مقدمه
مدیریت، شغلی سخت و طاقت فرسا است برای اینکه مدیران بایستی با منابع محدود و امکانات کم به انتظارات مشتریان پاسخ دهند. ماهیت قرن ۲۱ ایجاب می کند که مشتریان انتظارات رو به تزاید داشته باشند چون قرن ۲۱ به قرن انفجار دانش و اطلاعات مشهور است اطلاعات اینترنت در هر ۶ ساعت ۲ برابر می شود. بیش از ۳۰۰۰ شبکه تلویزیونی ماهواره ای به امر اطلاع رسانی مشغول هستند. دانش اجتماعی و اطلاعات عمومی مردم بسیار بالاست. در این شرایط وظیفه مدیران سنگین و مضاعف است برای اینکه مدیران در این شرایط می بایست با قدرت رهبری و هماهنگی شان برای جلب رضایت مشتریان تلاش نمایند. اگر سیستم مدیریتی کشورمان را با سیستم مدیریتی سایر کشورها مقایسه کنیم، می بینیم در کشور ما متاسفانه مدیریت آسان ترین شغل است. (به جز در یک سازمان) برای اینکه مدیران ما بر خلاف مدیران کشورهای پیشرفته منابع مالی و انسانی خوبی در اختیار دارند و پاسخگو نیز نیستند. اصولا نظام پاسخگویی در دستگاههای اجرایی ایران تعریف نشده است. اما در یک سازمان ایران سیستم مدیریتی با بقیه سازمانها متفاوت است آن هم سازمان آموزش و پرورش است که مدیران اجرایی آن در مدارس با شرایط ویژه ای مدیریت می کنند. این شرایط عبارتست از کمبود شدید منابع مالی به طوری که سرانه هر دانش آموز در مدارس دولتی بسیار پایین و حتی اسف بار است. سرانه هر دانش آموز در ایران حدود ۵۰ دلار و در کشورهای توسعه یافته حدود ۱۰۰۰ دلار است. مدیران مدارس بر خلاف سایر مدیران سازمانهای همتراز فاقد اتاقهای مجلل و منشی های متعدد هستند. در نتیجه دائم در تماس با مراجعین و اولیاء دانش آموزان هستند و باید در مقابل آنان پاسخ گو باشند و هرگونهكوتاهي، سهلانگاري و اشتباه در زمينه آموزش و پرورش انسانها تأثيرات نامطلوب و زيانباري در رشد افراد و كل جامعه دارد. مدیران مدارس دولتی ایران از حقوق و حق سرپرستی ناچیزی برخوردارند و برخلاف مدیران همتراز سایر سازمانها از امکانات جانبی مثل اماکن مسکونی، خودرو و ... برخوردار نیستند و تنها به خاطر عشق و علاقه به مدیریت کار می کنند. مدیران مدارس دولتی ایران باید در مقابل مسئولان مافوق، اولیاء دانش آموزان و نمایندگی محترم مجلس پاسخگو باشند از طرف دیگر با امکانات ناچیز، کیفیت آموزشی را بالا ببرند و درصد قبولی بیشتر داشته باشند و با دست خالی به فضاهای فیزیکی و اماکن آموزشی نیز برسند. در اینجا می توان گفت با دست خالی کار خارق العاده انجام دهند. و در این میان مدیر آموزگاران، علاوه بر مدیریت که فرصت های ویژه ای را می طلبد، مسووليت سنگين معلمي، پرورشی، کارهاي خدماتي، کارهاي دفتری، مديريت و رهبري انسانها و... را به عهده دارند و اين در حالي است که بسياري از امکانات از جمله کتابخانه، آزمايشگاه و زمين ورزشي و... در مدارس چندپايه وجود ندارد.
مفهوم مديرآموزگار: مدیر آموزگار، آموزگاري است كه علاوه بر تدريس در يك كلاس يك پايه، دو پايه يا چند پايه، مسئوليت مديريت دبستان محل خدمت خويش را نيز بر عهده دارد (مرتضوی زاده، 1388، ص38).
مفهوم کلاس درس چند پایه: کلاس چند پایه یک موقعیت خاص آموزشی است که در آن حداقل دو پایه تحصیلی تا حداکثر 5 پایه دانش آموزان حضور دارند که توسط یک معلم اداره می شود. دلیل تشکیل چنین کلاسهایی تعداد دانش آموزان در یک مدرسه است. که نسبت به کلاسهای تک پایه از تراکم کمتری برخوردار است (میر شفیعی لنگری، 1385، ص8). این کلاسها با عنوانهای دیگر چون آموزش و پرورش جایگزین وکلاسهای چند سنی، ترکیبی و گروهی نام گذاری شده اند. (مرتضوی زاده، 1388، ص38). کلاس های چند پایه برای فراهم کردن دوره کامل آموزش ابتدایی با افزایش میزان دستیابی به هدفهای آموزشی در مناطق دور افتاده و کم جمعیت و روستاههایی که تعداد دانش آموزان کمتری دارند و همچنین استفاده از منابع محدود تشکیل می شوند (متین ، 1378).
وظایف و اختیارات مدیران مجتمع های آموزشی
شاغل این پست تحت نظارت رییس آموزش وپرورش شهرستان/منطقه / ناحیه مربوط با رعایت شرایط احراز مدیریت مدارس، مصوبه شورای عالی آموزش وپرورش ) انتخاب و عهده دار وظایف ذیل می باشد.
- نظارت بر امور آموزشي و پرورشي، اداري و مالي واحدهاي تحت پوشش
- ارزشيابي عملكرد كاركنان مجتمع، معاون، معاون- آموزگار و يا معاون- دبير واحدهاي تحت پوشش
- تأييد نهايي ارزشيابي افراد فوق الذكر بر اساس دستورالعمل هاي مربوط انجام خواهد شد.
- اجراي مصوبات شوراي مجتمع
- نظارت بر اجراي
برنامه سالانه واحدهاي تابعه مجتمع (تحت پوشش و محل استقرار)
- مكاتبات، گزارش ها و پيگيري هاي اداري واحدهاي تحت پوشش با اداره آموزش و پرورش.
- دريافت و توزيع بخشنامه ها بين واحدهاي تحت پوشش (اطلاع رساني آن به افراد ذي نفع بر عهده واحدهاي آموزشي تحت پوشش مربوط مي باشد.)
- به منظور بهره گيري از خدمات عوامل اجرايي اعم از معاون آموزشي، معاون اجرايي، معاون پروشي و تربيت بدني و خدمتگزار و ... به روش مناسبي از خدمات آنها در ديگر واحدهاي تحت پوشش مجتمع استفاده نمايد.
- فراهم سازي زمينه لازم جهت تحقق بخشيدن به اهداف مصوب دوره هاي تحصيلي مربوط با همكاري و مشاركت معاونين مدارس، كاركنان و با بهره گيري از امكانات و ظرفيت هاي داخل و خارج از مجتمع و مدارس تحت پوشش.
- ايجاد محيطي آموزنده و پرورش دهنده براي شكوفا شدن استعدادهاي مختلف دانش آموزان متناسب با دوره هاي تحصيلي و تفاوت هاي فردي آنها.
- تدوين برنامه جامع سالانه مجتمع و نظارت بر برنامه ريزي سالانه مدارس تحت پوشش آن با رعايت ضوابط و مقررات مربوطه و از طريق جلب مشاركت اولياء، كاركنان و دانش آموزان.
- نظارت بر تهيه و تنظيم برنامه هاي هفتگي مدارس تحت پوشش بر اساس جدول مواد درسي برنامه مصوب ومطابق با دوره هاي تحصيلي مربوط با همكاري ساير كاركنان و نيز نظارت بر سازماندهي نيروهاي انساني مدارس بر اساس ضوابط و متناسب با برنامه ها.
- بررسي و انسداد دفاتر آمار و ارزشيابي تحصيلي و تربيتي (امتحانات) واحدهاي تحت پوشش به عنوان نماينده اداره آموزش و پرورش.
- برنامه ريزي به منظور تقويت رفتارهاي پژوهش مدار در دانش آموزان و نظارت بر شناسايي دانش آموزان مستعد با همكاري معلمان و ساير كاركنان و همچنين تعامل با پژوهش سراها و مراكز علمي با همكاري روساي دوره هاي تحصيلي مربوط.
- نظارت بر حسن اجراي صحيح و به موقع برنامه ها و فعاليت هاي آموزشي و پرورشي بر اساس ضوابط و مقررات.
- نظارت بر برنامه ريزي و اجراي فعاليت هاي عمومي و فراگير مجتمع و مدارس تحت پوشش آن نظير مراسم آغازين، مناسبت ها، ايام ا...، نماز جماعت، فعاليت هاي قرآني و گروهي و مسابقات فرهنگي، هنري و ورزشي، بازديدها و اردوهاي آموزشي و پرورشي.
- اهتمام بر تحت پوشش كامل قراردادن كودكان لازم التعليم محدوده جغرافيايي مجتمع.
- برنامه ريزي به منظور جلب مشاركت معاونان، معلمان و ساير كاركنان مجتمع براي ايفاي نقش تربيتي.
- نظارت بر نحوه رفتار، كردار و حضور و غياب دانش آموزان بر اساس آيين نامه هاي انضباطي مصوب توسط مدارس تحت پوشش.
- نظارت بر شيوه هاي شناسايي و فراهم سازي شرايط مناسب براي دانش آموزاني كه دچار افت تحصيلي، ناهنجاري هاي رفتاري- اخلاقي، نارسايي هاي جسماني و مشكلات خانوادگي مي باشند، با حفظ اصل رازداري و در صورت لزوم معرفي آنها به مراجع ذي ربط.
- برنامه ريزي جهت ايجاد تعامل بين معاونان، كاركنان، دانش آموزان و اولياي آنها به منظور توسعه مهارت هاي زندگي مبتني بر اخلاق و رفتار اسلامي.
- برنامه ريزي و ايجاد هماهنگي در مجتمع و مدارس تحت پوشش آن پيرامون امور اداري، آموزشي، پرورشي و ... و نظارت بر امور محوله.
- نظارت بر حضور فعال معاونان مجتمع در مدارس مربوط قبل از آغاز به كار روزانه و مادامي كه برنامه ها و فعاليت هاي آموزشي و پرورشي در جريان است و خارج شدن از مجتمع پس از اطمينان از خروج تمامي دانش آموزان مطابق با ضوابط.
- نظارت بر آماده سازي فضا و تجهيزات واحدهاي آموزشي مجتمع قبل از آغاز سال تحصيلي و برنامه ريزي و نظارت در تجهيز و توسعه آنها و نظارت بر حفظ و نگهداري اموال، فضاها و تجهيزات آموزشي و پرورشي.
- ابلاغ و تبيين شرح وظايف محوله از سوي وزارت متبوع به كليه كاركنان واحدهاي آموزشي مجتمع و مدارس تحت پوشش و نظارت بر اجراي صحيح آنها.
- تقسيم وظايف بين معاونين واحدهاي تحت پوشش مجتمع، معاونان و ساير كاركنان مجتمع.
- تأمين شرايط مناسب بهداشتي (عمومي، فردي و محيطي) و ايمني دانش آموزان و كاركنان واحدهاي آموزشي و اقدام در جهت پيشگيري از بيماري ها، سوانح و حوادث احتمالي و مقابله با آنها و نيز نظارت بر تغذيه ميان وعده دانش آموزان.
- برنامه ريزي جهت بازديدهاي مستمر از مدارس تحت پوشش مجتمع و نظارت بر حسن انجام فعاليت ها و وظايف كاركنان آنها و ارزشيابي مستمر از عملكرد آنها بر اساس ضوابط و همچنين شناسايي كاركنان كوشا، فعال و شايسته با همكاري معاونين هر دوره به منظور تقدير و تشويق آنها.
- برنامه ريزي جهت تشكيل و غنا بخشيدن به جلسات مرتبط (گروه هاي آموزشي و شوراهاي مدرسه، انجمن هاي اولياء و مربيان، شوراهاي معلمان و شوراهاي دانشآموزي و ....) و حضور فعال شركت كنندگان و نيز نظارت بر اجراي مصوبات و چگونگي ثبت و نگهداري سوابق و صورت جلسات مربوط.
- برنامه ريزي و نظارت بر ثبت نام و سازماندهي دانش آموزان مطابق ضوابط و مقررات مربوط توسط وي، معاون و يا معاون آموزگار هر يك از مدارس تحت پوشش.
- برنامه ريزي به منظور استفاده بهينه از منابع مالي و نيروهاي انساني مربوط و تقويت آنها با بهره گيري از مشاركت هاي مردمي و كمك هاي خيرين.
- همكاري و تعامل مؤثر و مشاركت با ساير اداره ها، سازمان ها، نهادها، ارگان ها و ... با هماهنگي آموزش و پرورش مربوط.
- برنامه ريزي جهت توسعه مهارت هاي حرفه اي خود و ساير كاركنان و شركت در دوره هاي مربوط، گردهمايي ها، جشنواره ها و جلسات مرتبط كه از طرف آموزش و پرورش ابلاغ شده و تسهيل در جهت شركت كليه كاركنان مجتمع و مدارس تحت پوشش مطابق ضوابط و مقررات.
- انجام و نظارت بر حضور و غياب كاركنان و انجام وظايف اداري، آموزشي و پرورشي در غياب آنها با همكاري ساير كاركنان و اتخاذ تدابير لازم براي رفع مشكل.
- نظارت بر تهيه و تنظيم دفاتر رسمي مجتمع و مدارك پرسنلي كاركنان برابر مقررات و در زمان مقرر جهت انسداد آنها.
- برنامه ريزي و نظارت بر تهيه، تنظيم و اجراي برنامه ارزشيابي پيشرفت تحصيلي و امتحانات با همكاري شوراهاي مدارس و استخراج نتايج آنها و نيز نظارت بر اطلاع رساني به موقع و مناسب به اولياء و دانش آموزان.
- نظارت بر ثبت و نگهداري اسناد مربوط و مدارك تحصيلي دانش آموزان و نيز امحاء اوراق امتحاني و ساير مدارك مطابق با ضوابط و مقررات توسط عوامل مربوط.
- انجام و نظارت بر اجراي صحيح و به موقع كليه بخشنامه ها، دستورالعمل ها، آييننامه ها، شيوه نامه ها و ...صادره از سوي مراجع ذي صلاح.
- نظارت بر تهيه و تنظيم گزارش هاي لازم در خصوص فعاليت هاي مجتمع با همكاري و مشاركت عوامل مربوط.
- برنامه ريزي و نظارت بر تهيه، بررسي و توزيع كتب، نشريات و رسانه هاي ديداري و شنيداري مرتبط با فعاليت هاي آموزشي و پرورشي.
- بهره گيري از فناوري اطلاعات و ارتباطات در فعاليت هاي مدرسه اي مجتمع و ايجاد امكان توسعه و بهره برداري مؤثر از آن در بين كاركنان و دانش آموزان.
- تحويل اسناد و دفاتر امتحانات و صورت اموال و وسايل مجتمع در صورت تغيير سمت به مسئول جديد طبق مقررات.
- بهره گيري از ساز و كارهاي مناسب جهت پاسخگويي و اطلاع رساني به موقع به والدين، دانش آموزان، كاركنان و ساير مراجعين به واحدهاي آموزشي برابر ضوابط و مقررات.
- آشنا نمودن كاركنان شاغل در مجتمع و مدارس تحت پوشش به وظايف، آييننامهها و دستورالعمل هاي آموزشي، پرورشي، اداري و مالي مربوط.
- فراهم سازي الگوهاي روش تدريس، فنون كلاس داري، طراحي و برنامه ريزي درسي، آموزشي و پرورشي، ارتقاء فرايند ياددهي و يادگيري، روش تهيه طرح درس و ارائه خدمات مشاوره و راهنمايي شغلي به معاون آموزگاران و معلمين كم سابقه و نيازمند راهنمايي و كمك (ويژه مجتمع داراي مدارس تحت پوشش دوره تحصيلي ابتدايي).
- برنامه ريزي جهت استفاده از امكانات مدارس تحت پوشش (مانند لوازم سمعي و بصري، رايانه، كارگاه و آزمايشگاه و ...) به صورت يكپارچه به منظور استفاده بهينه از امكانات.
- انجام و تكميل فرم هاي ارزشيابي كاركنان در پايان هر دوره.
- تعامل، پاسخگويي به مراجعات و سوالات مراجعين و والدين دانش آموزان در خصوص مسائل آموزشي، پرورشي، مشاوره اي و اداري آنان.
- تعيين جانشين و مسئول در مدارس تحت پوششي كه بيش از يك معاون دارند و در غياب مدير مجتمع لازم است تا مسئوليت مدرسه را برعهده گيرند.
- ارائه گزارش هاي دوره اي و لازم به واحدها و مسئولين آموزش و پرورش شهرستان/ منطقه/ ناحيه.
- تهيه دفاتر و اسناد هزينه مالي مجتمع و مدارس تحت پوشش مطابق قوانين و مقررات مربوط (مجتمع و مدارس تحت پوشش آن داراي يك حساب بانكي مي باشند كه سرانه به اين حساب واريز مي گردد. همچنين كليه كمك هاي مردمي در مدارس تحت پوشش به حساب فوق واريز و توسط مدير مجتمع در همان محل هزينه ميشود).
- ارائه گزارش به مسئولين ذي ربط در خصوص مسائل امنيتي، تعميرات، توسعه و ... كه لازم است جهت جلوگيري از خطرات احتمالي و يا توسعه امر آموزش و پرورش صورت پذيرد.
- ثبت اطلاعات آماري مورد نياز در قالب فرم هاي مربوط در سامانه بكفاي تحت وب.
- انجام ساير امور ارجاعي مربوط در صورت لزوم.
آسیب شناسی طرح مجتمع های آموزشی شهری و روستایی
آموزش و پرورش و اصولاً نظام تعلیم و تربیت هر جامعه از ارکان اساسی آن واز نهاد های تأثیر گذار بوده و ایجاد تغییرات و پویایی متناسب با نیاز ها جزو لاینفک آن به شمار می آید که هرگونه تغییر و تحول در آن باید با تفکر وسیع و عمیق و تامل بسیار همراه باشد، چرا که بروز هر اشتباهی می تواندتاثیر برگشت ناپذیر و خطر ناکی بر احاد افراد جامعه و کشور داشته باشد. اما از دیگر سو از لازمه های هر تغییری داشتن برنامه و از ضروریات هر برنامه ای جهت استقرار تغيیر دخالت دادن کسانی است که با اجرای آن زندگی شان تحت تأثیر قرار می گیرد.این کار از مرحله تعیین اهداف ، طراحی و برنامه ریزی گرفته تا اجرا و ارزیابی باید انجام شود.
همچنین قبل از اجرای هر طرحی ، اطلاع رسانی،ایجاد آمادگی روانی و عملی در بین احاد جامعه و مجریان، از ضروریات بوده و درصد پذیرش و موفقیت را افزایش می دهد. متاسفانه مشاهده می شود برخی از طرحهای پیشنهادی یا در حال اجرای وزارت محترم آموزش و پرورش از این خصوصیات مهم برخوردار نیست. در صورتیکه این امر باید به صورت جدی تری در این وزارتخانه مورد توجه برنامه ریزان و مجریان محترم قرار گیرد.
ضمن احترام به تلاشها و تشکر از زحمات و کوششهای دست اندرکاران محترم وزارت آموزش و پرورش،مدتی است که شاهد معرفی و به اجرا در آمدن برخی طرحها و برنامه ها هستیم که چون با واقع نگری و انعطاف پذیری و مشارکت که از اصول اولیه و مسلم برنامه ریزی آموزشی است، همراه نیست، به جای حل مشکلات یا ارتقای سطح کمی و کیفی آموزش و پرور ش تعادل موجود را از بین برده یا خواهد برد. از جمله طرحهایی که در دوسال گذشته اجرا شد طرح مجتمع های آموزشی روستایی بوده به گونه ای که بدون اجرای آزمایشی و ارزیابی آن به یکباره تحت نام ((ترنم ولایت)) به اجرا در آمد و در حین اجرا نیز بدلیل کم توجهی برنامه ریزان محترم به جوانب مختلف طرح مسایل و مشکلاتی بروز کرد. از سوی دیگر در بعد پررنگ کردن جنبه سیاسی طرح ، موضوعاتی مانند این ادعا که طرح تجمیع مدارس ، انقلابی در آموزش و پرورش ایجاد می کند و یا بخشی از پازل تحول بنیادین نظام آموزشی است و برخی کلی گویی های دیگر در آئین نامه و دستورالعمل طرح یا سایت مربوط و همچنین باز کردن حساب ارزشی از طریق نامگذاری طرح ،تلاشهایی بوده برای احیاناً پوشاندن نقاط ضعف آن و کم اطلاع نگاه داشتن صاحبنظران و منتقدان تعلیم و تربیت ، که این عمل در مورد طرح مجتمع شهری ((حیات طیبه)) نیز همچنان تکرار شده است.
در این بین معلوم نیست آیا ارزیابی مستقل یا درون سازمانی از اجرای طرح پس از یکسال در مجتمع های روستایی انجام گرفته است یا خیر؟در صورت انجام ارزیابی ، چه نتایج مثبتی از آن حاصل شده که به مدارس شهری نیز تعمیم یافته که مسلماً در صورت وجود نتایج مثبت آن به عموم صاحبنظران عرضه می شد.
آنچه در عمل ، پس از اجرای طرح مشاهده شده و بعنوان مشکلات طرح، می توان از آن یادکرد عبارتند از :
-تناقض بین پراکندگی مدارس به لحاظ جغرافیایی و مدیریت اداری و مالی متمرکز مدرسه.
-چند جنسیتی بودن مدارس تحت پوشش مجتمع های روستایی و ایجاد مشکل در مدیریت واحد و انجام وظیفه معاون پرورشی مجتمع در بعد پرورشی و...
-از نکات دیگر گشایش حساب بانکی جامع و متمرکز برای مجتمع است ،که درواقع تجمیع امور مالی مدارس ، که یکی از مهمترین ارکان تجمیع اداری است را پیگیری می کند ،که خود باعث کندی اداره امور مدارس شد.- از آنجا که هیچ یک از مدارس تشکیل دهنده مجتمع ، حساب بانکی مستقلی ندارند و مدیریت مجتمع از طریق شورای مربوط ، سهم هر مدرسه را تعیین می کند، با توجه به مسایل و اختلافات محلی و دیدگاههای مدیران و انجمن مدارس، تعیین سهم مدارس زیر مجموعه توسط مدیر مجتمع منجر به بروز نارضایتی می شود.
- این طرح به کاهش تعداد مدارس که به نظر می رسد هدف اصلی اجرای طرح است ، منجر نشده و فقط مدیریت این مدارس متمرکز شده و هریک از مدارس عضو مجتمع ، موجودیت خود را حفظ کرده است.
- طرح تجیمع تنها باعث افزایش تعداد نیروهای اداری و تعداد پست ها و میزها و عناوین و افزایش هزینه ها در مناطق دور دست می شود.
- پیش بینی شده بود دبیرستانهایی با حداکثر 90 نفر دانش آموز، فقط با یک مدیر مدرسه ، بدون معاون آموزشی یا پرورشی اداره شود. در این بین اگر مشکلی برای مدیر پیش آید و وی موفق به حضور در مدرسه برای مدت زمانی یا چند روز نشود ، مدرسه را قانوناً چه کسی اداره می کند و پاسخگو خواهد بود.
- طبق طرح مقرر شده معاون پرورشی آزاد مدارس به نوعی حذف و معاون پرورشی مجتمع در کل مدارس تحت پوشش روستایی انجام وظیفه کند. با توجه به بُعد مسافت مدارس و همچنین در برخی مواقع جنسیت متفاوت دانش آموزان ، فعالیت معاون پرورشی مجتمع برای جنس مخالف تاثیر گذار نبوده و ایشان مشکلات متعددی را برای انجام فعالیتهای مربوط ، در پیش رو خواهد داشت.
- براساس طرح، معاون اجرایی مجتمع نیز باید کل کارهای مدارس روستایی تحت پوشش را نظیر امور ثبت نام و حسابداری و ... را انجام دهد. این کار در روستاها صرفاً در حد نظارت توسط معاون اجرایی مجتمع خلاصه شده چون هریک از مدارس دارای سیستم واحد خودشان هستند و کارهایشان را رأساً انجام می دهند و این در حالیست که معاونین اجرایی بیشتر همان دفتر دارانی با مدرک کمتر از فوق دیپلم هستند که کارهای محوله را با توجه به شرح وظیفه بلند بالایی که برای معاونان اجرایی تعیین شده ، قادر نیستند انجام دهند و تنها چیزی که عاید شده افزایش حقوق این عده است که با توجه به کارهایی که نمی کنند تحت هیچ عنوان منطقی نبوده و این مبلغ معادل مزایای معاونان بوده و مبلغ کمی نیست و بار مالی زیادی را به آموزش و پرورش تحمیل می کند.
اینها خلاصه ای از برخی از انبوه مشکلاتی بود که هم اکنون مجتمع های روستایی با آن مواجه هستند و اگر اندک ارزیابی و نظر سنجی از مدیران مجتمع ها و مدیران تحت پوشش انجام می گرفت به این مشکلات و بسیاری دیگر پی برده می شد و مسلماَ از ادامه یا تعمیم آن به شهرها جلوگیری بعمل می آمد.
طبق پیش بینی ها ، تعدادی از مدارس شهری که حایز شرایط لازم هستند ، تحت عنوان مجتمع آموزشی فعالیت می نمایند و تحت اهداف و عناوینی نظیر اینکه ایجاد این مجتمع ها در راستای اهداف سند تحول راهبردی آموزش و پرورش است یا اثر بخشی و ارتقای کیفیت آموزش و پرورش را در پی دارد ، رصد کردن بهتر مسایل آموزشی و تربیتی دانش آموزان ، مدیریت بهینه امکانات و فضای آموزشی، ساماندهی بهتر و دقیق تر نیروی انسانی ، اجرای هماهنگ فوق برنامه ها، افزایش اقتدار و هویت مدارس و مدیران ، تقویت عدالت آموزشی، افزایش ضریب نظارت بر مدارس،شناخت دقیق خانواده ها و تقویت نقش متقابل خانواده و مدرسه و... که با بیان مشکلات، میزان صحت و سقم این اهداف و موارد بیان شده ، مورد قضاوت قرار خواهد گرفت.
اجرای طرح مجتمع های روستایی با 35 برگ دستورالعمل با مشکلاتی مواجه شد که بخشی از آنها را بیان کردیم. با کمی مطالعه آئین نامه 16 ماده ای 8 برگی مجتمع های آموزشی شهری که برداشتی خلاصه گونه از دستورالعمل مجتمع های روستایی است.این طرح با مشخصه های متفاوتی که بین مدارس شهری و روستایی نظیر کمیت و کیفیت نیروی انسانی شاغل و دانش آموزان و اولیای آنان و مسایل خاصی که در این مدارس شهری وجود دارد، به کجا خواهد رسید، خدا می داند. چرا که تشکیل و اداره مجتمع های آموزشی و پرورشی در شهر به سادگی روستاها نیست.
از سوی دیگر با اهدافی که در این باره معرفی شده و همچنین با بیان مسایل اجرای طرح قضاوت خواهید کرد که اهداف طرح چه نوع ارتباطی با نتایج و تبعات اجرای آن دارد. به نظر می رسد برخی هیچ ارتباطی با آن نداشته و برخی نیز در تضاد کامل با آن هستند و معلوم نیست این اهداف چگونه به دنبال هم مرتب و بیان شده اند. ضمن اینکه تحقق همین اهداف بیان شده طرح با ادامه شرایط فعلی یعنی حضور دائمی و روزانه مدیران مدارس و انجمن اولیا مربیان آن، طبق وظایف و اختیاراتی که در قانون برای آنها تعیین شده بود ، محتمل تر خواهد بود تا با مدیریت دور و غیر دائمی مدیر مجتمع.
به هر حال برخی مسایل طرح مجتمع های شهری که بی شک شباهتهایی با مشکلات و مسایل مجتمع های روستایی دارد، جهت تنویر افکار بیان می شود تا تصمیماتی که به صلاح کشور و فرزندان این مرز و بوم است اتخاذ گردد.
اهم مسایل طرح مجتمع های شهری:
- همانگونه که گفته شد برخی اهداف تعیین شده در طرح ( ماده 2 آئین نامه ) ارتباطی چندانی با آن نداشته و حتی برخی در تناقض با نتایجی که ببار خواهد آمد هستند و فقط کنار هم مرتب شده اند و با بیان مشکلات حتماً مورد قضاوت قرار خواهند گرفت .
به عنوان نمونه یکی از اهداف تحت عنوان (( ارتقای کیفیت تعلیم و تربیت در مدارس با استمرار و توالی فعالیتهای آموزشی در دوره های مختلف تحصیلی مبتنی بر مفاد سند تحول راهبردی و اهداف مصوب )) بیان شده است .
با توجه به عناصر سازنده سیستم که عبارتند از ساختار ، تکنولوژی ، نقش و افراد ، به نظر نگارنده تحول در ساختارهای سازمانی و اجرایی و نقشها آنگونه که هم اکنون در حال انجام است ، منجر به ارتقای کیفیت تعلیم و تربیت نمی شود. اولویت تغییرات در وهله نخست باید در بعد ساختار اهداف ، محتوا ، روشهای تدریس و تکنولوژی آموزشی و سنجش و اندازه گیری و ... که در کلاسها و مدارس در فرایند آموزش باید پیاده شوند انجام گیرد .
همچنين این استمرار و توالی و همپوشانی غیرتکراری باید بیشتر در تعیین و تعریف اهداف تعلیم و تربیت سه دوره تحصیلی مورد توجه قرار گیرد نه در یکپارچگی مدیریت سه دوره تحصیلی ( آنگونه که در طرح در نظر بوده ) تا به این ترتیب اهداف تعیین شده در زمینه کمیت و کیفیت و ابعاد مختلف و تناسب آن با زمان و نیازها و امکانات ، متناسب سازی شده و تضمین کننده ارتقای نقش و جایگاه تعلیم و تربیت در رشد و توسعه کشور باشد. متاسفانه در طول سنوات گذشته بیشترین تمرکز تغییرات در بعد ساختارهای سازمانی ، اجرایی و سخت افزاری صورت پذیرفته است .
- عدم دخالت دادن مدیران مدارس و سطوح دیگر مدیریت آموزش و پرورش در طراحی ، اجرا و ارزیابی طرح مجتمع های روستایی و شهری که از اصول اولیه برنامه ریزی که همان مشارکت است .
اگر از نظرات مدیران محترم استفاده می شد ، نظر مسئولان محترم نسبت به اجرای طرح شاید طور دیگری بود.
- از بین رفتن استقلال مالی مدارس زیرمجموعه و کندی گردش امور مالی پشتیبانی کننده نیازهای مختلف مدرسه .
- از جمله نکات تاکید شده در طرح گشایش حساب بانکی جامع متمرکز برای مجتمع واحد است . در این صورت مدارس تحت پوشش باید برای هزینه های عادی و جاری خود ضمن طرح آن در شورای مجتمع از مدیریت مجتمع نیز مجوز اخذ کند و این باعث کندی امور خواهد شد . بخصوص که در طرح پیش بینی شده کلیه اسناد مالی و امور حسابداری زیر نظر مدیر مجتمع تنظیم و تایید شود .
- از آنجا که تعیین سهم مدارس تحت پوشش از محل وجوه واریزی به حساب مشترک (سرانه واریزی و کمکهای اولیا ) ، توسط مدیر مجتمع انجام می گیرد و هیچ یک از مدارس حساب مستقلی نخواهند داشت ، با توجه به متفاوت بودن سرانه واریزی وکمکهای اولیای هریک از مدارس ، این تقسیم چگونه انجام می شود تا به اختلاف منتهی نگردد؟
تعیین ملاکهایی برای اختصاص وجوه واریزی برای هریک از مدارس ، نظیر تعداد دانش آموزان ، برنامه های سالانه ، میزان محرومیت و ... که بسیار تفسیر بردار بوده و می تواند آمیخته با برخی سلایق شخصی باشد و مواردی مانند برنامه های سالانه و بخصوص میزان محرومیت که تعریف عملیاتی مشخصی ندارد ، مشکلات و سوء تفاهم های بزرگی را بین این مدارس ایجاد خواهد کرد و فضای همکاری پیش بینی شده تبدیل به چیز دیگری خواهد شد .
در گذشته سرانه مستقیماً بر مبنای تعداد دانش آموز و نوع دوره تحصیلی به حساب مدرسه واریز می شد . اگر ضریب محرومیتی بود بر اساس برنامه ریزی کلان و دیدگاههای دولت محترم انجام می شد که امری مقبول تر است .
-مدیران مدارس معمولاً باکمبود منابع مالی مواجه هستند و با ابتکارات مختلف و صرفه جویی ، اقتصاد مدرسه را می چرخانند. در چنین شرایطی یعنی وجود حساب بانکی متمرکز مجتمع و نحوه تقسیم همه منابع مالی واریزی به حساب مشترک ، بین مدارس ، انگیزه والدین برای کمک های مالی به مدرسه به شدت کاهش خواهد یافت.
- با توجه به هزینه های سرسام آور گاز ، برق و آب مدارس پس از هدفمند سازی یارانه ها و کم بودن بودجه سرانه و تذکرات پی در پی مسئولان محترم وزارت آموزش و پرورش در رسانه ها در زمینه عدم اخذ هرگونه وجهی از اولیا ( و درگیری مدارس با معضل فیشهای نجومی که به حال خود رها شده اند ) و وضعیت کاهش کمکهای اولیا به مدارس بر اثر اجرای طرح مجتمع ، منابع مالی مدارس به کمترین حد کاهش یافته و شرایط مدارس را بحرانی تر از گذشته خواهد کرد .
- مخالفت ضمنی و عدم رغبت و همکاری مدیران در اجرای طرح از دیگر مسایل مهم اجرای طرح است .
چون مدیران مدارس با اجرای طرح بخش وسیعی از اختیارات خود را از دست خواهند داد . با اجرای این طرح ارتباط مستقیم مدیران مدارس با ادارات متبوع خود قطع شده و فقط باید زیرنظر مدیر مجتمع که معلوم نیست صلاحیت لازم برای احراز پست مورد نظر را دارد یا خیر خدمت کنند .
بدلیل آنکه مدیر مجتمع فقط می تواند با اداره ارتباط داشته باشد ، این فرد فقط بازگو کننده مسایل و مشکلات یا مجری اموری است که مدارس باید انجام دهند . پس جایگاه مدارس زیرمجموعه و شخص مدیر مدارس تنزل خواهد یافت و کندی انجام امور هم از تبعات بعدی آن است .
- عنوان پست مدیران مدارس عنوان دوگانه (معاون مجتمع – مدیر مدرسه ) است که در بحث برنامه ریزی نیروی انسانی و تعیین عنوان پست سازمانی این کار سابقه نداشته است که یک فرد دو عنوان پست سازمانی در آن واحد داشته باشد .
- از دیگر تبعات آن کاهش خلاقیت و ابتکارات مدیران مدارس در زمینه های آموزشی ، پرورشی ، اخذ کمکهای اولیاء و ... بدلیل از دست دادن انگیزه فعالیت در پست مدیریت مدارس است .
- کند شدن امور اجرایی مدارس از طریق طولانی شدن مسیر تصمیم گیری در ابعاد مختلف و قطع کامل ارتباط مدیران با ادارات و کاهش اختیارات مدیران در قبال دانش آموزان مدرسه ، اولیاء ، معلمان و اصولاً خود مدرسه .
با شرح وظیفه تعیین شده برای مدیر مجتمع نظیر تایید تمام لیستهای نمرات ، گواهینامه ها ، تنظیم و مجوز خرید ، تایید اسناد مالی ، مجوز اردو ، ریاست شورای مجتمع ، کلیه مکاتبات اداری و امور ثبت نام و ... و نامعلوم بودن شرح وظیفه و حدود اختیارات مدیران مدارس . بدلیل تنزل جایگاه ، این مدیران نمی توانند به شیوه گذشته حضوری موثر در مدارس داشته باشند.
-کاهش نظارت مستقیم بر امور اجرایی مدارس بدلیل عدم حضور دائمی مجتمع در مدرسه .
با توجه به وظایف و اختیارات پیش بینی شده برای مدیر مجتمع ، وی بایددر مورد بیشتر امور اداری و اجرایی مدارس تحت پوشش تصمیم گیری و مجوز اجرا دهد و برای انجام این امور وی در اتاقی در یکی از مدارس تحت پوشش حضور خواهد یافت و بدون معاون ، کارپرداز ، حسابدار باید وظایف و تکالیف مربوط به مدارس تحت پوشش را انجام دهد . با حجم وسیع کارها و حضور مستقیم وی فقط در یکی از مدارس و شرایط نیروی انسانی گفته شده و وظایف گسترده ، مدیر مجتمع نمی تواند نظارتی در خور توجه در مدارس تحت پوشش خود داشته باشد .
- اگر اضافه شدن مدیر مجتمع را در چارت سازمانی به نوعی به افزایش نیروی انسانی تعبیر نماییم که به گسترش دیوانسالاری می انجامد که بار مالی را به سیستم آموزشی تحمیل می کند و اگر بدلیل موارد گفته شده ، بنا به ضرورت ، اضافه شدن حداقل یک حسابدار یا کارپرداز را جهت انجام بهتر امور مربوط داشته باشیم ،آیا این کار به گسترش بیشتر دیوانسالاری ختم نمی شود.
لازم به یادآوری است که بدلیل عدم توجیه مدیران مدارس و تعیین برخی وظایف و تکالیف برای مدیران مجتمع ، آنان مدیران مجتمع را در حد یک حسابدار یا کارپرداز تلقی می نمایند و خود کسانیکه به عنوان مدیران مجتمع کاندید شده اند به این موضوع معترف هستند.
- تنزل یافتن جایگاه مدیران مدارس با توجه به شرح وظایف و اختیارات گسترده بیان شده درآئین نامه مجتمع های آموزشی شهری برای مدیران مجتمع و مسکوت ماندن حدود اختیارات و وظایف مدیران مدارس که معلوم نیست در مدارس چه کاره اند و چرا حضور دارند.
- عدم مشخص شدن نقش و جایگاه انجمن های اولیاء و مربیان مدارس و تنزل نقش و جایگاه آنان.
در این بین فقط رؤسای انجمن هر مدرسه عضو شورای مجتمع خواهند بود و در تصمیم گیریها دخالت خواهند داشت و بقیه تماشاگرانی بیش نیستند . البته ترکیب اعضاء و تعداد آنها هم قابل بحث است. ضمن آنکه تعداد اعضای شورا ده نفر است و معلوم نیست اگر 5 نفر مخالف و 5 نفر موافق امری باشند تکلیف چیست؟ واصلاً پیش بینی نکردن محل حل اختلاف از نکات تأمل برانگیز است.
- در بسیاری از مناطق شهری،پراکندگی و فاصله مدارس از یکدیگر با توجه به شرط دارا بودن جنسیت واحد برای مجتمع های شهری،بطور معمول تشکیل مجتمع را در بسیاری از مدارس غیر ممکن می سازد و به این ترتیب ضریب نفوذ طرح به شدت کاهش می یابد و با این دو گانگی مدیریت و اداره مدارس چه اتفاقی خواهد افتاد و چه توجیه و دلیلی برای اجرای طرح در مناطق شهری باقی خواهد ماند.
- با توجه به وظایف و اختیارات مدیر مجتمع و حذف اختیارات مدیران مدارس یا ابهام در حدود اختیارات آنان در صورت وقوع حادثه غیر مترقبه ای برای مدرسه ، دانش آموزان و یا معلمان مدرسه، مسئولیت با کیست؟
اگر یکی دیگر از مدارس مجتمع نیاز به تصمیم گیری فوری درباره مشکلی داشته باشد، چه کسی باید تصمیم بگیرد؟آيا این بلاتکلیفی در عمیق تر شدن تبعات مشکل تأثیر گذار نخواهد بود؟
- سؤال مهم این است که آیا ارزیابی مستقل یا درون سازمانی از اجرای طرح مجتمع های روستایی انجام گرفته؟ چه نتایجی از آن حاصل شده ؟ مشکلات و مسایل آن چه بود؟ چه فوایدی داشته؟
با توجه به شواهد و قوانین موجود چنین کاری انجام نشده مسلماً مسایل و مشکلات موجود نمی توانسته موجبات اجرای مجتمع های شهری را فراهم آورده و اگر هم ارزیابی لازم انجام نشده که عذر بدتر از گناه خواهد بود چون در پرورسه برنامه ریزی یکی از بخشهای مهم که در همه بخشهای مربوط به تعیین اهداف، انتخاب راهبردها، وسایل و امکانات و ارزیابی حضور دارد، همان عنصر ارزیابی است.
- براساس ماده 13 آئین نامه مجتمع های آموزشی سازمان نوسازی موظف شده تا مدارس احداثی آتی در حوزه شهری را کاملاً در مجاورت هم بسازد.این کار معایبی دارد چون باعث می شود در آینده در تغییر کاربری جنسیتی یا دوره تحصیلی که مسلماً در پی برخی تحولات جمعیتی در مناطق مختلف شهر اجتناب ناپذیر است، مشکلاتی بوجود آید.با توجه به مجاورت چند مدرسه بدلیل عدم تطبیق زنگ تفریح مدارس باهم ، سروصدای زنگ مدارس و دانش آموزان ، در فرايند آموزش معضلاتي فراهم خواهد شد.ضمن آنکه حتی در صورت هم جنس بودن دانش آموزان در دوره های مختلف از نظر اخلاقی به صلاح نیست که اینقدر در مسیر مدرسه با هم در ارتباط باشندكه موضوع اخير در مورد پسران بیشتر اهمیت دارد. همچنین تجمع دانش آموزی در منطقه و ايجاد ترافيك بیشتر، از پی آمدهای دیگر مجاورت چند واحد آموزشی در کنار یکدیگر می باشد.