد بررسي قرار گيرد نه كارآيي معلم . در سوال 16ـ ضعف نحوة ارزشيابي دبيران به‌عنوان مشكل بيان شده است كه %35/32 دبيران به آن پاسخ مثبت داده‌اند . از آنجا كه ارزشيابي يكي از اركان مهم تدريس تلقي مي‌شود . همة دبيران بايد همچنان‌كه در نحوة تدريس خود تغييراتي مستمر مي‌دهند در نحوة ارزشيابي نيز از شيوه‌هاي جديدتر و يا سوالات جديدتري بهره جويند . بارم‌بندي نامناسب سوالات تأثير بسيار مهمي در عدم سنجش مناسب ميزان يادگيري دانش‌آموزان دارد چه بسا كه بارم‌هايي كه عادلانه توزيع نشده باشد و مناسب سوال نباشد حتي موجب كم شدن نمرة دانش‌آموزان قوي شود . از طرفي بيان سولات كليشه‌اي و فقط در سطح دانش‌ از مشكلات مهم نحوة ارزشيابي مي‌باشد . بيان روشن سوالات ، استفاده از شكل ، رسم ، جدول ، نمودار ، استفاده از سوالات جاي‌خالي ، دور كلمة صحيح خط كشيدني ، وصل كردني ، غلط‌يابي ، طراحي آزمايش و … در بالا بردن كيفيت ارزشيابي بسيار مؤثر است . در سوال آخر عدم همكاري كليه اوليا به‌عنوان مشكل مطرح شده است كه %94/52 همكاران به آن پاسخ مثبت داده‌اند كه با توجه به آمار آن اين مشكل نسبتاً با اهميت مي‌باشد . اما كار چنداني در حل آن ساخته نيست شايد برگزاري جلسات ديدار با اوليا و توجيه آنان قدري مفيد باشد . روش هاي مطالعه صحيح و درس خواندن براي رسيدن به موفقيتهمه ما از معلم و پدر و مادر و … دائما ميشنويم كه "درس بخوان!” ولي هيچكس به ما نميگويد كه چكونه درس بخوانيم و مطالعه كنيم تا ضمن آنكه از درس خواندن لذت بيشتري ببريم بازدهي بيشتري نيز داشته باشيم . براستي چگونه بايستي درس خواند؟ بسياري از دانش آموزان و يا حتي دانشجويان ميگويند كه ديگر حوصله خواندن را ندارند.واقعيت اين است كه اكثر افراد ، روش صحيح مطالعه را نميدانند و متاسفانه در مدرسه و دانشگاه هم هرگز چگونه درس خواندن را ياد نميدهند.در زير به مهمترين روشهاي مطالعه صحيح و موثر مي پردازيم . آنها را با دقت به خاطر بسپاريد و براي يكبار هم كه شده اجرا كنيد.شيوه صحيح مطالعه ، چهار مزيت عمده زير را به دنبال دارد:1- زمان مطالعه را كاهش ميدهد.2- ميزان يادگيري را افزايش ميدهد.3- مدت نگهداري مطالب در حافظه را طولاني تر ميكند.4- به خاطر سپاري اطلاعات را آسان تر مي سازد.براي داشتن مطالعه اي فعال و پويا ، نوشتن نكات مهم در حين خواندن ضروري است تا براي مرور مطالب ، دوباره كتاب را نخوانده و در زماني كوتاه از روي يادداشت هاي خود ، مطالب را مرور كرد.يادداشت برداري ، بخش مهم و حساس از مطالعه است كه بايد يه آن توجهي خاص داشت ؛ چون موفقيت شما را تا حدود زيادي تضمين خواهد كرد و مدت زمان لازم براي يادگيري را كاهش خواهد داد . خواندن بدون يادداشت برداري يك علت مهم فراموشي است.شش روش مطالعه:1- خواندن بدون نوشتن: همانطور كه اشاره شد روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآيندي فعال و پويا است و براي نيل به اين هدف بايد از تمام حواس خود براي درك صحيح مطالب استفاده كرد . بايد با چشمان خود مطالب را خواند ، بايد در زمان مورد نياز مطالب را بلند بلند ادا كرد و نكات مهم را يادداشت كرد تا هم با مطلب مورد مطالعه درگير شده و حضوري فعال و همه جانبه در يادگيري داشت و هم در هنگام مورد نياز ، خصوصا قبل از امتحان ، بتوان از روي نوشته ها مرور كرد و خيلي سريع مطالب مهم را مجددا به خاطر سپرد.2- خط كشيدن زير نكات مهم: اين روش شايد نسبت به روش قبلي بهتر باشد ولي روش كاملي براي مطالعه نيست چرا كه در اين روش ، بعضي افراد به جاي آنكه تمركز و توجه بر روي يادگيري و درك مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط كشيدن روي نكات مهم ميگردد . حداقل ، روش صحيح خط كشيدن زير نكات مهم به اين صورت است كه ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را كاملا درك كنند و سپس زير نكات مهم خط بكشند نه آنكه در كتاب دنبال نكات مهم بگردند تا زير آن خط بكشند.3- حاشيه نويسي: اين روش نسبت به دو روش قبلي بهتر است ولي باز هم روشي مناسب براي درك عميق مطالب و خواندن كتب درسي نيست ولي ميتواند براي يادگيري مطالبي كه از اهميت چنداني برخوردار نيستند مورد استفاده قرار گيرد.4- خلاصه نويسي: در اين روش ، شما مطالب را ميخوانيد و آنچه را درك كرده ايد بصورت خلاصه بر روي دفتري يادداشت ميكنيد كه اين روش براي مطالعه مناسب است و از روشهاي قبلي بهتر مي باشد چرا كه در اين روش ، ابتدا مطالب را درك كرده ، سپس آنها را يادداشت ميكنيد اما باز هم بهترين روش براي خواندن نيست.5- كليدبرداري: كليدبرداري روشي بسيار مناسب براي خواندن و نوشتن نكات مهم است . در اين روش ، شما پس از درك مطلب ، بصورت كليدي نكات مهم را يادداشت ميكنيد و در واقع ، كلمه كليدي ، كوتاهترين و راحت ترين و بهترين و پرمعني ترين كلمه اي است كه با ديدن آن ، مفهوم جمله تداعي شده و به خاطر آورده ميشود.6- خلاقيت و طرح شبكه اي مغز: اين روش بهترين شيوه براي يادگيري ، خصوصا فراگيري مطالب درسي است . در اين روش ، شما مطالب را ميخوانيد ؛ پس از درك حقيقي آنها نكات مهم را به زبان خودتان (و نه بصورت جملات كتابي) و بصورت كليدي يادداشت ميكنيد و سپس كلمات كليدي را بر روي طرح شبكه اي مغز مي نويسيد (در واقع نوشته هاي خود را به بهترين شكل ممكن سازماندهي ميكنيد و نكات اصلي و فرعي را مشخص ميكنيد) تا در دفعات بعد به جاي دوباره خواني كتاب ، فقط به طرح شبكه اي توليد شده مراجعه كرده و با ديدن كلمات كليدي نوشته شده بر روي طرح شبكه اي مغز ، آنها را خيلي سريع مرور كنيد . اين روش ، درصد موفقيت تحصيلي شما را تا حدود بسيار زيادي افزايش ميدهد و درس خواندن را بسيار آسان ميكند و بازده مطالب را افزايش ميدهد.

قيمت فايل:10000 تومان
تعداد صفحات:120
خريد فايل word
دسته بندی ها
تبلیغات متنی