شعبانعلی رمضانیان مسئول
سازمان بسیج فرهنگیان یادداشتی با موضوع «اولویتهای آموزش و پرورش در
دولت دوازدهم» در اختیار این خبرگزاری قرار داده است:
«این
روزها، روزهای پایانی عمر دولت یازدهم است و در آستانه شروع به کار دولت
دوازدهم و شکلگیری تیم اجرایی کشور برای چهار سال آینده قرار داریم.
اقتضای
این ایام برای منتخب ملت، ارزیابی چهار سال گذشته و شناسایی نقاط قوت و
ضعف آن و مهمتر از همه ارائه برنامه و انتخاب نفرات مناسب برای اجرا در
همه حوزهها و بخشهاست. برنامههایی از جنس نیاز حقیقی کشور و انتخاب
افرادی مؤمن، متعهد و متخصص در مسائل کلان کشور و حوزههای مربوطه در
راستای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی و حل مسائل واقعی جامعه.
قاعدتاً
آموزش و پرورش که یکی از مهمترین عرصهها و حوزههاست و جمعیت آن بخش
وسیعی از جمعیت مؤثر جامعه را در بر میگیرد و در صحبتها و سخنرانیها نیز
از آنها به اهمیت یاد میشود، باید در صدر برنامهها و اولویتهای هر
دولتی از جمله دولت دوازدهم قرار داشته باشد و این دولت باید در آستانه چهل
سالگی انقلاب اسلامی برای اعتلای این نهاد مقدس تربیتی اهتمامی ویژه و خاص
نماید.
امید به آینده یا نگرانیها از هم
اکنون در جهتگیریها، اولویتها، برنامهها، اظهارنظرها و اشخاص پیشنهادی
برای پست خطیر وزارت آموزش و پرورش شکل میگیرد .
آموزش
و پرورش نه مثل خیلی از نهادها و دستگاهها، بلکه مهمتر و جدیتر از آنها
نیازمندیهایی دارد که باید همانها اولویت دولت آینده قرار گیرد و شخص
وزیر، کسی باید باشد که عزم و قدرت پیگیری و اجرای آنها را داشته باشد.
در
یک بررسی کلی چند مسئله در صدر مسائل و در حقیقت جزء اولویت اساسی آموزش و
پرورش قرار میگیرند که انتظار میرود در آینده و در برنامههای وزارتخانه
لحاظ شود؛ نخست جامعه اسلامی است و تعلیم و تربیت آن باید در تراز اسلام،
قرآن و انتظارات مردم مؤمن و متدین باشد. باید تربیت دینی، پرورش فکر و
اندیشه اسلامی در آموزش و پرورش موج بزند و استقلال خواهی، خودباوری،
اعتماد به نفس، خلاقیت و نوآوری در مدرسه و کلاس درس شکل بگیرد تا در
سالهای بعد عمق پیدا کرده و ثمره بدهد.
متاسفانه
این نیاز هنوز در حد آرزوست و در عمل تا تحقق آن فاصله زیادی داریم و لذا
باید اولویت اصلی و اساسی آموزش و پرورش در دولت دوازدهم تحقق این مهم و
رفع کاستیهای مربوط بدان باشد چرا که جامعه اسلامی جز با تعلیم و تربیت
اسلامی شکل نمیگیرد و تعلیم و تربیت فعلی نیازمند به نوسازی و تحول برای
این منظور است.
دوم، توجه به شأن و منزلت معلم
است. اسلام به انحاء مختلف از معلم و شأن و کرامت او میگوید، امام راحل
عظیم الشأن همواره بر ضرورت تکریم معلم نظر داشتند و اکنون مقام معظم رهبری
بیشترین تأکیدات را بر کرامت و منزلت معلم دارند و اسناد بالا دستی و سخن
مسئولان نیز همه مؤید همین حقیقت است، اما متأسفانه در عمل شاهد عزت،
کرامت، شأن و نشاط بالای معلم نیستیم و حتی نمیتوانیم نظارهگر تحقیرها و
سوء استفادههای سیاسی و حزبی از این قشر خدوم و زحمتکش نباشیم.
بنابراین
شرایط اقتضاء میکند در آستانه چهل سالگی انقلاب یک بار برای همیشه شاهد
یک حرکت مبنایی و اساسی در این زمینه باشیم و خیز دولت را در جهتی ببینیم
که بتوان امیدوار بود در افقی منطقی و معقول معلم را در شأن و جایگاه واقعی
خود قرار میدهد.
سوم، جنس انقلاب و دشمنیهای
علیه آن و نوع اقدامات دشمنان در همه دوران به ویژه عصر نفوذ، نشان میدهد
که آموزش و پرورش یکی از اهداف همیشگی دشمنان خارجی و داخلی بوده و انگیزه
و اصرار فراوانی وجود دارد تا در این مجموعه عظیم نفوذ کنند و سرنخ امور
را به دست گیرند و تعلیم و تربیت جامعه اسلامی را از ریل اسلام و قرآن جدا
کرده به سمت تربیت غربی و جامعه سکولار ببرند.
از
آن بدتر همین تجربه سند آموزش 2030 نشان داد که هستند کسانی که خواسته یا
ناخواسته با اهداف و برنامههای دشمن همراهی و همکاری میکنند و آرام و بی
سروصدا همان خواستهها را اجرایی و عملیاتی میکنند و بدنه مؤمن و متعهد
هنوز از حساسیت، قابلیت و مراقبت لازم برخوردار نشده و در صورت تداوم این
خطر یا بروز خطرات مشابه، ممکن است باز هم غفلت کنند و دشمن بتواند
توفیقاتی داشته باشد و از این رو مصون کردن این دستگاه، حذف افراد وابسته
فکری به غرب و پیشبینی سازوکار مناسب برای رصد دائمی و مراقبت از
جهتگیریها و اقدامات و ایجاد قابلیت و جلوگیری از نفوذ دشمن و انحراف در
مسیر تعلیم و تربیت باید جزء اولویتهای اساسی این مجموعه باشد.
چهارم؛
توجه به اهمیت آموزش و پروش؛ مقام معظم رهبری در اردیبهشت ماه امسال
فرمودند: «دستهایی در کار است تا آموزش و پرورش را از چشم ها بیندازد» این
خطر یعنی ناکارآمدسازی تعلیم و تربیت اسلامی و عزم و اراده برای از چشم
انداختن آموزشی و پرورشی هم نزد مردم و هم نزد متولیان و اولیاءمدرسه.
لذا
خطر، خطری جدی است و باید برای آن علاج صورت گیرد و بر عکس خواست دشمن،
آموزش و پرورش در چشم مردم عزت و کرامت پیدا کند و این نیاز به عزم و
برنامه و توان اجرایی دارد پس باید جزء اولویتهای این دستگاه قرار گیرد.
پنجم؛
توجه به جذب نیروی انسانی متعهد و کارآمد. شواهد زیادی وجود دارد و سخنان
مسئولان (به ویژه مسئول منابع انسانی وزارتخانه) گواه آن است که هماکنون و
در آینده، آموزش و پرورش با کمبود قابل توجه نیروی انسانی متعهد و کارآمد
روبرو خواهد شد و حجم زیادی از کارکنان آن ظرف دو سه سال آینده بازنشسته
خواهند شد. لذا جا دارد جذب نیروهای مستعد، مؤمن، متخصص و تربیت آنها به
عنوان معلم در دانشگاه فرهنگیان جزو برنامههای اولویتدار وزارتخانه قرار
گیرد و از همین امسال برای رفع کمبودها و تأمین نیاز آتی چارهاندیش و
برنامهریزی شود.
ششم؛ حل مسئله صندوق ذخیره
فرهنگیان. اختلاس صندوق ذخیره و بانک سرمایه زخم سنگینی بر جسم رنجور
فرهنگیان کشور بود و تا مدتها تلخی این دست برد بر کام یکایک فرهنگیان
باقی خواهد ماند. انتظار معقول و منطقی این است که با عوامل این اختلاس
برخورد جدی صورت گیرد و حقوق از دست رفته معلمان و فرهنگیان باز ستانده شود
و پس از آن نیز شاهد چنین دستدرازیهایی در آموزش و پرورش و کل جامعه
نباشیم، از این رو این نیز ایجاب میکند خشکاندن ریشههای این مسئله در
بحثهای خدماتی و مالی این دستگاهها در برنامه های دولت و شخصی وزیر پر
رنگ باشد و برنامهای برای حذف این قبیل مسائل دیده شود.
به
غیر از اینها موارد زیادی وجود دارد که باید در آینده و حتی در چهار سال
آتی پی گرفته شود اما حسب تأکیدات مقام معظم رهبری و واقعیتهای آموزش و
پرورش به نظر میرسد اگر همینها اولویت این دستگاه قرار گیرد و در عمل
برای تحقق آنها اقدام صورت گیرد و پایان چهار سال گزارش واقعی ارائه شود،
امید است شاهد تغییر و تحولی اساسی در این حوزه باشیم.
به همین خاطر انتظار می رود:
ـ
دولت محترم، آموزش و پرورش را جزو اولویتهای حقیقی خود قرار دهد و علاوه
بر برنامه برای وزارتخانه، شخصی را به عنوان وزیر پیشنهاد کند که بتواند از
عهده این انتظارات برآید.
ـ نامزد محترم وزارتخانه نیز خود را در همین جهت مسئول ببیند و برای تحقق آنها پا به عرصه بگذارد و عزم و برنامه نیز داشته باشد.
ـ
مجلس شورای اسلامی و نمایندگان محترم ملت نیز متعهدانه و مسئولانه به این
وزارتخانه نگاه کنند و وزیر پیشنهادی و برنامههای او را با نیازهای حقیقی
آموزش و پرورش تطبیق دهند و ملاک رأی اعتماد خود را غیر از آن قرار ندهند.
ـ
نهادهای بالادستی خصوصاً شورای عالی انقلاب فرهنگی و اعضای محترم آن نیز
در این روزها بیتفاوت نباشند و ضمن مراقبت اوضاع، مطالبات حقیقی جامعه را
در برنامه های دولت و وزیر پیگیری کنند.