از آنجا كه سلامت مهم ترين و مناقشه برانگيزترين مفهوم اين تحقيق است، بررسي اجمالي فضاي مفهومي موجود در مورد آن اهميت زيادي دارد، به طور كلي تعاريف متعددي از مفهوم سلامت نزد محققان و انديشمندان رشتههاي پزشكي، بهداشت و جامعه شناسي وجود دارد. اين مسئله نشان ميدهد هيچ شيوة ساده و آساني براي ارائه تعريف از مفهوم سلامت وجود نداشته و دستيابي به تعريفي كه مورد قبول همگان باشد، براحتي ميسر نيست.
سلامت بيترديد مهمترين جنبه از مسائل حيات انسان به شمار ميرود كه از دوران قديم ذهن انديشمندان را به خود مشغول كرده است. كساني نظير افلاطون كه سلامت را به عنوان «هماهنگي ميان عملكردهاي بدن» و افرادي نظير جالينوسي كه در مقابل سلامت، بيماري را به عنوان «برهم خوردن تعادل» فرض كردهاند جزء متقدميني هستند كه به تعريف اين مفهوم پرداختهاند. همچنين در طول 30 سال گذشته تعداد زيادي از تحقيقات مربوط به سلامت تعاريف متعددي از آن ارائه كردهاند. به عنوان نمونه در منابعي نظير مركز ملي سلامتي آمريكا، 1964؛ بيلوك، 1971؛ برسلو، 1972؛ الينسون، 1974؛ بالينسكي و برگر،1975؛ كاپلان، 1976؛ ساكت، 1977؛ سازمان بهداشت جهاني، 1979؛ وير، 1981؛ هيدي و ديگران ، 1985 و … تعاريف گوناگوني از مفهوم سلامت به چشم از ميخورد (Blaxter,1998:2) كه سعي خواهد شد تعاريفي كه نزديكي بيشتري با اهداف تحقيق حاضر دارند مورد اشاره قرار گيرند.